نماز چیست؟
نماز در لـغت به معناى پرستش, نياز, سجود, بندگى و اطاعت, خم شـدن بـراى اظـهـار بـندگى و اطاعت و يكى از فرايض دين و عبادت مـخصوصى است كه مسلمانان پنج بار در شبانه روز به جا مى آورند.
نـماز يعنى خدمت و بندگى, فرمان بردارى, سر فرود آوردن و تعظيم كردن به نشانه احترام.
نماز, داروى نسيان و وسيله ذكر خداوند است. نـمـاز, رابـطه معنوى مخلوق با خالق است. نماز يعنى دل كندن از مـاديـات و پـرواز دادن روح; يـعـنى پا را فراتر از ديدنى ها و شنيدنى ها نهادن.
نماز در قرآن و حديث
فـلـسـفـه, فايده و آثار, شرايط و آداب و اوصاف نماز در آيات و روايـات بـسـيارى آمده كه پرداختن به همه آن ها در اين جا ممكن نـيـسـت, لـكـن بـه طور مختصر قطره اى از درياى معارف اسلامى را درباره نماز بازگو مى كنيم.
نماز, بزرگ ترين عبادت و مهم ترين سفارش انبيا است. لقمان حكيم پـسـرش را بـه نـمـاز تـوصـيه مى كند.۱ حضرت عيسى(ع) در گهواره فـرمـود: خـدايـم مـرا بـه نـماز و زكات سفارش كرده است.۲ حضرت ابـراهـيـم(ع) هـمـسر و كودك خويش را در بيابان هاى داغ مكه آن هـنـگـام كه هيچ آب و گياهى نداشت, براى به پا داشتن نماز مسكن داد.۳ پـيـشـوايـان مـعـصوم ـ عليهم السلام ـ هنگام نماز رنگ مى باختند.
گـرچـه بـعـضـى نـمـاز را به خاطر بهشت يا ترس از عذاب جهنم مى خـوانند, اما حضرت على(ع) نه براى تجارت و ترس از آتش, بلكه به خاطر شايستگى خدا براى عبادت نماز مى خواند.۴
نـمـاز, اهرم استعانت در غم ها و مشكلات است. خداوند مى فرمايد:
از صبر و نماز در مشكلات كمك بگيريد و بر آن ها پيروز شويد. نـمـاز بـه مـنزله پرچم و نشانه مكتب اسلام است. پيامبر اكرم مى فرمايد: (علم الاسلام الصلوه).
نـماز به منزله سر نسبت به تن است. پيامبر(ص) مى فرمايد: (موضع الصلوه من الدين كموضع الراس من الجسد).۵
نـمـاز بـراى اولـياى خدا شيرين و براى غير آنان دشوار و سنگين است. قرآن مى فرمايد: (وانها لكبيره الا على الخاشعين).۶
در اهـمـيـت نـمـاز همين بس كه حضرت على(ع) در جنگ صفين و امام حـسين(ع) در ظهر عاشورا دست از جنگ كشيدند و به نماز ايستادند. و آن گـاه كـه بـه عـلى(ع) ايراد گرفتند كه چه هنگام نماز است؟
ايـشـان فرمود: ما براى همين مى جنگيم تا مردم اهل نماز باشند.
در زيـارت نـامـه وارث مـى خـوانيم: (اشهد انك قد اقمت الصلوه; شهادت مى دهم كه تو نماز را برپا داشتى.)
حضرت على(ع) درباره نماز بارها سخن به ميان آورده كه در اين جا به چند نمونه اشاره مى كنيم.
الـف) درباره بركات نماز مى فرمايد: فرشتگان, آنان را در بر مى گيرند و آرامش بر آنان نازل مى شود, درهاى آسمان بر آنان گشوده و جايگاه خوبى برايشان آماده مى شود.۷
ب) در خـطـبـه ۱۹۶ نهج البلاغه گوشه هايى از مفاسد اخلاقى هم چون كـبر و سركشى و ظلم را برمى شمارد و آن گاه مى فرمايد: نماز به هـمـه وجـود انـسـان آرامـش مى بخشد, چشم ها را خاضع و خاشع مى گـردانـد, نـفس سركش را رام و دل ها را نرم و تكبر و بزرگ منشى را محو مى كند.
ج) هـم چـنين در نامه اى به محمد بن ابى بكر مى نويسد: نماز را در وقـت مـعين آن به جاى آر و به خاطر آسوده بودن از كار نماز, پيش از وقت معين آن را برپاى مدار و آن را واپس مينداز.۸
آداب نماز و آثار تربيتى آن
شـرايـط و آداب نماز به قدرى زياد است كه تمام نظام ها و روابط انـسـانـى را بـه طور خودكار تنظيم و اصلاح مى كند. توجه به همه آثـار تـربيتى نماز كار مشكلى است ولى ما چند نمونه آن را بيان مى كنيم:
۱. ادب در بـرابـر سـخـن امـام جماعت; در نماز جماعت وقتى امام مشغول خواندن حمد و سوره است بايد ساكت باشيم.
۲. مـراعات حقوق ديگران; آب وضو, مكان نمازگزار و لباس او بايد حـلال و از مـال ديگران و غصبى نباشد; حتى اگر از مال خمس نداده لباس تهيه كند, نمازش باطل است.
۳. تـغـذيـه و بهداشت نمازگزار; اگر نمازگزار از مشروبات الكلى اسـتـفـاده كـرده باشد, تا چهل روز نمازش مورد قبول نيست. لباس نـمـازگـزار نيز بايد پاك باشد و بهتر است به هنگام نماز عطر و مسواك زد و موها را شانه كرد.
۴. همسردارى; كسى كه به همسر خود نيش بزند, نمازش قبول نيست.
۵. ولايت; كسى كه اهل نماز است ولى تسليم طاغوت ها است و ولايت و حـكـومـت رهـبـران اسلامى را پذيرا نيست, نمازش قبول نيست; گرچه تمام عمر در كنار كعبه باشد.
۶. نـظـم و ترتيب; در تمام كلمات و كارهاى نماز نظم و ترتيب به چشم مى خورد.
۷. انـعطاف و هم آهنگى; امام جماعت بايد با مردم هم آهنگ باشد; بـه ايـن معنا كه مراعات ضعيف ترين افراد را بكند. اگر كسى دير بـه جماعت رسيد, امام بايد كمى ركوع خود را طول بدهد تا او نيز بـه نـمـاز بـرسد. مردم نيز بايد خود را با امام هم آهنگ كنند; مـثـلا كسانى كه يك ركعت از نماز جماعت عقب هستند و در ركعت دوم بـه جـمـاعـت پيوسته اند, مى توانند با نوعى انعطاف و تغيير در نماز جماعت شركت كنند.
۸. اعـتـماد; اگر هريك از امام يا مردم در انجام قسمتى از نماز شـك كـردنـد, بـايـد بـه يك ديگر اعتماد كنند; يعنى با توجه به رفتار ديگرى تصميم بگيرند.
۹. ورزش; اگـرچه نماز براى انجام وظيفه الهى است, ولى طراحى آن طـورى اسـت كه در لابه لاى نماز و حركات ركوع و سجود يك نوع حركت ورزشى نيز نهفته است.
۱۰. آمـوزش اجبارى; نمازگزار بايد مسائل و احكام مورد نياز خود را فراگيرد.
۱۱. آگـاهـى از اخـبـار; مـردم با شركت در نمازجمعه و جماعت با اخبار و مسائل دينى و مشكلات مسلمانان آشنا مى شوند.
۱۲. امـر به معروف و نهى از منكر; (حى على الصلوه) در اذان يكى از بزرگ ترين معروف ها است.
معانى بلند عبارات و الفاظ نماز
نـمازگزار با گفتن (الله اكبر) ابهت همه ابرقدرت ها را مى شكند و خـطـ بـطلان بر همه قدرت هاى طاغوتى, وسوسه هاى ابليس و جاذبه هاى مادى مى كشد.
بـا گفتن (بسم الله) به كار خود قداست و كرامت مى دهد و در خود تـوكـل و وابستگى به قدرت غيبى را ايجاد مى كند و به دنيا اعلام مـى كـنـد قدرتى كه من به او پناه آورده ام, سرچشمه مهربانى ها است.
بـا (الـحـمـدلله) گفتن خود را از اطاعت كردن و بله قربان گفتن انسان هاى سفله و پست رها مى كند.
بـا (رب العالمين) قدرت لايزال خداوندى را بر تمام جهانيان حاكم مى داند.
با (الرحمن الرحيم) تمام هستى را از آن خدا معرفى مى كند.
بـا ايـن جمله بيان مى كند كه نه تنها نعمت هاى مادى خداوند ما را احـاطه كرده بلكه نعمت هاى معنوى خداوند نيز ما را فراگرفته است.
بـا گـفتن (مالك يوم الدين) مسير و آينده را مشخص مى كند و ياد روز سخت دادرسى را در دل زنده مى كند.
تـا ايـن جـا, نمازگزار زمينه براى اظهار بندگى و ابراز نياز و مـددخـواهـى از خدا را فراهم مى كند و بعد از اين مرحله با درك عـظـمـت خـدا و رحـمـتش و ابراز نياز خويش مى گويد: (اياك نعبد وايـاك نـسـتـعـين) تنها مطيع امر تو هستيم نه غلام حلقه به گوش جباران و تنها از تو يارى مى طلبيم.
با گفتن (اهدنا الصراط المستقيم) از خدا طلب هدايت مى كند, چرا كـه با پيمودن اين راه او به تمام هوس ها و افراط و تفريط ها و وسوسه هاى شيطانى پشت پا مى زند.
با گفتن (صراط الذين انعمت عليهم) الگوها را مشخص مى كند.
بـا (غـيـر الـمغضوب عليهم ولا الضالين) به گروه هاى انحرافى كه انسان هاى پاك را اغفال مى كنند, هشدار مى دهد.
بـا ركوع در برابر عظمت پرورگار, اظهار بندگى و اطاعت مى كند و فـروتنى و تواضع و خضوع خود را در برابر عظمت پروردگار نشان مى دهد.
با سجده, تذلل و اظهار كوچكى و خاكسارى در برابر خدا را نمايان مى سازد.
ذكـر مـقـدس (سبحان الله) كه در تمام عبادت ها به چشم مى خورد, حـقـيـقـتـى را در بر دارد كه ريشه در همه عقايد و تفكرات صحيح اسـلامـى دوانده است و زيربناى ارتباط انسان با خدا و صفات كمال او اسـت; روح تعبد و مغز عبادت, همان تسبيح است. توحيد و عدل و نـبـوت و امـامـت و معاد براساس تسبيح خدا و منزه دانستن او از عـيـوب و كـمبودها است. توحيد خالص جز با منزه دانستن پروردگار از شريك و شبيه و عيب و عجز محقق نمى شود.
آثار فردى و اجتماعى نماز
نـمـاز تاثير بسزايى در زندگى فردى و اجتماعى فرد دارد. در اين جا برخى از آن ها را فهرست وار بيان مى كنيم.
نمازگزار در مقايسه با كسى كه نماز نمى خواند, احساس آرامش بيش ترى دارد.
