فهرست مطالب
آمار بازدیدکنندگان

قلبم به درد اومده…

به نام آنكه هستي را آفريد
اين يكي يادداشتم با بقيه يادداشت هايي كه زدم متفاوته.
موضعش نه درسهايي از نمازه….
نه خاطره…
نه دلنوشته دل نيلي من…
اين يادداشت سر تا پاش شكوه هست.
شكوه از خودم…
شكوه از شما…
شكوه از خيلي از كاربران اينترنت…
شكوه از…

راستش اتفاقاتي كه باعث شد زبان به شكوه باز كنم اين بود كه اخيرا متوجه شدم كه زندگي يكي از دوستانم سر همين مسائل اينترنت و چت كردن از هم پاشيده.
خيلي ناراحت شدم.
همه افكارم به هم ريخت.
يه دفعه به گذشته برگشتم.
به زماني كه مودم و خط اينترنت اومد تو خونه ما…
به زماني كه با مسنجر و چت آشنا شدم…
به زماني كه با ويلاگ و عطر نماز اشنا شدم…
همه خاطرات مرداد 81 تا حالا را بررسي كردم.
با افرادي كه از طريق اينترنت آشنا شدم كه الان دو تاشون شهيد شدن.
آشنايي با چند تا فرزند شهيد كه از بالاترين محسنات اينترنت براي من بود.
مطالب مفيدي كه از اينترنت ياد گرفتم. و با وبلاگهاي بسيار مفيدي كه آشنا شدم.
همه اتفاقاتي هم كه توي اين مدت رخ داده بود رو از ذهنم عبور دادم.
حضرت عباسي بياين چند لحظه اي را رك و پوست كنده با هم صحبت كنيم.
اما نه…
اولش بزاريد يه مقدمه بچينيم…
خب! هممون قبول داريم كه هيچ چيزي في نفسه مضر نيست. بلكه نحوه استفاده از اون هست كه مفيد يا مضر بودنش رو مشخص مي كنه.
مثل چاقو
استفاده درستش مي تونه تو رو به يك ميوه لذيذ برسونه
و استفاده نا درستش شايد براي هميشه تو رو كنار زندون بخوابونه
پس بايد درست مصرف كرد
اينترنت و امثالهم هم از اين قاعده مستثني نيست. و نكته حائز اهميت در مورد استفاده از اينترنت و چت كردن اين هست كه سراشيبي اين قبيل ابزارها براي غرق كردن بشر در گناه بسيار تند و خطرناك است.
در اينگونه مسائل بايد فرهنگ سازي كرد…
اين فرهنگ از دنياي غرب اومده
استفاده صحيحش باعث پيشرفت جوامع بشريست
و ما…
اره! ما…
من و تو
كه اسم خودمون رو مسلمون گذاشتيم
بايد از اين دنياي اطلاعات با تكيه به فرهنگ و ارزشهاي اسلامي استفاده كنيم تا هيچگاه دچار لغزش نشيم.
و هميشه اين سخن باري تعالي را بخاطر داشته باشيم كه:
و هو معكم اين ما كنتم و الله بما تعلمون بصير
و خودمون رو همواره در محضر خدا ببينيم.
در اين صورته كه سلامت روح و روان ما تضمين خواهد شد.
اره!
داشتم مي گفتم:
حضرت عباسي بياين چند لحظه اي را رك و پوست كنده با هم صحبت كنيم.
خواهشا اين كلاه شرعي هايي هم كه براي خودمون درست كرديم اونا رو هم كنار بزاريم.
بزرگترين مسئله اي كه توي اينترنت رواج داره دروغه. الله و اكبر از اين دروغ هاي اينترنتي و صد الله و اكبر از اعتمادهاي عجولانه و بيجا. واقعا هم خيلي هامون بر اين باوريم كه اين دروغها عيبي نداره.
بابا دروغ دروغه.
چه رو در رو باشيم چه سطرهاي نوشتاري هم ديگه رو ببينيم.
متاسفانه در پي دروغهايي كه يكي از طرفين ميگه طرف مقابل سريع اطمينان مي كنه.
اي داد بيداد از اين اعتمادهاي عجولانه و بيجا و شايد ميشه گفت از روي احساس نه از روي عقل…
آخه خواهر من! برادر من! چرا تا طرف مقابلت از وجهه مثبت يه شخصيت استفاده كرد تو اطمينان مي كني؟!
چرا تا عنوان يكي از ارزشهاي مقدس را رو خودش گذاشت بلافاصله بهش اطمينان مي كني؟! حيف تو نيست؟!!!!!!!!!
اگر شما نيستيد و ببينيد خداي بالا سر من و شما هست و شاهده كه توي اين 9 ماه با ديدن به هم پاشيده شدن زندگي 3 تا از دوستانم چي به روزگار من اومد…
بابا به حضرت عباس حيفيد.
چرا بيخود اطمينان مي كنيد؟!
توي زمونه اي هستيم كه نمي تونيم به چشمامون اطمينان كنيم. چطور نديده و نشناخته تنها به يه سري جملات اطمينان مي كنيد؟
اونموقع يك نفر فرصت طلب سود جو پشت دستگاه نشسته. مطابق با روحيه هر كسي يه جور مدينه فاضله مي سازه و … طرف مقابل هم سريع اطمينان مي كنه.
آخه چرا؟!
يکي ديگه از مسائلي که هست ارتباط دختر و پسر که از طريق اينترنت ايجاد مي شه.
خب! در ديد اول يک ارتباط مسنجري که جملاتش در چهارچوب باشه مشکلي ايجاد نمي کنه. چون نه لحن کلام هم ديگه رو مي شنوند نه ارتباط مستقيمي با هم دارند.
اما …
روي چه اعتبار و اطميناني اين ارتباط نوشتاري منجر ميشه به ويس چت و ارتباط تلفني…
من يکي نمي فهمم.
يه دفعه هم مي بيني دختر خانومي که گوشه ابروش رو کسي نديده
آقا پسري که تو کوچه خيابون اگه راه ميره از ترس اينکه مبادا چشم به چهره نامحرمي بيفته چشماش رو به زمين مي دوزه.
از روي غفلت افتاده تو باتلاقي که از يه طرف نمي تونه بيرون بياد از اون طرف هم دائم داره پايين تر ميره.
عزيزان من شيطان در کمين است.
اول به خودم مي گم…
دوم به خودم مي گم…
سوم به خودم مي گم…
چهارم به شما خواننده عزيز اونم به عنوان يک خواهر کوچکتر اونم به عنوان وصيت نه نصيحت
1. عزيز من اعتماد نکن.
طرف بگه من رييس جمهورم. بگه من فلان شخصيت کشوري هستم. بگه من جانبازم. بگه من…
نعوذ بالله اگه يکي اومد رو خط و گفت من خدا هستم و شروع کردن به خوندن قران بازم باور نکن.
بعضي از مردم دنيا خيلي پليدتر از اون چيزي هستند که تو فکر مي کني.
2. اگر از طريق مسنجر با يکي در مورد موضوعي وارد بحث شدي نمي گم قطعش کن منتهي هر آني که احساس کردي بحث داره منحرف ميشه همون لحظه تمومش کن. طرفت هر کي که مي خواد باشه.
يه صحبت هم دارم براي افرادي که…
1. هر چند مثل تويي وجدان نداري و به خانواده خودت فکر نمي کني. پس حداقل به فکر پدري باش که با هزار اميد و ارزو دخترش رو بزرگ کرده و به جايي رسونده و چون تويي خيلي خيلي راحت با دادن دو تا دروغ و وعده آب دار به اون دختر ساده همه ارزوهاي اون پدر سختي کشيده را بر باد فنا ميدي.
ميدونم در جوابم ميگي: تقصير خودشه. خودش نياد.
اما تو که مي دوني ساده هست
به فکر اون پدر و مادر با ارزوهاي طلاييشون باش.
2. از طرفي اون زن بهر اميدي پا توي زندگي تو گذاشته و اينده خيلي خيلي طلايي رو براي خودش با بله گفتن به تو براي خودش به تصوير کشيده.
پس…
صفحه هاي قشنگ نقاشي زن و فرزندت رو به خاطر هوسهاي زودگذرت پاره نکن.
روز حسابي هم در پي است.
وااااااااااااااااي از يوم تبلي السرائر
و اما…
حالا يه كم خودموني تر بشيم: (بياين هممون خودمون رو بزاريم به جاي كلمه 'من' كاربردي در جملات زير):

