فهرست مطالب
آمار بازدیدکنندگان
آرشیو مطالب در دسته بندی ‘درسهایی از نماز’

ادامه درس دوم نماز – اخلاص

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث در رابطه با اخلاص بود.
گفتیم که عمل خالصانه یعنی عملی که در آن غیر خدا وجود ندارد. اخلاص یعنی فقط و فقط برای خدا و بخاطر خدا کاری را انجام دادن.
برای روشن شدن عدم قبولی عمل ریاکارانه باید گفت که عملی که در آن ریا باشد مثل یک چیز یک بار مصرف می باشد. مانند یک باطری یا دستمال کاغذی
اگر انسان در دنیا آن را برای غیر خدا و جلب توجه غیر خدا مصرف کرد این عمل مصرف شده و تمام گردیده. لذاست که فردای قیامت وقتی انسان ادعا می کند که خدایا من در دنیا فلان کار خیری را انجام داده ام حال مزدش را می خواهم.
ندا می رسد که برای هر کس که انجام دادی برو مزدش را از او بگیر. برای ما که نکردی برو از کسی مطالبه کن که به حساب او واریز کرده ای.
ایاک نعبد یعنی تعهد کردن با خداوند که خدایا ما تعهد می کنیم که فقط و فقط برای تو و بخاطر تو می گوییم و عمل می کنیم.
همه اسلام و دین و ایمان خلاصه شده در نماز و نماز خلاصه شده در ایاک نعبد.(خدایا فقط تو)
پس نتیجه می گیریم که خداوند, پیامبر, دین, ایمان, اسلام, قرآن, دعا, همه و همه در ایاک نعبد خلاصه شده است.
حال نمازگزار تا در نمازش انسانی راستگو و درستکار نباشد و به تعهدش عمل نکند اعمالش پذیرفته نیست.
هزاری انسان نماز بخواند, زیاد بخواند, با غلظت بخواند ولی صداقت نداشته باشد نه تنها نمازش قبول نیست بلکه اعمالش نیز قبول نمی شود.
چرا؟
چون اصل در عمل نیت است و چون در نیتش غیر خدا مطرح است عملش قبول نمی شود.
شیطان زمانی که از عرش رانده شد گفت: فبعزتک لاعوانهم اجمعین
خدایا به عزت و جلالت سوگند که همه بندگانت را اغفال می کنم الا عبادک المخلصین. مگر کسانی که نیتهایشان شفاف است و در آنها نفوذ امکان ندارد.
و به اصطلاح چوب شیطان در مقابل انسانهای مخلص افتاده است.
پس یکی از درسهای کلاس نماز اخلاص است و ما هر روز ده مرتبه در سخن گفتن با خداند تعهد می کنیم که خدایا ما به تو قول می دهیم که در عملکردمان در برابر تو مخلص باشیم و همه جا تو را ببینیم و بس.
حال همین یک نکته را اگر انسان در زندگی خود رعایت کند گرفتار فحشاء و منکر و گناه و دروغ, نفاق و دورویی نمی شود و با این اوصاف است که این جمله محقق می شود:
ان الصلوه تنها عن الفحشاء و المنکر
قضیه صراط المستقیم در سایه ایاک نعبد عمل نمودن است که دارای دو مرحله می باشد:
1. یکی طبق فرمان خدا عمل نمودن
2. دیگری خالصانه عمل نمودن
رعایت ایاک نعبد در جامعه یکی از آثارش این است که انسان سراغ کار خیر که رفت چون فقط خدا را می بیند هر گونه شرایط, برخورد و جریانی که پیش بیاید دلسرد نمی شود.
حضرت امام ره در این باره می فرمایند: کار برای خدا دلسردی ندارد. چرا که همینکه می داند که کسی هست که او را می بیند و عملش را بدون نتیجه نمی گذارد برای او کافیست.
یکی از بازتابهای عمل نمودن به ایاک نعبد و درس اخلاص (فقط خدا را دیدن) در جامعه و در محیطهای اداری است.
در برخورد با ارباب رجوع, وقتی انسان فقط خدا برایش مطرح بود ضعیف و قوی برای او یکسان است. آشنا و نا آشنا برای او یکسان است.
فقیر و غنی, رییس و مرئوس همه یکساندد و این یکی از مشخصه های و خصوصیتهای حکومت عدل علی و مهدی موعود است.
جامعه ای که در آن همه احساس آزادی می کنند, احساس راحتی می کنند.
این خود یکی از بهترین راههای اصلاح جامعه و از بین بردن تبعیض است.
اما…..
اما…..
اما…..
اگر پای حساب پیش آمد آنوقت معلوم می شود که چقدر از مردم واقعا اهل نماز هستند و چقدر نماز در جمعه ما جایگاه دارد.
قال رسول الله: الصلوه معراج المومن
یعنی:
فاصله گرفتن از دنیای مادی و گام نهادن در دنیای معنویت و بسوی خدا رفتن و غیر خدا را ندیدن و بسوی او پرواز کردن و خدا را دیدن و غیر خدا را ندیدن.
چرا که غیر خدا مانند وزنه هایی هستند که بر دست و پای انسان بسته می شوند و جلوی صعود را می گیرد.
و به برکت صلوات بر محمد و ال محمد
التماس دعا
یا علی