هـنـگـامى كه از طريق نماز, روح خود را به معراج مى فرستد و با خـدا و نام او پيوند مى دهد, احساس عزت و قدرت مى كند و از هيچ كس و هيچ قدرتى نمى ترسد.
نـمازگزار هيچ گاه چشمش را به چيزهاى حرام آلوده نمى كند و نمى گـذارد هوس هاى زودگذر و وسوسه هاى شيطانى روح و ذهنش را مشغول كـنـد. در مـقـابل, دامن گيرى مفاسد, جاذبه هاى آلوده موجود در اجـتـمـاع, زلـف هـا و بدن هاى عريان, صحنه هاى بدآموز و تحريك كـنـنده, موسيقى و نغمه هاى حرام چنان پرده اى بر دل هاى افراد بـى نـماز مى كشند كه آنان را توان مشاهده و ارتباط با ظرايف و لطايف و معنويت نيست.
در جـهان امروز كه لجام گسيختگى فرهنگى به طور فزاينده اى سلامت و امـنيت جانى بسيارى از جوامع را به مخاطره انداخته است و همه روزه شاهد طغيان و عصيان گروه هاى مختلف مردم به ويژه نوجوانان و جـوانان هستيم, كيست كه فريادرس اين مردم باشد؟! آيا چيزى جز نـماز و توكل و امدادهاى غيبى خداوندى مى تواند ناجى اين افراد از مـنـجـلاب ايـن گـنـاهان عظيم شود و آن ها را از سقوط به دره نيستى و فلاكت باز دارد؟
آثار و عواقب ترك نماز
تـرك نماز در دنيا و آخرت عواقب تلخى دارد. در قيامت, اهل بهشت از دوزخـيـان مى پرسند: چه چيزى شما را روانه جهنم كرد؟ يكى از پـاسـخ هايشان اين است كه ما پاى بند به نماز نبوديم.۹ در جايى ديگر به نمازگزارانى كه در نمازشان سهل انگاراند; يعنى گاهى مى خوانند و گاهى نمى خوانند, مى گويد: واى بر آنان.۱۰
رسـول خدا(ص) فرموده است: (من ترك الصلوه متعمدا فقد كفر; هركه عمدا نماز را ترك كند, از اسلام خارج شده و كافر است.)
در جـايـى ديـگر مى فرمايد: (بين العبد وبين الكفر ترك الصلوه; مرز بين بنده خدا و كفر, ترك نماز است.)۱۱
هيچ انسان با وجدان و متفكرى نيست كه از ابعاد و اسرار و ظرايف نـماز آگاه باشد ولى از كنار آن ها بى اعتنا رد شود, مگر كسانى كـه بـه خـاطر غفلت و بى خبرى, توفيق سخن گفتن با خداوند را از خود سلب كرده اند.
________________________
۱- لقمان (۳۱) آيه ۱۷.
۲- مريم (۱۹) آيه۳۱.
۳- ابراهيم (۱۴) آيه۳۷.
۴- نهج البلاغه, حكمت ۲۳۷.
۵- نهج الفصاحه, روايت ۳۰۷۵.
۶- طه (۲۰) آيه۱۴.
۷- نهج البلاغه فيض الاسلام, خطبه ۲۱۳.
۸- همان, نامه ۲۷.
۹- مدثر (۷۴) آيه۴۳.
۱۰- ماعون (۱۰۷) آيه۴.
۱۱- نهج الفصاحه, روايت ۱۰۹۸.
آثار و فوائد خواندن نماز اول وقت
امام صادق(علیه السلام) در این باره میفرمایند: «الصلوةُ تستحبُّ فی اَوَّلِ الأَوقاتِ»، خواندن نماز در اول وقت و در اولین فرصت، کاری مستحب و پاداش افزاست. (بحارالانوار، ج 80، ص 13) همچنین از آن حضرت نقل شده که نماز اول وقت، «خشنودی کردگار» را به همراه دارد.
برآورده شدن خواستهها از دیگر اثرات و برکات خواندن نماز اول وقت است، چنانچه حضرت عبدالعظیم حسنی از امام حسن عسکری(علیه السلام) روایت میکند که فرمود: «خداوند متعال با حضرت موسی(علیه السلام) تکلم کرد، حضرت موسی(علیه السلام) فرمود: خدای من! کسی که نمازها را در وقتش به جای آورد چه پاداشی دارد؟ خداوند فرمود: حاجت و درخواستش را به او عطا میکنم و بهشتم را برایش مباح میگردانم.» (بحارالانوار، جلد82، صفحه 204)
در حدیثی از امام علی ( علیه السلام ) آمده است كه فرمودند : كسی كه بر اطاعت صبر كند خداوند برای او ششصد درجه بنویسد كه فاصله ی هر درجه از پایان زمین تا عرش می باشد
پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) در حدیثی برطرف شدن گرفتاری و ناراحتی را به اقامهکنندگان نماز اول وقت نوید میدهند و میفرمایند: «بندهای نیست که به وقتهای نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این که من سه چیز را برای او ضمانت میکنم: برطرف شدن گرفتاریها و ناراحتیها، آسایش و خوشی به هنگام مردن و نجات از آتش.» (سفینة البحار، جلد 2، صفحه 42)
درست است که اگر نمازگزار، نماز خود را در آخر وقت هم بخواند انجام وظیفه کرده است، اما از آنجا که کار، مربوط به پروردگار و بر کارهای دیگر مقدم است، چنانچه آن را بدون عذر به عقب بیندازد، مسئول است و باید پاسخگو باشد.
علت فضیلت و ثواب نماز اول وقت
از جمله دلایل ثواب و فضائل نماز اول وقت، می توان به تصریح و تأکید قرآن بر محافظت از نماز (حافظوا علی الصلوات والصلوة الوسطی، بقره، آیه 238) اشاره نمود که توصیه ای، علاوه بر دستور، به برپا داشتن آن است. (وَ أَقِیمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَارْكَعُواْ مَعَ الرَّاكِعِینَ، بقره، آیه 43)
روشن است که محافظت از نماز تنها از یک بُعد و جهت مقصود نبوده بلکه از جمیع جهات، مورد نظر آن است و یکی از آن جهات، رعایت وقت و اهتمام به اول وقت است که نشان از ارزش و اهمیت دادن به امر الهی می باشد و این امر، جدای از این حقیقت است که در خود وقت و زمان، حکمت ها و اسراری نهفته که قرار گرفتن در آن زمان و دقت در رعایت آن، می تواند مبدأ و تحقق بخشِ آثار فراوان و وصف ناپذیری در زندگی آدمی باشد.
بعلاوه اگر عمل به وظایف و تکالیف دینی، خصوصاً تکالیفی (همچون نماز و روزه و …) که مقید به زمان خاصی هستند، دلیل بر ترجیح و برتری عاملِ آن نداشت و مکلف می توانست، در هر زمان و به میل خود آنها را بجای آورد، خداوند در قرآن از تعابیری نظیر؛ سابقوا الی مغفرة من ربکم …، والسابقون السابقون اولئک المقربون و … استفاده نمی کرد. پس سبقت گرفتن و قرار دادن درجه مقربون، برای سبقت گیرندگان در قرآن، در عوضِ انجام تکالیف و وظایف الهی در اول وقت آن و پیشی گرفتن از دیگران، گواهی دیگر بر ارزش و فضیلت نماز اول وقت است.
همچنین در کلام معصومان (علیهم السلام) نیز به فضیلت اول وقت تأکید و تصریح بسیاری شده است .
چه کنیم تا برای نماز صبح بیدار شویم؟
چرا خداوند متعال نماز صبح را قرار داد؟ در حالی که اینقدر کار سختی است و در اغلب اوقات قضا میشود؟ خواب دم صبح خیلی شیرین و سنگین است چطور میتوان از آن دل کند و مشغول نماز شد؟
عامل اصلی و زیربنایی سستی در نماز و خواب ماندن برای نماز صبح و یا هر کوتاهیای که در زمینه دین و عبودیت پیدا میشود در ضعف ایمان است. البته همه ما کم و بیش از این عارضه رنج میبریم و ایمان کامل برای انسان مومن یک ایده آل و آرزوی نهایی است ولی باید بکوشیم هر چه بیشتر آن را تقویت نماییم. در روایت هست که ایمان ده درجه دارد و وظیفه مومن حرکت در این مسیر و افزودن به این درجات است. گناه بودن در صورتی است که اراده خودش در این زمینه دخیل باشد.
اما برای بیدار شدن شرایط ظاهری هم کمک کار است. خواندن نماز صبح در اول وقت آن شاید از نمازهای دیگر مشکلتر باشد؛ چرا که کندن از رختخواب گرم و لذت خواب در ابتدای راه سخت است ولی نماز گزار میتواند با کمی تمرین و ممارست از منافع سحر و صبح بهرهمند گردد و از فیض نماز اول وقت (بالاخص نماز صبح) بینصیب نماند. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: هیچ بندهای نیست که به اوقات نماز و مواضع خورشید اهتمام ورزد مگر اینکه آسودگی در هنگام مردن و از بین رفتن غم و اندوهها و نجات از آتش را برایش ضمانت کنم. (میزان الحکمه / ج ۷ / ص ۳۱۲۹)
از دست دادن سحر خیزی معلول علتهای مختلفی میباشد. مهمترین عامل آن این است که انسان به درستی نمیداند هدف زندگی چیست و دین و عبادت چه نقشی در رسیدن به این هدف دارد. کسانی که هدفمند زندگی میکنند و میدانند برای چه باید دین دار بود چه بسا انگیزه بسیار قویای در این زمینه دارند و این مشکل را ندارند.
زندگی از نظر اسلام که دین توحیدی است فرصت خدایی شدن انسان است و هدف زندگی هم همین است. انسان مظهر خدا است و یک عمر فرصت دارد که این مظهریت خود را بالفعل کند و هر چه بیشتر صفات خدا را در خود جای دهد و پر از خدا شود و خدایی گردد. مانند آهنی که چون در کنار آتش قرار میگیرد به رنگ آتش در میآید و صفات آتش پیدا میکند از زیبایی و قدرت و حرارت و…..
در زندگی انسان نیز فرصتهای فراوانی مانند اوقات نماز و روزه و حج و خدمت به خلق خدا و مانند آن وجود دارد که همه فرصتهای خدایی شدن انسان هستند. انسان خداجو تمام سعیاش این است که فرصتها را از دست ندهد و از آن به نحو احسن برای کمال و قرب خود به خدا استفاده نماید. در این میان نماز صبح و اول وقت بسیار اهمیت دارد.
مومنین و اولیای خدا این مشکلات را ندارند دلیل آن هم روشن است. چون ایمان قویای دارند. باید ایمان را تقویت کنیم. با معرفت توحیدی هستی و خداوند با تسلیم. با ولایت پذیری و رابطه با اولیای خدا. از طریق رابطه با قرآن کریم. قرآن کتاب توحید است وقتی به درستی با آن رابطه نداریم و وقتی حتی آن را نمیخوانیم مشکل پیدا میکنیم. ایمانمان ضعیف میشود. هجوم فرهنگی دشمن هم که غوغا کرده.
