فهرست مطالب
آمار بازدیدکنندگان

نوشته های با برچسب ‘فلسفه نماز’

فلسفه نماز و راز و رمز نهفته در نماز

بسم الله

1– نـمـاز موجب ياد خداست:

 

ياد خدا بهترين وسيله براى خويشتن دارى و كنترل غرايز سركش و جلوگيرى از روح طغيان است . نمازگزار همواره به ياد خدا مى باشد , خدايى كه از تمام كارهاى كوچك وبزرگ ما آگاه است , خدايى كه از آنچه در زواياى روان ما وجود دارد و يا ازانديشه ما مى گذرد , مطلع و با خبر است و كـمـترين اثر ياد خدا اين است كه به خودكامگى انسان و هوسهاى وى اعتدال مى بخشد , چنان كه غـفلت از ياد خدا و بى خبرى از پاداشها و كيفرهاى او , موجب تيرگى عقل و خرد و كم فروغى آن مى شود . انـسـان غـافـل از خـدا در عـاقبت اعمال و كردار خود نمى انديشد و براى ارضاى تمايلات و غرايز سـركـش خـود حد و مرزى را نمى شناسد و اين نماز است كه او را در شبانه روزپنج بار به ياد خدا مى اندازد و تيرگى غفلت را از روح و روانش پاك مى سازد . به راستى , انسان كه پايه حكومت غرايز در كانون وجود او مستحكم است , بهترين راه براى كنترل غرايز و خواستهاى مرز نشناس او همان ياد خدا , ياد كيفرهاى خطاكاران و حسابهاى دقيق و اشتباه ناپذير آن مى باشد . از اين نظر قرآن يكى ازاسرار نماز را ياد خدا معرفى مى كند : اقم الصلوه لذكرى نماز را براى ياد مـن بـپـا دار(1).

 

2- دورى از گناه:

 

نمازگزار ناچار است كه براى صحت و قبولى نماز خود از بسيارى از گناهان اجتناب ورزد ; مثلا , يكى از شرايط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسايلى اسـت كـه در آن بـه كار مى رود , مانند آب وضو و غسل , جامه اى كه با آن نمازمى گزارد و مكان نـمـازگـزار , اين موضوع سبب مى شود كه گرد حرام نرود و در كار وكسب خود از هر نوع حرام اجـتـناب نمايد ; زيرا بسيار مشكل است كه يك فرد تنها درامور مربوط به نماز به حلال بودن آنها مقيد شود و در موارد ديگر بى پروا باشد . گويا آيه زير به همين نكته اشاره مى كند و مى فرمايد: «ان الصلوه تنهى عن الفحشاء و المنكر؛ كه نماز ( انسان را ) از زشتيها و گناه باز مى دارد».(2) بـالاخـص اگـر نـمـازگـزار مـتوجه باشد كه شرط قبولى نماز در پيشگاه خداوند اين است كـه نـمـازگـزار زكـات و حـقوق مستمندان را بپردازد ; غيبت نكند ; از تكبر و حسد بپرهيزد ; از مـشـروبات الكلى اجتناب نمايد و با حضور قلب و توجه و نيت پاك به درگاه خدا رو آورد و به اين ترتيب نمازگزار حقيقى ناگزير است تمام اين امور رارعايت كند.

 

روى هـمـيـن جـهات , پيامبر گرامى ما صلى اللّه عليه و آله و سلم مى فرمايد : نماز چون نهر آب صافى است كه انسان خود را در آن شست وشو مى دهد ;اگر كسى در شبانه روز پنج مرتبه خود را با آب پاك شست وشو دهد , هرگز بدن اوآلوده و كثيف نمى شود . هـمچنين كسى كه در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواند و قلب خود را در اين چشمه صاف معنوى شست وشو دهد , هرگز آلودگى گناه بر دل و جان اونمى نشيند.

 

3- نـظافت و بهداشت:

 

از آنجا كه نمازگزار در برخى از مواقع همه بدن را بايد به عنوان غسل بشويد و معمولا در شبانه روز چند بار وضو بگيرد و پيش از غسل ووضو تمام بدن خود را از هر نوع كثافت و آلودگى پاك سازد ; ناچار يك فرد تميز ونظيف خواهد بود . از اين نظر نماز به بهداشت و موضوع نظافت كه يك امر حياتى است كمك مى كند.