تشريح دومين درس نماز

بسم الله الرحمن الرحیم

اخلاص!

می خواهیم کمی در رابطه با اخلاص سخن گوییم.
اما ابتدا بهتر است معنی اخلاص و کلمه متضاد آن را بدانیم و بشناسیم.
اخلاص یعنی به حساب خدا واریز کردن و برداشت نکردن در دنیا.
نکته مقابل اخلاص ریا می باشد و ریا یعنی به حساب غیر خدا واریز نمودن و در دنیا مصرف کردن.
حال این اخلاص از فراز ایاک نعبد نتیجه می شود. اخلاص درس اخلاقی و عرفانی است که در قسمت ایاک نعبد تدریس می شود.
نماز نوري است كه در هر كجا وارد شود، ظلمت گناه از آنجا بيرون مي رود و هركس اهل نماز شد با سرايت نور نماز در وجود او ديگر اهل گناه نمی باشد.
اکنون گریزی بر مطالب قبلی می زنیم.
اگر به خاطر مبارکتان باشد سوالی در گذشته مطرح شد و آن این بود که چه رابطه ای بین نماز و انسان است که اگر نماز قبول شد دیگر اعمال انسان نیز قبول می شود و الا بالعکس می شود؟
ما در سخن گفتن با خدا می گوییم ایاک نعبد یعنی فقط تو را عبادت می کنیم.
و عبادت به تعبیری یعنی گوش به حرف خدا کردن.
گاهی انسان خدا را عبادت می کند و گاهی بنده خدا را … باید دید که گوش به حرف چه کسی می کند اگر گوش به حرف رفیقی کرد که انسان مثبتی نیست او را بندگی کرده و بنده اوست.
حال در ایاک نعبد هم همین مطرح است که می گوییم فقط تو و بس.
تا کنون می گفتیم که حرف زدن کافی نیست بلکه باید عمل کرد. اما اکنون نکته دیگری را نیز به آن اضافه می کنیم و آن اینکه صرف عمل کردن کافی نیست بلکه باید دید که به چه نیتی انجام می دهیم.
طی نماز در دو جا اشاره به اخلاص دارد :
1. در تکبره الاحرام نماز با گفتن الله و اکبر و بردن دستها تا کنار گوشها که این معنا را می رساند که خدایا غیر تو را در پشت سر ریختم و اکنون تویی که در مقابلم ایستاده ای.(شرح آن در قسمت امید نا امیدان آورده شد.)
2. در ایاک نعبد
خوب! گفتیم در اخلاص و در یک عمل و عبادت مخلصانه غیر خدا(ریا) وجود ندارد.
دین یعنی اول خود را کنار گذاشتن. اول خود را فراوش کردن.
من, سلیقه من, دیدگاه من, نظر من, عقیده من, … این من من کردنها در جامعه خسارت ببار می آورد.
دائم نگوییم من. من شیطان است. باید دید خدا چه می گوید.
دین یعنی خدا را دیدن و خود را ندیدن. خدا را دیدن و دیگری را ندیدن(در باب عمل)
گویا در باب عمل در روی زمین یکی انسان است و یکی هم ذات اقدس الهی و بس.
اخلاص یعنی فقط و فقط برای خدا و بخاطر خدا کاری را انجام دادن. اخلاص یعنی عملکردی که در آن غیر خدا حضور ندارد و آیینه عمل کاملا شفاف است.
ولی ریا یعنی در عمل انسان غیر خدا حضور دارد. چه بسا خدا باشد ولی غیر خدا هم حضور دارد.
اما تنها عملی که در دادگاه الهی مورد قبول است عمل خالصانه است.
به علت اینکه از طولانی شدن بحث جلوگیری کنم تا در خور حوصله بزرگواران نیز باشد مابقی بحث اخلاص را در یادداشت بعدی به نظر شما عزیزان می رسانم.
باالها!
توفیقی به ما عنایت کن که تنها برای تو و برای تو و برای تو انجام دهیم.
پروردگارم!
عنایتی فرما تا در اعمال و نیاتمان تنا تو باشی و و این اراده را به ما بده تا غیر تو را بیرون کنیم و در اعمال و نیاتمان شریک نکنیم.
آمین گویش شما باشید.
و به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
التماس دعا
یا علی