شیطان و نفس و دشمن هم فراوان داریم. چارهای جز خودسازی نیست. خودسازی یعنی خود را از هر چه غیر خدایی است خالی کنی و پر از خدا شوی مانند بطریای که پر از هوا است و وقتی شما آن را از آب پر میکنید هوای آن خالی و آب جای آن را میگیرد. باید اندیشه و اخلاق و علم و عملمان توحیدی و پر از خدا شود تا راحت شویم تا انگیزه زندگی داشته باشیم و تا با اشتیاق به سوی خدا برویم و با علاقه نماز بخوانیم.
اگر چیزی به نام خواب وجود نداشت، چه اتفاقی میافتاد!! خواب و استراحت یکی دیگر از نعمتهای خداوندی است که ما از آن غافل هستم. امیدواریم خداوند توفیق شکر گذاری نعمتهایش را به ما عنایت بفرماید. قرآن کریم در مورد شب و استراحت در آن میفرماید: «وَ جَعَلْنَا نَوْمَکمُْ سُبَاتًا * وَ جَعَلْنَا الَّیلَ لِبَاسًا؛ و خواب شما را مایه آرامشتان قرار دادیم، و شب را پوششى (براى شما)». ۱
درمان واقعی بیداری صبح برای نماز
لطفا دقت کنید!! من از شما سوال میکنم آیا در مواقعی که قرار است صبح زود از خواب بلند شوید نیز نمیتوانید از خواب بلند شوید؟ مانند مواقعی که برای رفتن به کوه و گردش با دوستان خود صبح زود برنامه ریزی نمودهاید! یا مثلا امتحان دارید! آیا تاکنون فکر کردهاید چرا وقتی با دوستتان قرار دارید فورا بیدار میشوید و چه بسا بدون کوک کردن ساعت و از مدتها قبل از ساعت قرار خود به خود بیدار میشوید و هیچ چیزی مانع بیدار شدن شما نمیشود اما هنگامی که میخواهید نماز بخوانید و با خدا صحبت کنید و قرار ملاقات با خدا دارید اینطور نیست و هر کاری میکنید بیدار نمیشوید و اگر بیدار شدید دوباره میخوابید؟
میدانید مشکل ما چیست؟ مشکل این است که ما به قراری که با دوستمان داریم بیشتر معرفت داریم و بیشتر ایمان داریم و رابطه با دوستان را بیشتر دوست داریم تا نسبت به خداوند. مشکل در ضعف ایمان است. نمیدانیم خدا چیست و چه خاصیتی برای ما دارد. از رابطه با دوست لذت میبریم اما از رابطه با خدا لذت نمیبریم. وقتی یاد دوست را در ذهن خود کوک میکنیم بدون ساعت بیدار میشویم ولی وقتی یاد خدا را در خود کوک میکنیم نمیتوانیم بیدار شویم.
این یک مشکل فنی ایمانی است. تمام کسانی که صبح بیدار میشوند و کسانی که حتی قبل از صبح بیدار میشوند و نماز شب میخوانند اینها با ساعت بیدار نمیشوند. ساعت کمک میکند ولی ساعت به انسان انگیزه نمیدهد. دستگاه انگیزشی انسان را فقط و فقط خدا تحریک میکند. تا معرفت و محبت خدا در دل انسان کوک نشود انسان نمیتواند بیدار شود. شما اگر میخواهید صبح بیدار شوید اول باید عشق خدا را در خودتان کوک کنید و بعد البته رعایت موارد زیر هم میتواند کمک کار باشد.
رعایت نکاتی که ذکر میشود بعد از کوک کردن یاد و عشق خداوند در دل میتواند شما را در بیدار شدن به موقع برای نماز صبح یاری کند.
۱. هر چه معده در هنگام خواب شب سبک باشد، به هنگام صبح راحتتر میتوانید از خواب برخیزید. از این رو فاصلهٔ ۲ ساعت بین خوردن شام و خواب فاصلهٔ مناسبی است. البته بهتر است غذایی که میل میکنید، نیز غذایی سبک و کم حجم باشد. حضرت عیسی -علیه السلام- میفرماید:ای بنی اسرائیل! پرخوری نکنید؛ زیرا هر که زیاد بخورد، زیاد میخوابد وهر که زیاد بخوابد، کمتر نماز میخواند وهر که کمتر نماز بخواند، در زمره غافلان قلمداد میشود. ۲
امام صادق -علیه السلام-، در مورد سخنانی که میان حضرت یحیی -علیه السلام- و ابلیس گذشت، فرمود: یحیی به شیطان گفت: این آویزها چیست؟ شیطان گفت: اینها شهوات و امیالی است که فرزند آدم گرفتار آنها شده است. یحیی گفت: آیا چیزی از آنها برای من نیز هست؟ شیطان گفت:گاه سیر و پر میخوری و ما هم تو را از نماز و یاد خدا باز میداریم. یحیی گفت: با خدا عهد میبندم که هرگز معده خود را از غذا پر نکنم و ابلیس گفت: من هم با خدا عهد میبندم که از این پس هرگز مسلمانی را اندرز ندهم. آنگاه امام جعفر صادق -علیه السلام- فرمود:ای حفص! با خدا عهد میبندم که جعفر و خاندان جعفر هرگز شکمهای خود را از طعام انباشته نکنند…. ۳
۲. بدن انسان به خصوص در شب به خواب کافی نیاز دارد و اگر این نیاز برطرف نشود در کار روزانه و…. ایجاد خلل میکند. شب نشینیها و خوابیدن دیر هنگام در بیدار نشدن برای نماز و یا کسالت در آن بسیار مؤثر است. معمولا ً کسانی که تا دیر وقت بیدارند، نمیتوانند نماز صبح را بجا آورند. اگر هم بیدار شوند طبیعی است که نمازی با کسالت و خواب آلودگی بخوانند.
حضرت علی -علیه السلام- دربارهٔ آیهٔ «ای کسانی که ایمان آوردهاید در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا بدانید» چه میگویید پرسیدم فرموده: شما را از خواب آلودگی و چرتی است که نمیگذارد بدانید در رکوع و سجود و تکبیرتان چه میگویید. ۴ بنابر این دیر خوابیدن در شب ما را از درک لذتهای معنوی در سحر و نماز محروم میکند.
۳. رعایت آداب خواب از جمله: وضو گرفتن خواندن سورههای توحید، ذکر صلوات، تسبیحات اربعه، تسبیح حضرت زهرا (سلام الله علیها) آیة الکرسی بخصوص خواندن آیهٔ آخر سورهٔ کهف و نیز توسل به امام زمان برای محروم نماندن از فیض نماز اول وقت و… از جمله اموری است که خواب مؤمن را همراه با هدف و انگیزه میکند و این توجه و هدفمندی در بیداری صبح تأثیرگذار خواهد بود. البته اگر بجا آوردن همهٔ آداب خواب برایتان سخت است به هر میزان که مقدورتان میباشد انجام دهید.
۴. در مواقعی که زنگ ساعت شما را بیدار نمیکند، بهتر است به یکی از نزدیکان سفارش کنید که شما را در ساعت مقرر بیدار کند. در ضمن برای ایجاد عادت میتوانید مثلاً ۲۰ دقیقه مانده به طلوع آفتاب بیدار شوید و نماز خود را بجا بیاورید و هر روز نماز خود را سعی کنید به نماز اول وقت نزدیکتر نماید.
۵. انجام هر کاری در ابتدا ممکن است کمی سخت باشد، ولی با تمرین و ممارست و استقامت و پایداری آن عمل آسان خواهد شد. خیلی از جوانان تلاش کردهاند و به نتیجه نیز رسیدهاند.
۶. جهت پایبندی به تصمیم برای خود برنامه تنبیه بگذارید. به عنوان مثال با خود عهد ببندید که هرگاه سر ساعت مورد نظر از خواب بلند نشدید، برنامهٔ مورد علاقهتان را که هر روز دنبال میکردید ترک نمایید.
۷. یکی از کارهای شیطان قبل از انجام هرعبادتی این میباشد که، آن را برای ما سخت جلوه میدهد. مانند ذره بین که اجسام کوچک را بزرگ نشان میدهد و در این صورت است که با بزرگ نشان دادن چیزی فرد در خود احساس ناتوانی میکند.
۸. نمازهای روزانهٔ خود را سعی کنید در مساجد به جای آورید و از این طریق روحیه یی معنویتان را بالا ببرید. هر مقدار که ایمانتان افرایش یابد، انجام اعمال عبادی برایتان آسانتر خواهد شد.
۹. همان طور که انجام عبادت ایمان را افزایش میدهد، گناه نیز ایمان فرد را سست کرده و توفیق عبادت را از فرد میگیرد. بر این اساس باید انسان از گناه خود توبه حقیقی نماید تا به انجام عبادت موفق شود. پیامبر خدا – صلی الله علیه وآله و سلم- میفرماید: نیکی را نور دل و آرایه (زیبای و روشنای) رخسار و نیروی کار یافتم و بدی و گناه را سیاهی دل و سستی در کار و زشتی چهره. ۵
۱۰. در مورد آثار و پیامدهای نماز تأمل کنید، البته اگر قبل از نمازهای روزانه و شب به هنگام خواب باشد، موثرتر است. این مطلب را به عنوان اصل کلی در ذهن داشته باشید، هر مقداری آگاهی ما در مورد مسئلهای افزایش یابد احتمال انجام آن کار (در صورت مثبت بودنش) نیز افزایش مییابد. از این رو به این مطالب دقت کنید. «و کسانی که بر نمازهایشان مواظبت میکنند. آنان همان وارثانند (وارثان بهشت)». ۶
امام علی -علیه السلام- میفرمایند: هیچ کاری نزد خدای (عزو جل) محبوبتر از نماز نیست. پس مبادا چیزی از امور دنیا شما را از اوقات نماز باز دارد؛ زیرا خدای (عز و جل) مردمانی را نکوهیده و فرموده است: «همانان که از نمازشان غافلند» یعنی از اوقات نماز غافلند و به آن اهمیتی نمیدهند. ۷ در اهمیت صبح همان بس که خدای عز و جل به آن قسم خورده است: «و سوگند به صبح چون آشکار شود۸ و سوگند به صبح چون بدمد۹».
بر این اساس میتوان با برنامه ریزی صحیح از این لحظات ملکوتی بهره برد و خود را محروم نکرد و آن را مقدمهای برای سحر خیزی قرار داد. علامه حسنزادهٔ آملی (حفظه الله تعالی) میفرمایند: کسی که سحر ندارد از خود خبر ندارد!
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله:ای ابوذر! پروردگارت عزّ وجلّ، به وجود سه نفر، بر فرشتگانش میبالد: مردی که در جایی تنها باشد وبه وقت اذان اذان بگوید ونماز بخواند. پروردگارت به فرشتگان میفرماید: ببینید بنده من نماز میخواند وهیچ کس جز من او را نمیبیند. پس هفتاد هزار فرشته به زمین فرود آیند وپشت سر او به نماز ایستند وتا فردای آن روز برایش آمرزش میطلبند.