 

4- انـضـباط و وقت شناسى :

 

نمازهاى اسلامى هر كدام براى خود وقت مخصوص و معينى دارد و فرد نمازگزار بايد نمازهاى خود را در آن اوقات بخواند , لذا اين عبادت اسلامى به انضباط و وقت شناسى كمك موثرى مى كند . بالاخص كه نمازگزار بايد براى اداى فريضه صبح پيش از طلوع آفتاب از خواب برخيزد , طبعا يك چـنـيـن فـردى گـذشـته از اين كه از هواى پاك و نسيم صبحگاهان استفاده مى نمايد , به موقع فعاليتهاى مثبت زندگى را آغاز مى كند . آثار فردى و تربيتى نماز به آنچه كه گفته شد منحصر نيست ; ولى اين نمونه مى تواند نشانه اسرار بزرگ اين عبادت بزرگ اسلامى باشد .

 

اسرار اجتماعى نماز :نماز در اوقات معين نمودارى از وحدت و يگانگى ملت بزرگ اسلام است ; زيرا هـمـه مـسـلـمـانـهـا در وقـتـهاى مخصوصى رو به قبله ايستاده و با آداب خاصى خداوند جهان رامـى پـرستند , اين خود نمونه بزرگى از اتحاد و يگانگى ملتى است كه اسلام همه را به وسيله آن عبادت متحد و متشكل نموده است . هـرگاه اين نمازها به صورت جماعت برگزار گردد , روح وحدت و اتحاد و مساوات وبرابرى , از صـفهاى منظم و فشرده نمازگزاران نمايان خواهد بود و اهميت اين اتحادو يگانگى معنوى نيازى به توضيح ندارد . گـرچـه اسـرار و فـوايـد اجتماعى و تربيتى نماز منحصر به اينها نيست , ولى همين قدر روشنگر عظمت و اسرار خطير اين فريضه الهى مى باشد.

 

پاسخ به پرسشهاى مذهبى، مكارم شيرازى – ناصر و جعفر سبحانى 1 – سوره طه , آيه 14 . 2 – سوره عنكبوت , آيه 45 .

 

 