تشريحي در مورد اولين درس نماز

بسم الله الرحمن الرحیم

نکته اول اینکه: توصیه می کنم اول**صحبتی کوتاه درباره کلاس نماز** را مطالعه کنید.
نکته دوم اینکه: بعضی جملات با **** مشخص شده که تنها جنبه طنز را دارد**** به کسی بر نخوره****

بحث، بحث كنترل چشم بود.
اول سوالي كه براي خواننده يا شنونده هنگام مواجه شدن با درس كنترل چشم از نماز به وجود مي ايد اين است كه كجاي نماز پيام كنترل چشم را در پي داردو اصلا چه ارتباطي بين نماز و كنترل چشم مي باشد.
از ابتداي نماز يك امر مستحبي داريم:
نماز گزار بايد در هنگاه قيام چشم بر مهر يا به عبارتي جا نماز خود داشته باشد.
نماز گزار به هنگام ركوع جلوي پاها را نظاره گر مي باشد.
نماز گزار در هنگام سجده به سوي زانوها نگاه مي افكند.
نمازگزار در هنگام قنوت كف دستها را مي بيند.
نماز گزار در تشهد و سلام روي پاها را مي نگرد.
اين امر مستحبي به منزله يك حركت و عمل كوچك در نماز است اما به وسعت همه زندگي انسان معنا و مفهوم دارد.
نماز صبح را خوانديم و اكنون براي شروع كارهاي روزمره خود از منزل به قصد مدرسه، دانشگاه، محل كار يا هر كار ديگري ****مثلا شازده ها اونم از نوع تازه دامادش اونهم فقط شش ماه اول كه هنوز دوران دليجان در حال سپري شدن است براي خريد نان صبحانه**** از خانه خارج مي شويم.
در كلاس درس نماز صبح زينب آموخت كه كنترل چشم داشته باشد.
زينب از خانه بيرون مي رود و صحنه حرامي را مي بيند.
اينجاست كه سوال ديگري مطرح مي شود:
زينب: خدايا ديدم چه كنم؟
خدا: نگاهت را از حرام بگير و به موضع حق نگه بينداز
موضع حق كجاست؟ كجا را بنگرم بالا، پايين، چپ، راست و … كجا را بنگرم؟
چقدر پاسخ خدا زيباست خدا مكان خاصي را مشخص نمي كند نمي گويد بالا را ببين، نمي گويد راست را ببين شايد در انجا نيز حرامي باشد . خدا مي گويد بنده ام به جايي نگاه كن كه حرام در انجا نباشد.
**** حال اين اصل مهم را دريافتيم كه چرا بعضي از اقايون در جامعه امروزي ما سر به زير هستند****
در نماز به يك موضع نگاه مي كني و ان موضع حق است. در زندگي روزمره خود نيز به موضع حق نگه بينداز چرا كه:

چشمي كه نظر نگه ندارد…… بس فتنه كه بر سر دل آرد.

چشم براي ديدن است اما چشم نماز گزار يك چشم ازاد و رها نيست تا به هر سويي و به هر جايي دوخته شود.
چشم براي ديدن است اما چشم مومن يك چشم همه چيز بين نيست.
و در پايان اشاره اي كوتاه به دشمن ترين دشمن انسان مي كنيم:

نفس

بله نفس اماره كه قران در مورد ان مي فرمايد: ان النفس لاماره بالسوء
بله نفس بدترين و دشمن ترين دشمن انسان است دشمني كه ابزار خود را شناسايي كرده و ماهرانه ايفاي نقش مي كند.
و چشم يكي از برنده ترين و كوبنده ترين سلاحهاي نفس اماره مي باشد.
شايد اين بيت شعر حق مطلب را كمي ادا كند

ز دست ديده و دل هر دو فرياد….. كه هر چه ديده بينه دل كنه ياد
بسازم خنجري نيشش ز پولاد….. زنم بر ديده تا دل گردد آزاد

و مصداق عملي عدم كنترل چشم داستان برسيسا يا برجيساي عابد است كه در نوشته هاي بعدي داستان اين عابد نيز به نظر بزرگواران مي رسدكه چگونه با يك نگاه عمري نگاه، عمري عبادت او همه بر باد فنا رفت.