و مردی که شب هنگام در تنهایی برخیزد و نماز گزارد وسجده کند و در حال سجده خوابش برد. پس، خداوند متعال فرماید: به بنده من بنگرید که روحش نزد من است وبدنش در طاعت من سجده کنان…. ۱۰
پیامبر خدا -صلی الله علیه و آله- میفرماید: هیچ بندهای نیست که به اوقات نماز و مواضع خورشید اهتمام ورزد مگر اینکه آسودگی در هنگام مردن و از بین رفتن غم و اندوهها و نجات از آتش را برایش ضمانت کنم. ۱۱
پی نوشتها:
۱. صلوة الخاشعین، شهید دستغیب. ۲. اسرار نماز، محسن قرائتی. ۱. نباء/۹ و ۱۰. ۲. میزان الحکمه/ ج ۱/ ص ۱۸۶. ۳. همان/ ۱۸۷. ۴. همان/ ج ۷ / ص ۳۱۲۹. ۵. همان/ج۳/۱۱۴. ۶. مؤمنون / ۹ و ۱۰. ۷. میزان الحکمه / ج ۷ / ص ۳۱۲۹. ۸. مدثر / ۳۴. ۹. تکویر / ۱۸. ۱۰. میزان الحکمه / ج ۲/ ص ۵۵۷. ۱۱. همان.
همه فکر هایم را سر نماز می کنم!
مدتها بود چیزی را فراموش کرده بودم کجا گذاشته ام دیروز سر نماز یادم آمد ! راستی سر نماز یادم آمد بگویم که … سر نماز بودم فلانی چیزی گفت نتوانستم جلوی خنده ام را بگیرم . خوب حالا وقت زیاده بشین بعد نمازمونو میخونیم، این جملات و صدها جمله شبیه به این ها هست که ما به طور معمول و عادی در مورد ستون دینمان میگوییم آیا واقعا نماز وقت اندیشیدن به مسائلی است که ارزش این را نداشته اند در شرایط عادی به آنها بیندیشیم؟ این است ارزش نماز؟ این است بازدارنده از فحشا و منکر بعضی از ما تا آن حد پیش رفته ایم که دقیقا سر نماز به انجام گناهانمان می اندیشیم و از فکر لذتش قند در دلمان آب میشود . پس کی قرار است با این نماز خود را بسازیم و به کمال برسیم پس روح نماز چه میشود این نماز های بی روح به کجا میبرد ما را این آن چراغی نیست که پیش پا بنماید .!!
روح نماز توجه به خدا است. نمازى که از این جوهره اساسى بى بهره باشد، کالبد بى جانى است که ارزش و قیمت آن بسیار ناچیز است.
درست به همین سبب است که رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید:
«کم من قائم حظه من صلوته التعب و النصب» ؛ چه بسا نمازگزارى که از نمازخویش جز مشقت و رنجبهرهاى ندارد.
و نیز بدین جهت است که آن جناب مى فرماید:
«لیس للعبد من صلوته الا ما عقل» ؛ بنده نمازگزار از نماز خویش بهرهاى ندارد، مگر به اندازهاى که از نماز بفهمد.
بنابر این، نمازى که در حال غفلت گزارده شود، فایده اى به حال نمازگزار ندارد، بلکه اگر ادعا کنیم چنین نمازى به حال شخص مضر است، ادعاى نادرستى نکرده ایم زیرا خداوند تبارک و تعالى مى فرماید:
« و اى بر نماز گزاران آنانى کهاز نمازشان غافلند.»
از قول امیر مؤمنان على علیه السلام نقل شده که آن جناب فرمود:
«الالتفات فی الصلاة اختلاس من الشیطان.فایاکم و الالتفات فی الصلاة ؛ غفلت از خداوند و توجه به غیر، دستبردى است که شیطان به نماز نمازگزار مىزند، بنابر این، از آن بر حذر باشید.»
و هم چنین از قول رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نقل شده که آن جناب فرمود:
«ایما عبد التفت فی صلاته قال الله: یا عبدى الى من تقصد و من تطلب؟ اربا غیری ترید؟ او رقیبا سوای تطلب؟او جوادا خلاى تبغی؟ و انا اکرم الاکرمین واجود الاجودین و افضل المعطین.اثیبک ثوابا لا یحصى قدره.اقبل على فانیالیک مقبل و ملائکتی الیک مقبلون.فان اقبل زال عنه اثم ما کان منه.فان التفتثانیة اعاد الله له مقالته، فان اقبل على صلاته غفر الله له و تجاوز عنه ما کان منه. فان التفت ثالثة اعاد الله له مقالته، فان اقبل على صلوته غفر الله له ما تقدم منذنبه.فان التفت رابعة اعرض الله عنه و اعرضت الملائکة عنه و یقول:ولیتک یاعبدی الى ما تولیت» ؛ هر بندهاى که در نماز خویش از خدا غافل شود و به غیر او توجه کند، خداوند به او مى فرماید: بنده من!به چه کسى توجه مى کنى؟ و چه کسى را طلب مى نمایى ؟ آیا پروردگارى جز من مى خواهى؟ یا مراقب و پاسبانى غیر از من مى طلبى ؟ و یا بخشنده اى جز من مى جویى ؟ در حالى که من ارجمندترین ارجمندان، بخشنده ترین بخشندگان و برترین دهندگان هستم . تو را پاداشى دهم که به قدر و اندازه در نیاید . به من روى کن که من به تو روى کرده ام و فرشتگان من نیز به تو توجه دارند . پس از آن اگر بنده غافل، از غفلت خویش منصرف شود و به خداوند توجه کند، گناه غفلتى که از او سر زده است بخشیده مى شود و اگر براى بار دوم از خدا غافل شود و به غیر او توجه کند، خداوند سخن یاد شده را تکرار مىکند پس اگر از غفلت خویش باز گردد و به خدا توجه کند، خداوند گناه بى توجهى او را مى بخشد و از وى در مىگذرد و اگر براى بار سوم ازخدا غافل شود، خداوند باز فرموده خویش را تکرار مىکند پس اگر از حال غفلت به توجه باز گردد، خداوند گناه غفلت او را مى بخشد. ولى اگر براى بار . ولى اگر براى بار چهارم از خداوند غافل شود خداوند از او رو بگرداند و فرشتگان هم چنین کنند آن گاه خداوند به چنین نماز گزارى گوید : اى بنده من!تو را به همان چیزى که بدان روى کردى واگذار نمودم.
طبق آنچه ذکر گردید نمازى که نمازگزار در آن سرگرم افکار خود بوده و توجهى به خدا نداشته باشد، خود گناه است و نمازى که خودش گناه است چگونه مىتواند نمازگزار را از گناه باز دارد ؟
چگونگى تحصیل حضور قلب در نماز
حال اگر مانند بسیارى از افراد بپرسى: چرا ما هر چه بیشتر سعى مى کنیم که در نماز حواس خود را جمع کرده و به خدا توجه کنیم، کمتر موفق مى شویم ؟ آیا به راستى چاره اى وجود دارد که ما را در دست یافتن به این جوهره اساسى که روح نماز است یارى رساند؟
گوییم : اگر مى خواهى چیزى مانند کپسول به تو داده شود و تو آن را به راحتى نوش جان کنى و یک شبه همه کارهایت رو به راه گردد، قطعا جواب منفى است، ولى اگر مرد میدان عمل هستى و خود را براى یک کار زار طولانى و جدى مهیا مى کنى، جواب مثبت است.
توضیح این که : اگر صفتى یا حالتى بر انسان غلبه کند، آن صفت یا حالت، درهمه صحنه ها و تمام شؤون زندگى، خود را نشان داده و آدمى از آن خلاصى ندارد.کسى که در کوچه و بازار در کلاس و مدرسه، در محیط خانه و محل کار، یک سره به یاد خداست و از او غافل نیست، بدون تردید در نماز نیز حواسش را جمع کرده و از خدا غفلت نمىکند.
بر خلاف کسى که در محیط خانه و محل کار، در کلاس و مدرسه، درکوچه و بازار از خدا غافل است و یک سره سرش بند مسایل مادى و روز مره زندگى دنیاست و دلش متعلق به غیر خداست بى شک، چنین کسى نمى تواند درنماز قلب خود را متوجه خدا کند، بلکه دلش دنبال همانى است که قبل ازنماز دنبال آن بود، و وجودش غرق در همان است که قبل از ورود در نماز غرقدر آن بود.
خداى تبارک و تعالى در وصف بندگان مؤمن خویش مى فرماید:
« رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ … » ؛ مردانى که آنها را هیچ تجارت و معامله اى از یاد خدا باز نمى دارد.
وقتى که کسب و کار آنان را از یاد خدا باز ندارد، بدون تردید هنگامى که وضومى سازند و رو به قبله مى ایستند و نماز مى گزارند، از خداوند غفلت نمى کنند، بر خلاف من و تو که قبل از نماز در امور روزمره زندگى غرق هستیم و وقتى هم که به نماز مى ایستیم نمازمان نیز رنگ و بوى امور دنیوى دارد.
واضحتر بگویم : اولیاى خدا و بندگان مخلص حق، نماز خویش را برداشته و آن را با خود به محیط بازار مى برند.در آن جا هم که هستند مشغول نمازند«خوشا آنان که دایم در نمازند.» و به فرموده خداى متعال: «الذین هم على صلوتهم دائمون» آنان همیشه به یاد خدا هستند.»
ولى ما عقب افتاده ها، کسب و کار خویش را برداشته و با خود به فضاى نماز مى آوریم.نماز هم که مى خوانیم باز دنبال هدف گمشده خود هستیم «نعوذ بالله منشرور انفسنا و سیئات اعمالنا.»
بارى اى عزیز! اگر صادقانه قصد آن دارى که در نماز دلت متوجه خدا باشد و از او غافل نگردى، باید کار را قبل از نماز شروع کنى و در همه جا و همه حال به یاد خدا باشى و از او غفلت نکنى. بى شک اگر چنین توفیقى را به دست آورى، در نماز دلت متوجه خدا خواهد بود در غیر این صورت، نه.
مرحوم علامه طباطبایى -قدس سره- در اواخر عمر با برکت خویش هنگامى که در بستر بیمارى افتاده بود.در جواب شخصى که از آن جناب از چگونگى تحصیل حضور قلب در نماز پرسیده بود، چند بار با عنایت خاصى فرمود: مراقبه، مراقبه.
مراد آن بزرگوار آن است که اگر مى خواهید در نماز حواستان جمع باشد و ازخدا غافل نشوید، باید در طول شبانه روز وقتى که به کارهاى دیگر اشتغال داریداهل مراقبه باشید زیرا اگر این حالت ملکه شما شود و چنین صفتى بر شما غلبه کند، در نماز نیز این حالت براى شما محفوظ خواهد ماند، همان طور که اگر درطول شبانه روز از خدا غافل باشید و غفلت از حق در شما رسوخ کند، در حال نماز نیز چنان خواهید بود و از آن خلاصى نخواهید داشت.