چرا باید نماز خواند و فلسفه نماز خواندن چیست؟

بسم الله

علت اصلي نماز خواندن ما تنها و تنها واجب بودن آن است؛ يعني ما نماز را به جهت اين كه دستور خداوند و تكليفي شرعي بر عهده ما است، به جا مي آوريم؛ هرچند به روشني مي دانيم كه نماز آثار و برکات متعدد جسمی و روحی و فردی و اجتماعی برای ما دارد؛ با همه اين ها می توان پرسيد: چرا نماز واجب است و چرا این تکلیف برای ما در نظر گرفته شده؟
در پاسخ می گوییم وجوب، یکی از احکام پنج گانه شرعی است که در شریعت و از جانب شارع مقدس که خداوند متعال باشد، برای نظام دادن به ساختار بندگی بندگان تنظیم شده است؛ در نتیجه، از آن جا که پذیرش شریعت و عمل به آن، در مرتبه ای بعد از پذیرش اصل دین و اثبات نبوت و پذیرش خداوند از راه عقل و برهان است، در مورد شریعت چرایی و چگونگی عقلی معنا ندارد. بهترین پاسخ در مورد چرایی وجوب عبادات و دیگر وظایف آن است که خداوند فرموده است.
اما اگر منظور از چرایی، یافتن حکمت های وجوب عملی مشخص و مستمر به نام نماز است، می توان گفت :
اصولا حکمت های عبادتی چون نماز را باید در فلسفه کلی عبادات و مناسک عبادی جستجو نمود. ما معتقدیم که عبودیت و پرستش، یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تاکنون به شکلی پرستش داشتهاند. روح انسان، نیاز به عبادت و پرستش دارد و هیچ چیزی جای آن را پر نمی کند؛ امّا سخن در نحوه پرستش است.
در فرهنگ اسلامی تعیین کردن و مشخص نمودن شکل عبادت، با شارع مقدس است. کسی نمی تواند عبادتی اختراع کند. اگر کسی ذكر و دعایی را به عنوان عبادت پدید آورد، از مصادیق روشن بدعت و تشریع است که کار حرامی است؛ زیرا امور عبادی را همان گونه که از طرف شارع مقدّس بیان شده است، باید انجام داد؛ نه کم تر و نه بیش تر. در نتیجه، خداوند نماز را واجب فرموده و مقررات و شرایطی هم برای آن وضع نموده است.
اما تامل عقلانی در ماهیت نماز نشان می دهد که این عمل با این خصوصیات بهترین شیوه برای رسیدن به همان نیاز روحی انسان نیز محسوب می شود ؛ در واقع اگر در ماهیت و شکل نماز دقت شود، می بینیم که نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است. مجموعه اجزا و حرکات آن، تجلی تواضع و تسلیم در برابر خداوند است. در عین حال، گرامیداشت و جایگاه انسان و قدرت و توان او نیز در این تکلیف مورد توجه قرار گرفته است.
به علاوه، نوع چیدمان اوقات نماز به گونه ای است که نه به انسان فشار طاقت فرسایی وارد شود و نه آدمی تا مدت زیادی از انجام آن و توجه به خداوند و حقایق عالم غافل گردد؛ بلکه به طور منظم و مستمر، این عمل عبادی زیبا و آسان در زندگی تکرار می گردد.
ازشاخصه های مهم نماز آن است که، غفلت زدا است، بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگي مادي و لذائذ زود گذر گردند، اما نماز به حكم اينكه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز در چند نوبت انجام مي شود، مرتباً به انسان هشدار مي دهد و هدف آفرينش او را خاطر نشان مي سازد، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مي كند و اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيله اي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويّا به او بيدار باش گويد.
همچنین نماز خود بيني و كبر را در هم مي شكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك در برابر خدا مي گذارد، خود را ذره كوچكي در برابر عظمت او مي بیند و توجهی به این مساله جلوی بسیاری از گردن کشی ها و خود بینی ها را می گیرد.
با این همه، اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب و با توجه به روح اصلی و ماهیت حقیقی اش خوانده شود، هم انسان را منظم، مقید، اجتماعی و دور از غفلت و دنیازدگی می کند و هم جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد که حصول همه این نتایج، در فرض التزام و جدیت و استمرار در نماز است؛ نه اختیار و حق انتخاب در انجام آن.
قرآن کریم به صراحت اعلام می نماید که نماز، مانعی در برابر انجام فحشا و منکر است (3) و این یعنی حیات پاک و نورانی و سعادتی که برای آینده انسان رقم می خورد.
حتی نماز های کم مایه و با بی توجهی نیز در این مسیر خالی از اثر نیستند، چنان که افراد گناهكاري بودند كه شرح حال آنها براي پيشوايان اسلام بيان می شد و ائمه می فرمودند: غم مخوريد، نمازشان آنها را اصلاح مي كند و همین گونه می شد.
اما دقت و اصرار در این شکل و قالب و شروط و قیود این عمل، به چه دلیلی است؟
نماز، نماد تسلیم و عبودیت در برابر خداوند است. اگر قرار باشد که هر انسانی طبق خواسته خود عمل نماید و آن را به جا بیاورد، نه آن چیزی که خداوند از او خواسته، دیگر بندگی خداوند نمی شود؛ بلکه بندگی خود و عمل طبق خواسته خود است. امیرمؤمنان (ع) در روایتی پس از بیان این که معنای اسلام را تسلیم شدن در مقابل پروردگار می داند. که نشان تسلیم در عمل آشکار می شود، می فرماید :
مؤمن، بنای دین خود را بر اساس رأی و نظر شخصی نمی گذارد؛ بلکه بر آنچه از پروردگارش رسیده، بنیان می نهد. (1)
شاید یکی از رموز خواندن نماز به همان صورتی که پیامبر فرمود، حفظ شکل و ساختار عمل بعد از قرن ها است که در نتیجه آن، ماهیت و روح کلی و ساختار اساسی خود دین هم در پرتو آن زنده و پا برجا باقی می ماند؛ در حالی در ادیان دیگر ما چنین عمل معینی را نمی بینیم. به همین دلیل، آن روح کلی ادیان دیگر و ساختار اصلی به مرور زمان از دست رفته است.
هشام بن حکم از امام صادق (ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: « پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند؛ امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آنها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این، از طریق نماز امکان پذیر است». (2)
یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست. در جمع بندی می توان گفت هم شکل و ساختار ظاهری نماز، زیبا و جذاب و اثربخش است و هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی؛ رکوع و سجود و تسبیح و ستایش و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همه زیبایی ها در نماز موجود است.
اما در نهایت باز باید دانست که هر چند نماز داراي بركات و ثمرات بسياري نظير به ياد خدا افتادن، آرامش، دوری از غفلت ها و زشتی ها و.. . است اما اگر در مورد خاصي چنين نتيجه و ثمره اي حاصل نشد يا بدون نماز هم برخي از اين ثمرات براي ما حاصل بود، نمي توان نماز را به كنار گذاشت و آن را بي فائده دانست زيرا عين مخالفت با دستور خداوند و ضد تسليم و عبوديت كه حقيقت بندگي است مي باشد.
پی¬نوشت¬ها:
1. علامه مجلسي، بحار الانوار، نشر اسلاميه، تهران، بي تا، ج 65، ص 309.
2. شيخ صدوق‏، علل الشرائع، انتشارات داورى‏، چاپ اول، ج 2، ص 317.
3. عنکبوت (29) آیه 45.

 

 

برگرفته شده از سایت پاسخ گو