بارالها!
توفیقی عنایت کن تا بتوانیم چشم از گناه بگیریم و به موضع حق نگه بیندازیم.
التماس دعا
یا علی

صحبتي كوتاه در رابطه با كلاس درس نماز

بسم الله الرحمن الرحیم
ابتدا صحبتي كوتاه در مورد كلاس درس نماز.
به ياري حق توضيح درس كنترل چشم در نوشته بعدي:

و اما بعد…
سوالي مطرح شده بود كه درس كنترل چشم در كدام قسمت نماز تدريس مي شود؟
اما قبل از اينكه به اين سول پاسخ دهيم پاسخ ديگري را بررسي مي كنيم.
از نماز تعبير به كلاس درس شد. نمازگزار دانش آموز و خداوند آموزگار، هر كلاس درسي جلسه امتحاني دارد يا به عبارتي در پايان درس يك ارزيابي مي شود كه اين دانش اموز تا چه حد درس را فرا گرفته است.
س: اگر نماز كلاس درس است پس جلسه امتحان و ارزيابي اين كلاس كي و در كجا برگزار مي شود؟
ج: جلسه امتحان نماز، زندگي من و شماست.
حضور در اجتماعي كه داريم، بر خورد با والدينمان، تعاملات اجتماعي، رابطه با نامحرم و … همه اينها جلسات امتحان كلاس درس نماز است.
كلاس درس نماز صبح برگزار مي شود فاصله زماني مابين آن تا نماز ظهر جلسه امتحان است.
كلاس درس نماز ظهر برگزار مي شود فاصله زماني تا موعد بعدي نماز جلسه امتحان است.
و …
حال شايد بتوانيم گوشه اي از پاسخ سوالي كه در مصاحبه اي با خدا مطرح شد را بدهيم.
سوال اين بود كه چرا اگر نماز انسان رد بشود همه اعمال انسان رد مي شود. چرا قبولي و عدم قبولي اعمال متصل به نماز است؟
تمثيلي را در همين دنياي مادي خودمان مي اوريم.
فردي سالهاي متمادي به مطالعه كشف و بررسي مي پردازد اما در محيط درس و مدرسه و دانشگاه به دور باشد. او هر چه قدر هم كه در كار خور موفق باشد مدرك تحصيلي او شرط پذيرش مطالعات و اكتشافات او مي باشد. مدرك تحصيلي او شرط كافي نيست اما لازم است. در صورتي كه مدركي نداشته باشد حرف او به سختي و بعد از مدتها شايد مورد قبول واقع شود.
رابطه نماز و اعمال هم چنين است.
همه درسهاي اموزشي در نماز را رعايت كن ولي نماز را نخوان و به ان اهميتي نده
از تو پرسيده مي شود كه نيكي كردي، احسان كردي، حسنات را انجام دادي، از حرام دوري گزيدي، مستحبات را انجام دادي، همه و همه اعمال خير و نيك را انجام دادي اما
براي چه كسي انجام دادي؟
انسان مي گويد: خدايا براي تو
خدا: براي من؟ كجا گفتم انجام بده و انجام دادنش را از كجا اموختي.
قبول است براي من انجام دادي ولي من بايد جايي گفته باشم… كجا گفتم كجا امر كردم كه تو تبعيت از امر من كردي؟
اكنون تارك الصلوه به نظر شما چه جوابي مي دهد او كه ترك نماز كرده و نيكيها كرده است چه جوابي در برابر اين سوال دارد؟
اما نمازگزار مي گويد: خدايا در نمازت امر كردي تبعيت از امرت نمدم.
بگذريم جواب مفصل را در نوشته هاي بعدي بررسي مي كنيم.
بار الها!
خود مي فرمايي كه در درخواست حوائجتان 14 معصوم عليهم السلام را واسطه درخواستتان قرار دهيد
ايام فاطميه است خون سينه زهرايت را واسطه قرار مي دهيم و مي گوييم:
به خون سينه زهرايت چشمان گنهكارمان را با ديدار جمال منور اقا امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف روشن و نوراني بگردان.