فلسفه و فواید تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها
فلسفه و فواید تسبیحات حضرت زهرا(س)
وقتی پیامبر(ص) از خواستهآنان آگاهی یافت، فرمود: «ای فاطمه، میخواهی چیزی به تو عطا کنم که از خدمتکاری و همه دنیا با آنچه در آن است، ارزشمند تر است؟ حضرت فاطمه(س) فرمود: مشتاقم بدانم چیست؟ پیامبر(ص) فرمود: بعداز نماز سی و چهار مرتبه «الله اکبر» و سی و سه مرتبه «الحمد لله» و سی و سه مرتبه «سبحان الله» بگو و آن را با «لا اله الا الله» ختم کن. این کار برایت از چیزی که میخواهی و از دنیا و هرچه در آن است،بهتر است.»
تسبیح، عبادتی برگزیده است که هرکس در سیر معنوی خویش، به قدر طاقت و معرفتش از آن بهره میگیرد و این در حالی است که از ائمه(ع) قبل از خلقت عالم مادی، به تسبیح ذات اقدس حق مشغول بودهاند.
در آستانه فرارسیدن ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) مرکز خبر حوزه به بخش اندکی از آثار و فواید مادی و معنوی تسبیحات حضرت فاطمه زهرا(س) بعد از نمازهای واجب پرداخت.
بهترین تعقیبات نماز، تسبیحات حضرت زهرا(س) است و شایسته است که بعد از نمازهای واجب و زمانهای دیگری چون وقت خواب و ابتدای زیارت بزرگان و پیشوایان دین بر آن مداومت شود.
هدیهای آسمانی از جانب پدر
هنگامی که فاطمه(س) از سختی کارهای خانه در زحمت بود،امیرمؤمنان به ایشان فرمود: نزد پدر برود و خدمتکاری درخواست کند تا در امور منزل یار و همکارش باشد.
وقتی پیامبر(ص) از خواستهآنان آگاهی یافت، فرمود: «ای فاطمه، میخواهی چیزی به تو عطا کنم که از خدمتکاری و همه دنیا با آنچه در آن است، ارزشمند تر است؟ حضرت فاطمه(س) فرمود: مشتاقم بدانم چیست؟ پیامبر(ص) فرمود: بعداز نماز سی و چهار مرتبه «الله اکبر» و سی و سه مرتبه «الحمد لله» و سی و سه مرتبه «سبحان الله» بگو و آن را با «لا اله الا الله» ختم کن. این کار برایت از چیزی که میخواهی و از دنیا و هرچه در آن است،بهتر است.»
در آن لحظه که این هدیه آسمانی به فاطمه(س) عطا شد، فرمود:« از خدا و رسول راضی شدم.»
امام باقر(ع) درباره تسبیح حضرت زهرا میفرماید: «خداوند متعال با هیچ ستایشی بالاتر از تسبیحات فاطمه زهرا(س) عبادت نشده است و اگر چیزی افضل از آن وجود داشت، رسول خدا(ص) آن را به فاطمه(س) اعطاء میکرد».
تسبیح حضرت زهرا که به مناسبت مداومت آن حضرت در انجام آن، به ایشان منسوب گردیده است، درواقع تسبیح حضرت حقتعالی است!!
معنای تسبیح حضرت زهرا(س)
الله اکبر
انسان با گفتن «الله اکبر» به نهایت عجز خود اعتراف میکند و به ناتوانیاش به درگاه الهی بارها اقرار میکند.
جمیع بن عمیر میگوید: در محضر امامصادق(ع) بودم. حضرت از من پرسید: «جمله «الله اکبر» یعنی چه؟گفتم:یعنی خدا از همه چیز بزرگتر است. حضرت فرمود: مطابق این معنا خدا را چیزی تصور کرده ای و او را بزرگ تر از آن چیزها تصور نمودهای. عرض کردم: پس معنی «الله اکبر» چیست؟حضرت پاسخ داد:معنایش این است؛ «الله اکبر من ان یوصف؛ خداوند بزرگتر از آن است که توصیف گردد.»
الحمدلله
پس از آنکه انسان به عجز و ناتوانی خویش در شناخت خالق اعتراف کرد، با گفتن «الحمد لله» که از افضل اذکار تسبیح است،وارد مرحله بعدی میشود.
حضرت امامخمینی در باب حمد میفرماید: «حمد خدا مساوی شکر است؛ چنانچه در روایات کثیره وارد است، کسی که «الحمد لله» بگوید شکر خدا را ادا کرده است، چنانچه امامصادق(ع) فرمود:شکر هر نعمتی اگرچه بزرگ باشد،این است که حمد خدای عزوجل کنی».
سبحان الله
شخصی از حضرت علی(ع) پرسید: »معنی «سبحان الله» چیست؟ حضرت فرمود: «سبحان الله» تعظیم مقام بلند و با عظمت خدا و منزه دانستن او از آنچه مشرکان میپندارند، است و زمانیکه بنده این کلمه را میگوید، همه فرشتگان بر او درود میفرستند».
ثواب تسبیح حضرت زهرا با تربت امامحسین(ع)
درباره ثواب تسبیح حضرت زهرا(س) با تربت امامحسین(ع) از حضرت صاحب الامر (عج) روایت شده است: «هرکه تسبیح تربت امامحسین(ع) را در دست داشته باشد و ذکر را فراموش کند، ثواب ذکر برای او نوشته میشود».
بعداز آنکه رسول اکرم(ص) تسبیحات را به کوثرش عطا کرد، حضرت فاطمه ابتدا رشتهای از پشم تابیده و با آن به تسبیح پرداخت، تا این که حضرت حمزة بن عبدالمطلب شهید شد. پس حضرت فاطمه(س) از تربت قبر آن بزرگوار خاک برداشت و تسبیح ساخت و با آن تسبیح میکرد و مردم نیز چنان کردند و چون سیدالشهدا شهید شد، سنت شد که از تربت آن اماممظلوم،تسبیح سازند و با آن ذکر گویند.
فضیلت و آداب تسبیح حضرت زهرا(س)
درباره فضیلت و آداب گفتن تسبیح حضرت زهرا(س) روایات زیادی از ائمه معصومین(ع) وارد شده است که به برخی اشاره میشود:
*جلوگیری از تیره بختی
ابوهارون مکفوف میگوید: «امامصادق به من فرمود: ای ابوهارون، ما کودکان خود را همانگونه که به نماز فرمان میدهیم،به تسبیح حضرت زهرا(س) نیز امر میکنیم. پس بر این ذکر مداومت کن؛ زیرا هر بندهای بر آن مداومت کند، تیره بخت نمیشود.
*خوشنودی خداوند، دوری کردن شیطان
امام باقر(ع) فرمود:هرکس تسبیح حضرت زهرا را بگوید،سپس طلب آمرزش کند، آمرزیده خواهد شد. این تسبیح به زبان یکصد مرتبه است، ولی در میزان عمل یک هزار تسبیح به حساب میآید و شیطان را دور و خداوند رحمان را خوشنود میسازد.»
*آمرزش گناهان
امام صادق(ع) نیز به فضیلت تسبیح بعداز نمازهای واجب چنین اشاره کرد: « مَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَ فَاطِمَةَ ع قَبْلَ أَنْ یَثْنِیَ رِجْلَیْهِ مِنْ صَلَاتِهِ الْفَرِیضَةِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ، هرکس بعداز نماز واجب تسبیحات حضرت زهرا(س) را بجا آورد قبل از اینکه پای راست را از بالای پای چپ بردارد، جمیع گناهانش آمرزیده میشود»(کافی ج ۳ ص ۳۴۳)
و در حدیثی دیگر فرمود: « مَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَ فَاطِمَةَ ع فَقَدْ ذَکَرَ اللَّهَ الذِّکْرَ الْکَثِیر ، کسی که تسبیح فاطمه زهرا(س) را بگوید خدا را به ذکر کثیر یاد کرده است.»)معانی الاخبار ص ۱۹۳)
شرایط تسبیح حضرت زهرا (س)
یکی از شرایطی که در این تسبیح باید رعایت شود، این است که بعداز نماز بلافاصله خوانده شود؛یعنی وقتی نماز به پایان رسید، نمازگزار قبل از اینکه تغییر وضع دهد و به عبارتی از حالت تشهد و سلام در نماز خارج شود، تسبیح را شروع کند و از آنچه در سرّ عدد مستور است میتوان فهمید که بلافاصله بودن تسبیح بعداز نماز دارای حسابی است که در غیر اینصورت نیست.
با فضایلی که برای حضرت زهرا (س) نقل شد، و نیز تاکیدات بسیاری که در مداومت بر آن از ناحیه ائمه معصومین(ع) آمده است، شایسته است که این عمل، عاشقانه و با نشاط بهجا آورده شود.
اگرچه ممکن است نفس تسبیح بعداز نماز نشانه ای از نشاط در عبادت باشد، اما متاسفانه بسیار دیده میشود که به هنگام تسبیح، اذکار را چنان سریع و بیتوجه میگویند که شاید بیانگر این واقعیت باشد که تسبیح را بر اثر عادت یا تاثیر محیط میگویند، نه از روی نشاط.