من:
اگر دختري محجب و مومن هستم به ياد داشته باشم كه با انتخاب چادر و حجاب رسالتي بر دوشم آمده كه موظفم آن رسالت را به نحو احسن انجام دهم و اگر فعلي از من سر زند كه به خاطر آن به چادر من و حجابم در انظار مردم لطمه اي وارد شود:

هم به خاطر صدمه به حجاب و چادر مواخذه خواهم شد و هم به خاطر فعلي كه مرتكب شده ام.

من:
اگر مردي هستم با ظاهري مذهبي و با وجهه اي مثبت در جمع مسلمين بايد بدانم كه با انتخاب چنين وضعيت ظاهري و چنين وجهه اي، مسئولم تا نهايت حفاظت و حراست را از اين وضع و وجهه به جا آورم و گرنه:

هم به خاطر صدمه به وجهه و وضعيت مذهبي مواخذه خواهم شد و هم به خاطر مرتكب شدن به ان فعل.

من:
اگر عنايتي به من شده تا به عنوان سخنراني كه نشر مسائل ديني مي كند يا مداحي كه مصيبت اهل بيت صلوات الله و سلامه اجمعين را به گوش همه برسانم:

سعي كنم با نگهداري وقار و شخصيت يك سخنران و يك مداح شاكر لطف و عنايت حق تعالي باشم.

ما:
هممون:
سعي كنيم بعضي كلاه شرعي ها رو از سر خودمون بر داريم.
اقايي با خانمي ارتباط برقرار مي كنه …
علت اين كارش رو كه جويا ميشي ميگه مي خواستم هدايتش كنم.
بابا به حضرت عباس دست برداريد.
ايجاد ارتباطي كه با او داشتي خلاف…
با خلاف حالا مي خواي هدايت كني؟!
زهي خيال مهال
خلاصه……
در يك جمله:

گرگ در لباس ميش نباشيم.

ديگه نمي دونم چي بگم…
منتهي مي دونم که قلبم خيلي درد مي کنه.خيلي
……………..
……………..
…………….

 

یک نظر بگذارید


Warning: Undefined variable $user_ID in /home/etrenamaz/public_html/wp-content/themes/izidreams/izidreams/comments.php on line 201