از همه شما عزيزان التماس دعا
يا علي

تشريحي در مورد اولين درس نماز

بسم الله الرحمن الرحیم

نکته اول اینکه: توصیه می کنم اول**صحبتی کوتاه درباره کلاس نماز** را مطالعه کنید.
نکته دوم اینکه: بعضی جملات با **** مشخص شده که تنها جنبه طنز را دارد**** به کسی بر نخوره****

بحث، بحث كنترل چشم بود.
اول سوالي كه براي خواننده يا شنونده هنگام مواجه شدن با درس كنترل چشم از نماز به وجود مي ايد اين است كه كجاي نماز پيام كنترل چشم را در پي داردو اصلا چه ارتباطي بين نماز و كنترل چشم مي باشد.
از ابتداي نماز يك امر مستحبي داريم:
نماز گزار بايد در هنگاه قيام چشم بر مهر يا به عبارتي جا نماز خود داشته باشد.
نماز گزار به هنگام ركوع جلوي پاها را نظاره گر مي باشد.
نماز گزار در هنگام سجده به سوي زانوها نگاه مي افكند.
نمازگزار در هنگام قنوت كف دستها را مي بيند.
نماز گزار در تشهد و سلام روي پاها را مي نگرد.
اين امر مستحبي به منزله يك حركت و عمل كوچك در نماز است اما به وسعت همه زندگي انسان معنا و مفهوم دارد.
نماز صبح را خوانديم و اكنون براي شروع كارهاي روزمره خود از منزل به قصد مدرسه، دانشگاه، محل كار يا هر كار ديگري ****مثلا شازده ها اونم از نوع تازه دامادش اونهم فقط شش ماه اول كه هنوز دوران دليجان در حال سپري شدن است براي خريد نان صبحانه**** از خانه خارج مي شويم.
در كلاس درس نماز صبح زينب آموخت كه كنترل چشم داشته باشد.
زينب از خانه بيرون مي رود و صحنه حرامي را مي بيند.
اينجاست كه سوال ديگري مطرح مي شود:
زينب: خدايا ديدم چه كنم؟
خدا: نگاهت را از حرام بگير و به موضع حق نگه بينداز
موضع حق كجاست؟ كجا را بنگرم بالا، پايين، چپ، راست و … كجا را بنگرم؟
چقدر پاسخ خدا زيباست خدا مكان خاصي را مشخص نمي كند نمي گويد بالا را ببين، نمي گويد راست را ببين شايد در انجا نيز حرامي باشد . خدا مي گويد بنده ام به جايي نگاه كن كه حرام در انجا نباشد.
**** حال اين اصل مهم را دريافتيم كه چرا بعضي از اقايون در جامعه امروزي ما سر به زير هستند****
در نماز به يك موضع نگاه مي كني و ان موضع حق است. در زندگي روزمره خود نيز به موضع حق نگه بينداز چرا كه:
چشمي كه نظر نگه ندارد…… بس فتنه كه بر سر دل آرد.

چشم براي ديدن است اما چشم نماز گزار يك چشم ازاد و رها نيست تا به هر سويي و به هر جايي دوخته شود.
چشم براي ديدن است اما چشم مومن يك چشم همه چيز بين نيست.
و در پايان اشاره اي كوتاه به دشمن ترين دشمن انسان مي كنيم:

نفس

بله نفس اماره كه قران در مورد ان مي فرمايد: ان النفس لاماره بالسوء
بله نفس بدترين و دشمن ترين دشمن انسان است دشمني كه ابزار خود را شناسايي كرده و ماهرانه ايفاي نقش مي كند.
و چشم يكي از برنده ترين و كوبنده ترين سلاحهاي نفس اماره مي باشد.
شايد اين بيت شعر حق مطلب را كمي ادا كند
ز دست ديده و دل هر دو فرياد….. كه هر چه ديده بينه دل كنه ياد
بسازم خنجري نيشش ز پولاد….. زنم بر ديده تا دل گردد آزاد

و مصداق عملي عدم كنترل چشم داستان برسيسا يا برجيساي عابد است كه در نوشته هاي بعدي داستان اين عابد نيز به نظر بزرگواران مي رسدكه چگونه با يك نگاه عمري نگاه، عمري عبادت او همه بر باد فنا رفت.

بارالها!
توفیقی عنایت کن تا بتوانیم چشم از گناه بگیریم و به موضع حق نگه بیندازیم.
التماس دعا
یا علی