65 کلید درباره روح و فلسفه نماز
بسم الله |
1- انسان نمي تواند بدون نماز و عبادت زندگی کند ؛ همه مردم به شكلي و به نوعي عبادت و پرستش دارند و اين پرستش جزء غرائز ذاتي و فطري بشر است ، يعني بشر فطرتاً گرايش دارد كه يك چيزي را تقديس و تنزيه كند و خويشتن را به او نزديك نمايد . 2- آسمان كه گردش مي كند، آن گردش ، نماز و عبادت و پرستش آسمان است و زمين كه تكان مي خورد همين جور، باران كه ريزش مي كند ، آن ريزش ، پرستش اوست ، آب كه جريان پيدا مي كند ، آن جريان ، پرستش ، عبادت اوست . 3- چهار تا خم و راست شدن به صورت نماز كه انسان خودش هم نمي فهمد چه مي كند، و اصلاً نفهمد كه حال يعني چه، مناجات يعني چه ، راز و نياز يعني چه، منقطع شدن به حق يعني چه ، و اينكه لحظاتي بر انسان بگذرد كه در آن لحظات اصلاً انسان چيزي از غير خدا به يادش نيايد يعني چه ، اين عبادت نيست . 4- در اسلام شكل خاص يافته است كه حتي فردي كه مي خواهد در گوشه خلوت به تنهايي نماز بخواند خود به خود به انجام پاره اي از وظايف اخلاقي و اجتماعي از قبيل نظافت ، احترام به حقوق ديگران ، وقت شناسي ، جهت شناسي، ضبط احساسات، اعلام صلح و سلم با بندگان شايسته خدا و غيره مقيد مي گردد . 5- نماز قطع نظر از هر چيزي طبيب سرخانه است . يعني اگر ورزش براي سلامتي مفيد است، اگر آب تصفيه شده براي هر خانه اي لازم است ، اگر هواي پاك براي هركس لازم است، اگر غذاي سالم براي انسان لازم است، نماز هم براي سلامتي انسان لازم است . 6- شما نمي دانيد اگر انسان در شبانه روز ساعتي از وقت خودش را اختصاص به راز و نياز با پروردگار بدهد ، چقدر روحش را پاك مي كند ! عنصرهاي روحي موذي به وسيله يك نماز از روح انسان بيرون مي رود . 7- بپا داشتن نماز غير از خواندن نماز است. بپا داشتن نماز يعني نماز را جوري بخوانيد كه حق نماز ادا بشود، نماز با حضور قلب، نماز با خشوع و خضوع، نماز با تفكر كه اين را مي گويند اقامه نماز . 8- باور نكنيد كه يك كسي در دنيا پيدا بشود كه در مسائل اخلاقي و اجتماعي مسلمانان خوبي باشد ولي در مسايل عبادي مسلمان خوبي نباشد. ما براي آدم نماز نخوان چيزي از مسلماني قائل نيستيم. امير المؤمنين (ع) فرمود : بعد از ايمان به خدا چيزي در حد نماز نيست . 9- سه نوع عبادت خواهيم داشت: عبادت بدني مثل نماز خواندن، روزه گرفتن، عبادت مالي مثل زكات دادن، خمس دادن، و به طور كلي اتفاقات و عبادت فكري ( عبادت صرفاً روحي) كه نامش تفكر است . 10- آن وقت نماز عمل صالح است كه شما اول دين خود را بدهيد بعد نمازتان را بخوانيد، اگر شما با طلبكار خود بحث كنيد و به او بگوييد : اول بايد نمازم را بخوانم چون خدا از تو بزرگتر است و بايد اول طلب خدا را بپردازم و … اشتباه مي كني اين نماز براي تو عمل صالحي نيست . 11- عبادت طفل مميز غير بالغ در عين اينكه تكليف ندارد و مكلف نيست صحيح است. مي دانيد در نماز جماعت اين مسأله را طرح مي كنند كه نمازي كه كودك مي خواند ، آيا نماز صوري و ظاهري و براي تأديب و تربيت است كه براي آينده آماده بشود يا نماز واقعي و صحيح است ؟ تقريباً شبهه اي نيست كه عمل كودك صحيح است . 12- در اسلام، به عبادت و اقامه نماز، به آنچه كه واقعاً روح نيايش و پرستش است، يعني رابطه انسان و خدا، محبت ورزي به خدا، انقطاع به ذات پروردگار- كه كاملترين عبادتهاست- توجه زيادي شده است . 13- هدف عارف و انگيزه عارف بر نماز و عبادت يكي از دو چيز است. يكي شايستگي ذاتي معبود براي عبادت يعني از آن جهت او را عبادت مي كند كه او شايسته عبادت است. هدف ديگر عارف از عبادت و نماز شايستگي خود عبادت يعني شرافت و حسن ذاتي عبادت است، عبادت از آن جهت كه نسبت و ارتباطي است ميان بنده و خدا كاري است در خور انجام دادن . 14- روح نماز و عبادت وابستگي كامل دارد به مفهومي كه عابد از عبادت دارد و به نوع تلقي او از عبادت و به انگيزه اي كه او را به اقامه و عبادت برانگيخته است و به بهره و حظي كه از عبادت عملاً مي برد . 15- بعضي مي گويند : نماز خواندن يعني چه ؟ عبادت يعني چه ؟ اينها مال پير زنهاست؛ انسان بايد اجتماعي باشد. اين حرف ها، يك نوع روشنفكري است . 16- نماز چيست ؟ تازه كردن ايمان . اين روحيه را از « الله اكبرش» گرفته است . وقتي كه در نماز چندين بار مي گويد : «الله اكبر» جواب همه را مي دهد؛ همه اينها هيچ است. وقتي چندصد هزار سرباز را در مقابل خود مي بيند، مي گويد : « لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم » ، « الله اكبر» خدا بزرگتر است، همه قدرت ها به دست خداست . 17- انسان بايد به خدا اتكاء داشته باشد، از خدا نيرو بگيرد؛ از خدا قدرت بخواهد. همين نماز است كه به او نيرو داده است ؛ اگر اين نماز نبود، آن سرباز مجاهد، مجاهد نبود . 18- اگر پيغمبر فرمود : « الصلوه عمود الدين » يا فرمود : مثل اين دين و نماز در اين دين، مثل خيمه اي است كه سرپاست؛ خيمه چادر دارد، طناب دارد، عمود هم دارد، عمود اين خيمه نماز است؛ براي اين بود كه به آثار نماز آگاه بود، مي دانست نماز بزرگترين عامل مؤثر در روحيه افراد است . 19- نماز و جهاد لازم و ملزوم يكديگرند ، هيچكدام جاي ديگري را نمي گيرد ، نه با نماز جهاد ساقط مي شود و نه با جهاد نماز ساقط مي گردد، بايد نماز خواند تا نيرو بيشتر شود و بهتر جهاد صورت گيرد « استعينوا بالصبر و الصلوه » چرا براي اهميت جهاد، نماز را تحقير مي كني و پايين مي آوري به حدي كه مي گويي فقط از خواب بهتر است ؟ 20- آن نمازي كه آدم از جهاد فرار كند و مسجد را انتخاب كند، نماز اسلام نيست ؛ نماز اسلام، خيرالعمل ست. نه اينكه بيايي « حي علي خيرالعمل » را از اذان برداري و خيال كني اين بدآموزي دارد، چون مسلمانان به جاي جهاد، سراغ نماز مي روند ! نه ، فكرش را اصلاح كن . 21- بايد به مردم فهماند كه تعليمات اسلامي تجزيه ناپذير است، به منزله اعضاء يك پيكره اند. نماز به جاي خود، حج به جاي خود، خمس به جاي خود، امر به معروف و نهي از منكر به جاي خود، هر كدام بايد موقعشان شناخته بشود . 22- يكي از روش هاي انساني كه اسلام آن را صد در صد تأئيد مي كند، عبادت است . عبادت به همان معني خاصش مورد نظر است؛ يعني همان خلوت با خدا، نماز، دعا، مناجات، تهجد، نماز شب و مانند آن كه جزء متون اسلام و از اسلام، حذف شدني نيست . 23- پيغمبر اكرم (ص) خطاب به جابرين عبداله انصاري فرمود : 24- بدون عبادت، بدون ذكر خدا ، بدون ياد خدا ، بدون مناجات با حق ، بدون حضور قلب ، بدون نماز، بدون روزه نمي شود يك جامعه اسلامي ساخت و حتي خود انسان سالم نمي ماند. و همچنين بدون يك اجتماع صالح و بدون يك محيط سالم، بدون امر به معروف و نهي از منكر ، بدون رسيدگي و تعاطف و ترحم ميان افراد مسلمان نمي شود عابد خوبي بود . 25- در نماز، بعد از آنكه خدا را حمد و ستايش مي كنيم : « الحمد الله رب العالمين » خدا را مخاطب قرار مي دهيم. من تها دارم نماز مي خوانم و نماز من فرادي است. مي خواهم بگويم خدايا تو را پرستش مي كنم و از تو كمك مي خواهم ولي اينطور مي گويم :« اياك نعبد و اياك نستعين» خدايا « ما » فقط تو را پرستش مي كنيم و « ما » فقط از تو ياري مي جوييم. نمي گوييم « من » فقط تو را پرستش مي كنم . 26- قرآن به ما گفته است كه نماز ، آن وقت نماز است كه اثرش هويدا باشد ، اثر خود را نشان دهد . چطور نشان مي دهد ؟ « ان الصلوه تنهي عن الفحشاء و المنكر» خصلت نماز درست، اين است كه انسان را از كارهاي زشت باز ميدارد. اگر ديدي نماز مي خواني و در عين حال معصيت مي كني ، بدان كه نمازت نماز نيست . پس نمازت را درست كن . 27- ريشه همه آثار معنوي اخلاقي و اجتماعي كه در نماز و عبادت است در يك چيز است : ياد حق و غير او را از ياد بردن . 28- به هر اندازه كه انسان به ياد خدا باشد كمتر معصيت مي كند، معصيت كردن و نكردن دائر مدار علم نيست، دائر مدار غفلت و تذكر است، بهر اندازه كه انسان غافل باشد يعني خدا را فراموش كرده باشد، بيشتر معصيت مي كند، بهر اندازه كه خدا بيشتر بيادش بيايد كمتر معصيت مي كند . 29- بپا داشتن نماز آن است كه حق نماز ادا شود، يعني نماز به صورت يك پيكر بي روح انجام نگردد ؛ بلكه نمازي باشد كه واقعاً بنده را متوجه خالق و آفريننده خويش سازد و اين است معني ذكر الله كه در آيه شريفه 14 س.ره « طه» بدان اشاره شده : « اقم الصلوه لذكري» 30- كسي از حضرت علي (ع) سؤال كرد : 31- نماز نمونه اي است از رابطه خلق و خالق، زكات نمونه اي است از حسن روابط مسلمانان با يكديگر كه در اثر تعاطف و تراحم اسلامي از يكديگر حمايت مي كنند و به هم تعاون و كمك مي كنند 32- تو كه خدا را عبادت مي كني سر بر روي هر خاكي بگذاري نمازت درست است ولي اگر سر بر روي آن خاكي بگذاري كه تماس كوچكي، قرابت كوچكي، همسايگي كوچكي با شهيد دارد و بوي شهيد مي دهد اجر و ثواب تو صد برابر مي شود . 33- قرآن مي فرمايد : « الا المصلين- الذينهم علي صلواتهم دائمون» آنهايي كه در نماز خود مداوم هستند، مقصود چيست ؟ در اينجا روايات، خوب معني مي كنند . از حضرت امام صادق (ع) و حضرت امام محمد باقر (ع) روايت كرده اند در اينجا منظور نوافل است . 34- از ديدگاه نهج البلاغه ، دنياي عبادت دنياي ديگري است، دنياي عبادت آكنده از لذت است. لذتي كه با لذت دنياي سه بعدي مادي قابل مقايسه نيست. دنياي عبادت پر از جوشش و جنبش ئ سير و سفر است اما سير و سفري كه « به مصر و عراق و شام » و يا هر شهر ديگر زميني منتهي نمي شود، به شهري منتهي مي شود « كه او را نام نيست» دنياي عبادت شب و روز ندارد، زيرا همه روشنايي است، تيرگي و اندوه و كدورت ندارد ، يكسره صفا و خلوص است . 35- رسول خدا بسيار روزه مي گرفت . علاوه بر ماه رمضان و قسمتي از شعبان، يك روز در ميان روزه مي گرفت . دهه آخر ماه رمضان بسترش بكلي جمع مي شد و در مسجد معتكف مي گشت و يكسره به عبادت مي پرداخت. ولي به ديگران مي گفت : كافي است در هر ماه سه روز روزه بگيريد. مي گفت : به اندازه طاقت عبادت كنيد . 36- از نظر قرآن، عبادت، يك عبادت درست و واقعي و جامع الشرايط، عبادتي كه روح آن توجه به خدا و استغفار و استمداد و استعانت از خداوند است و همچنين، توجه به خود و عيب هاي خود و نفس خود است . 37- با اينكه روح عبادت ارتباط و پيوند بنده با خدا و شكستن ديوار غفلت و توجه به خداست اما نكته جال اين است كه اسلام به عبادت شكل داده و به شكل هم نهايت اهميت را داده و در آن شكل نيز يك سلسله برنامه هاي تربيتي را در لباس اقامه نماز و عبادت وارده كرده است . 38- (مسأله ديگري كه در باب نماز مورد توجه واقع شده ) دقت زياد نسبت به مسأله وقت است به طوري كه دقيقاً روي دقيقه و ثانيه آن حساب مي شود. بدون شك اين امر در روح عبادت و رابطه انسان با خدا مؤثر نيست كه مثلاً اگر ما يك دقيقه قبل از زوال ظهر نماز را شروع كنيم آن حالت تقرب و توجه قلب به خدا پيدا نمي شود ولي همين قدر كه زوال ظهر انجام شد تقرب ايجاد مي شود. ولي اسلام اين را شرط قرار داده و نخواسته هرج و مرجي از نظر وقت و زمان باشد. نوعي وقت شناسي و تمرين احترام گذاردن به نظم زماني و وقتي است . 39- عبادت آن چنان مهم است كه اولين نقطه اي كه در جهان براي عبادت وضع شده، اولين مسجد، اولين معبد، امروز هم بايد رو به آن نقطه ايستاد . 40- روح عبادت يك امر مجردي است كه اگر انسان در گوشه خلوتي هم باشد و به قول سعدي سر به جيب مراقبت فرو برد و خدا را ياد كند، آن روح براي او حاصل شده است، ولي اسلام چنين عبادتي را قبول ندارد. گذشته از اينكه خود شكل هاي مختلف ركوع و سجود از نظر آن تذكر تأثيراتي دارد يعني هر حالتي نماينده يك خضوع و خشوع در حضور پروردگار است، اسلام خواسته اين روح را در لباس يك سلسله تربيت هاي ديگر كه آنها را براي زندگي لازم مي داند پياده كند . 41- يكي از مهمترين خصوصيات شكي كه اسلام به عبادت داده مسأله تمرين ضبط نفس در هنگام عبادت است. نماز واقعاً عبادت جامع و عجيبي است. البته اين خصوصيت در حج هم هست ولي به صورت ديگري، يعني همانجا كه انسان محرم مي شود خود را ضبط مي كند . 42- نماز بسياري از اصول تربيت اسلامي را در خود گنجانده است . خوردن و آشاميدن در آن ممنوع است؛ خنديدن، آن را خراب مي كند؛ گريستن براي غير خدا، براي هر موضوعي از موضوعات ديگر خرابش مي كند، زيرا در حال نماز انسان بايد بر تمايلات خود از قبيل خوردن و خوابيدن غلبه كند و بر احساسات خود از قبيل خنديدن و گريستن مسلط باشد و خود را نگهدارد . 43- الله اكبر يعني چه ؟! يعني من خدا را به عظمت مي شناسم. ديگر وقتي من خدا را به عظمت مي شناسم، همه چيز در مقابل من حقير است . اين كلمه « الله اكبر» به انسان شخصيت مي دهد ، روح انسان را بزرگ مي كند . 44- مسأله ديگر مسالمت طلبي و صلح جويي با مردم است كه در متن تعليمات نماز آمده است. در سوره حمد كه خواندن آن در نماز واجب است، بعد از حمد و ثنا ، خدا را مخاطب قرار مي دهيم ؛ اياك نعبد و اياك نستعين اهدنا الصراط المستقيم . 45- با اينكه از نظر روح عبادت هر چه غير خدا در ذهن انسان نبايد بهتر است، ولي اسلام به خاطر يك مصلحت اجتماعي بسيار مهم، براي اينكه روح يك مسلمان را روح اجتماعي كرده باشد آن را با چاشني عبادت به خورد مردم داده و مي گويد بگوييد : اياك نعبد و اياك نستعين اهدنا صراط المستقيم منحصراً تو را پرستش مي كنيم و منحصراً از تو كمك مي خواهيم، خدايا همه ما را به راه راست هدايت كن . در اينجا همكاري و همدلي و همگامي كاملاً مشهود است . 46- السلام علينا و علي عبادالله الصالحين سلام بر ما، سلامت بر ما و بر جمع بندگان شايسته خدا، اعلام صلح و اعلام صفا با همه بندگان صالح خدا مي كني . به قول امروزي ها اعلام همزيستي مسالمت آميز با همه افراد شايسته مي كني . در حال نماز مي گويي من با هيچ بنده شايسته اي سر جنگ ندارم ، چون اگر با بنده شايسته اي سر جنگ داشته باشم خود ناشايسته ام . 47- نماز گناهان را مانند برگ و گردن ها را از ريسمان گناه آزاد مي سازد، پيامبر خدا نماز را به چشمه آب گرم كه بر در خانه شخص باشد و روزي پنج نوبت خود را در آن شستشو دهد تشبيه فرمود، آيا با چنين شستشوها چيزي از آلودگي بر بدن باقي مي ماند ؟ 48- هيچ مي دانيد كه ما مسؤول نماز خواندن خاندان خودمان ، يعني زن و فرزند خودمان هستيم ؟ هر فردي از ما هم مسؤول نماز خودش است و هم مسؤول نماز اهلش، يعني زن و بچه اش . 49- بچه ها را چه بايد كرد ؟ بچه ها را از كوچكي بايد به نماز تمرين داد ، دستور به ما رسيده است كه به بچه از هفت سالگي نماز تمريني ياد بدهيد. البته بچه هفت ساله نمي تواند نماز صحيح بخواند ولي صورت نماز را مي تواند بخواند، از هفت سالگي مي تواند به نماز عادت بكند، چه پسر و چه دختر . 50- همان اولي كه بچه به دبستان مي رود، بايد نماز را در دبستان به او ياد بدهند. در خانواده هم بايد به او ياد بدهند ولي اني را توجع داشته باشيد كه ياد دادن و وادار كردن با زور نتيجه اي ندارد ، كوشش كنيد كه بچه تان از اول به نماز خواند رغبت داشته باشد و به اين كار تشويق بشود . 51- بهر شكلي كه مي توانيد موجبات تشويق بچه تان را فراهم كنيد كه با ذوق و شوق نماز بخواند ، زياد به لو بارك الله بگوييد، جايزه بدهيد ، اظهار محبت كنيد كه بفهمد وقتي نماز مي خواند ، بر محبت شما نسبت به او افزوده مي شود . 52- بچه را بايد در محيط مشوق نماز خواندن برد . اين به تجربه ثابت شده است كه اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد، نماز خواندن جمع را نبيند ، به اينكار تشويق نمي شود ؛ چون اصلاً حضور در جمع مشوق انسان است . 53- اسلام كه مي گويد، بچه ات را وادار به نماز خواندن كن، نمي گويد آقا مآبانه فرمان بده، تشر بزن ، دعوايش كم. نه ، از هر وسيله اي كه مي دانيد بهتر مي شود براي تشويق او به عبادت و نماز خواندن استفاده كرد، شما بايد استفاده بكنيد. بايد ما با بچه هاي خودمان برنامه مسجد رفتن داشته باشيم تا بچه ها با مساجد و معابد آشنا بشوند . 54- فوائد و خاصيت نماز خواندن را براي بچه ها بگوييم ، در حدودي كه مي توانيم فلسفه نماز خواندن را براي بچه ها بگوييم . 55- يكي از گناهان ، استخفاف نماز است يعني سبك شمردن نماز ، نماز خواندن يك گناه بزرگ است و نماز خواندن اما نمازرا خفيف شمردن، استخفاف ردن، بي اهميت تلقي كردن، نيز خود ، گناه است . 56- امام نفرمود كه شفاعت ما به مردمي كه نماز نمي خوانند نمي رسد ، آنكه تكليفش خيلي روشن است ، به كساني كه نماز را سبك مي شمارند . يعني چه نماز را سبك مي شمارند ؟ وقت و فرصت دارد ، مي تواند نماز خوبي با آرامش بخواند ولي نمي خواند . 57- اينكه عده اي عربي بخوانند ، عده اي فارسي، عده اي تركي، و خلاصه هركس به زبان ملي خود بخواند (اعمال سليقه است. ) يا بگوييم در مسافرت ها، قديم نماز دو ركعتي بده ولي اكنون چون با هواپيما مسافرت مي كنند بايد چهار ركعتي بخوانند زيرا اين سفر مشقت ندارد . اگر در عبادت ها سليقه را دخالت بدهيم به تدريج چيزي از آب در مي آيد كه مصداق اين شعر مي شود . 58- مسجد مدينه، در صدر اسلام، تنها براي اداء فريضه نماز نبود ؛ بلكه مركز جنب و جوش فعاليت هاي ديني و اجتماعي مسلمانان، همان مسجد بود . هر وقت لازم مي شد اجتماعي صورت بگيرد مردم را به حضور و در مسجد دعوت مي كردند. 59- اولين كاري كه رسول اكرم بعد از مهاجرت به اين شهر (مدينه) كرد ، اين بود كه زميني را در نظر گرفت، و با كمك ياران و اصحاب اين مسجد را در آنجا ساخت . 60- در متن فقه اسلامي آمده است كه مستحب است مؤذن « صيت » يعني خوش صدا باشد . زيرا : طبع آدمي اينطور است كه وقتي اذان را از يك خوش صدا مي شنود، جملات آن جور ديگري بر قلبش اثر مي گذارد . همينطور است قرآن خواندن، تبليغ كردن، كه اگر با لحن خش باشد ، زودتر بر شنونده اثر مي گذارد . 61- اسلام هيچ عبادتي را بدون نيت نمي پذيرد و نيت از نظر اسلام داراي دو ركن است. يكي اينكه عمل بايد از روي ت.جه باشد نه از روي عادت . ركن دوم نيت ، اخلاص است و اينكه انگيزه انسان از عمل چيست ؟ 62- از نظر اسلام ، معنويت جدا از زندگي در اين جهان وجود ندارد . همان طور كه اگر روح از بدن جدا شود، ديگر متعلق به اين جهان نيست و سرنوشتش را جهان ديگر بايد معين كند ، معنويت جدا از زندگي نيز متعلق به اين جهان نيست و سخن از معنويت منهاي زندگي در اين جهان بيهوده است . 63- نماز و عبادت براي يك عبادتگر واقعي «پيمان» است و صحنه زندگي وفاي پيمان است. اين پيمان مشتمل بر دو شرط اصلي است : 64- اين از اوجب واجبات است كه مسلمان ها با زبان عربي آشنا بشوند. بفهمند كه در نماز چه مي گويند. قرآن خودشان را بفهمند، ولي چه بايد كرد، حرص دنيا آن چنان ما را گرفته است كه چون زبان انگليسي كليد درآمد و ماديات است، بچه هفت ساله مان را هم مي فرستيم تا زبان انگليسي ياد بگيرد . كمتر خانواده اي است كه لااقل يك نفر در آن زبان انگليسي را نداند ولي حاضر نيستيم يك كلاس عربي تشكيل بدهيم و زبان عربي را به خاطر خدا ياد گيريم . بخاطر نمازمان ياد بگيريم . بخاطر قرآنمان ياد بگيريم . 65- بعيد نيست كه در معني حمد ، مفهوم ديگري نيز دخالت داشته باشد و آن مفهوم، پرستش است . پس در مفهوم حمد سه عنصر در آن واحد دخيل است : ستايش ؛ سپاس ؛ پرستش ؛ به عبارت ديگر حمد ؛ ستايش سپاسگزارانه پرستشانه است . استاد شهيد مطهري/ طهارت روح/ ص 330 |
تعداد ركعات نماز در ابتدا چقدر بود؟
بسم الله
تعداد ركعات نماز در ابتدا چقدر بود؟
در منابع اسلامى گزارشهاى مختلفى درباره تاریخ تشریع نماز آمده است، برخى روایات، تشریع نمازهاى یومیه را مصادف با واقعه معراج پیامبر(ص) مىدانند و برخى دیگر، از نمازهاى پیامبر(ص) پیش از معراج و حتى پیش از بعثت سخن به میان آوردهاند، هم چنین از بعضى آیههایى كه در اوایل بعثت پیغمبر(ص) نازل شده، نمازگزاردن ایشان(ص) و حتى فرمان به نماز شب استفاده مىشود.
فارس: رئیس مركز تخصصی نماز با بیان اینكه اصل نماز یومیه قبل از هجرت واجب شده است، گفت: بعد از هجرت پیامبر(ص) به مدینه، 7 ركعت دیگر به 10 ركعت اضافه شد كه به گفته امام رضا(ع) این كار جبران كمبودهایی در اصل نماز بود.
با توجه به روز 12 ربیعالثانی كه سالروز اضافه شدن 7 ركعت نماز به نمازهای یومیه از سوی نبی اكرم(ص) است، با حجتالاسلام والمسلمین محمدصادق كفیل رئیس مركز تخصصی نماز گفتوگو كردیم، وی با اشاره به اینكه اولین كاری كه حضرت آدم(ع) روی زمین انجام داد، نماز بود، افزود: زمانی كه حضرت آدم(ع) و حوا(س) در زمین هبوط كردند، «قُلْنَا اهْبِطُواْ مِنْهَا جَمِیعاً» غروب آفتاب بود، اولین نمازی كه حضرت آدم(ع) خواند، نماز صبح بود.
در منابع اسلامى گزارشهاى مختلفى درباره تاریخ تشریع نماز آمده است، برخى روایات، تشریع نمازهاى یومیه را مصادف با واقعه معراج پیامبر(ص) مىدانند و برخى دیگر، از نمازهاى پیامبر(ص) پیش از معراج و حتى پیش از بعثت سخن به میان آوردهاند، هم چنین از بعضى آیههایى كه در اوایل بعثت پیغمبر(ص) نازل شده، نمازگزاردن ایشان(ص) و حتى فرمان به نماز شب استفاده مىشود.
*امر خداوند به پیامبران برای اقامه نماز
كفیل با بیان اینكه نماز بین همه انبیا و شریعتهای گذشته وجود داشته است، ابراز داشت: به طوری كه خداوند خطاب به پیامبران خویش میفرماید: حضرت موسی(ع) «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِی»، حضرت عیسی(ع) «وَأَوْصَانِی بِالصَّلَاةِ»، شعیب پیامبر(ع) «أَصَلاَتُكَ تَأْمُرُكَ»، زكریای نبی(ع) «وَهُوَ قَائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرَابِ»، چنانچه حبیب خداوند، حضرت ابراهیم(ع) از خداوند میخواهد كه او را از نمازگزاران قرار دهد «رَبِّ اجْعَلْنِی مُقِیمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّیَّتِی».
*نماز خواندن امام علی(ع) با پیامبر در دوران بعثت
وی با تأكید بر اینكه نماز در دوران بعثت و در شهر مكه واجب شده است، به روایتی درباره نماز خواندن امام علی با پیامبر(ص) اشاره كرد و گفت: شیخ مفید در ارشاد با سند خود از یحیى بن عفیف بن قیس كندى نقل كرده است كه گفت: قبل از آنكه دعوت نبى اكرم(ص) علنى شود با عباس بن عبدالمطلّب در مكّه نشسته بودم، در این حال جوانى پیش آمد و به خورشید كه در حال زوال بود، نگاه كرد، پس از آن رو به كعبه به نماز ایستاد، پس از لحظهاى نوجوانى پیش آمد و در سمت راست او ایستاد و سپس زنى آمد و پشت سر آنها ایستاد، آن جوان به ركوع رفت و آن نوجوان و زن هم به ركوع رفتند و سپس آن جوان از ركوع بلند شد و آن دو نفر هم همین كار را كردند. سپس او سجده كرد و آنها هم با او سجده كردند.
* 18 ماه قبل از هجرت نماز یومیه واجب شد
رئیس مركز تخصصی نماز با اشاره به اینكه درباره چگونه نماز گزاردن انبیاء پیشین اطلاعات موثقی در دست نیست، خاطرنشان كرد: درباره چگونه نماز خواندن پیامبر(ص) در شهر مكه و قبل از شب معراج مطلبی ذكر نشده است، اما بیشك اصل وجوب نماز در شب معراج در 17 ماه رمضان و 18 ماه قبل از هجرت اتفاق افتاده است.
*پیامبر(ص) برای نخستین بار كجا با شكل كنونی نماز آشنا شد
وی با بیان اینكه طبق روایات به طور قطع قبل از سال نهم بعثت هیچ وجوبی درباره نماز نبوده است، افزود: برخى روایات نیز به صراحت نماز به شكل كنونى را به حادثه معراج مرتبط دانستهاند، امام باقر(ع) در این باره فرمودند: هنگامى كه پیامبر(ص) را به معراج بردند و خداى سبحان اذان و اقامه و نماز را به او یاد داد، وقتى به نماز ایستاد خداوند به او فرمان داد كه در ركعت اول حمد و توحید بخواند و فرمود: یا محمد! این وصف من است، و در ركعت دوم حمد و سوره قدر بخواند و فرمود: یا محمد این وصف تو و اهل بیت تو تا روز قیامت است، پس از این روایت به خوبى بر مىآید كه نماز به صورت كنونى، پیش از معراج وجود نداشته و نخستین بار در واقعه معراج بر پیامبر(ص) واجب و ایشان در این سفر با آن آشنا شده و یاد گرفته است.
*نظر امام رضا(ع) راجع به 7 ركعت فرضالنبی
وی با بیان اینكه در دوازدهم ربیعالثانی سال اول هجرت، 7 ركعت از سوی پیامبر(ص) به نمازهای یومیه اضافه شد، ادامه داد: بعد از اینكه پیامبر(ص) به مدینه رفتند، 7 ركعت دیگر به 10 ركعت اضافه كردند كه معروف به «فرض النبی» هستند، این اضافه شدن ركعات با اذن الهی و موهبتی برای امت اسلامی بود، به طوری كه امام رضا(ع) علت این كار پیامبر(ص) را، جبران نقص و كمبودهایی در اصل نماز بیان كردند.
اهمیت نماز و انواع آن
رییس ستاد اقامه نماز درباره راه خاشع شدن انسان مقابل نماز، ابراز داشت: با تفكر و اندیشه در خلقت خود میتوانید پی به نعمتهای خداوند ببرید و در برابر دستورات او متواضع شوید.
حجتالاسلام والمسلمین محسن قرائتی رییس ستاد اقامه نماز كشور در جمع دانشپژوهان مركز تخصصی نماز به موضوع «اهمیت نماز» پرداخت كه مشروح سخنان وی منعكس میشود
:
اهمیت نماز
اهمیت نماز از آدم تا خاتم از زمین تا آسمان، زمین زلزله میشود، نماز واجب میشود، آسمان باران ندارد، نماز باران میخوانند، نوزاد در زایشگاه به دنیا میآید، در گوش او اذان و اقامه میگویند و در قبر قرار میگیرد، نماز می خوانند، چه واجبی داریم كه از آدم تا خاتم است، چه واجبی داریم كه از زایشگاه تا قبرستان باشد.
این مطالب است كه حساب نماز را از همه چیز جدا میكند.
88 بار فقط لفظ صلاة آمده، غیر از لفظ عبادات، سجده، قنوت، تسبیح، ذكر، چه واجبی را اینقدر خداوند به آن بها داده است.
چه واجبی است كه از همه كمالات این كمال را میگوید؛ در زیارت وارث اول میگوییم: «أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاَةَ وَآتَیْتَ الزَّكَاةَ وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَیْتَ عَنِ الْمُنْكَر»[1] بعد از این مطلب خطاب به امام حسین(ع) میگوییم جاهدت فى اللّه.
این چه واجبی است كه میارزد هر كلمهاش یك گلوله بخورد، چون نماز ظهر عاشورا امام حسین(ع) دو ركعت نماز سی و پنج كلمه است، سی و پنج تیر رها كردند.
تمام مردمی كه حج میروند یا برای حج میروند یا برای عمره ولی بنیانگذار مكه وقتی كه به مكه رفت، گفت: خدایا آمدهام مكه نه برای حج است نه برای عمره، گفت: «رَبَّنا إِنِّی أَسْكَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ» [2]، نماز چه قدر اهمیت دارد كه پیامبرخدا زن و فرزندش را در وادی بیآب علف رها میكند تا نماز اقامه شود.
نكتههایی درباره جایگاه نماز
– هیچ عبادتی 350 رقمی نداریم، حج دو الی سه رقم است، روزه هم این گونه است، ولی 350 نماز مستحبی داریم.
– بررسی مهندسی نماز (چرا نماز آیات پنج تا ركوع دارد)، ما روی مهندسی نماز كار نكردهایم.
– ریتم نماز كار نشده (بحث قرائت و آهنگ نماز)
– در مورد كلمات نماز كار نشده، مثلاً چرا ایاك نعبد بر ایاك نستعین مقدم شده است.
-چهار نوع نماز در قرآن داریم:
1- نماز شكر؛ خداوند در سوره بقره میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذی خَلَقَكُمْ وَالَّذینَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»[3]، اى مردم! پروردگار خود را پرستش كنید آن كس كه شما و كسانى را كه پیش از شما بودند آفرید تا پرهیزكار شوید.
خداوند در آخر قرآن در سوره قریش میفرماید: «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْتِ»، چرا عبادت خداوند كنم، «الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» [4]، پس (به شكرانه این نعمت بزرگ) باید پروردگار این خانه را عبادت كنند، همان كس كه آنها را از گرسنگى نجات داد و از ترس و نا امنى ایمن ساخت.
2- نماز رشد؛ این نماز كلاسش از نماز شكر بالاتر است: قرآن كریم میفرماید: «وَأَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ»[5]، و نماز را برپا دار كه نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز مىدارد، این نوع نماز كارخانه انسان را میسازد.
3- نماز دیگر، نماز انس است؛ خداوند به حضرت موسی(ع): «وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِی»[6]، و نماز را براى یاد من بپادار، چون نماز یاد من خداست، پس با یاد خدا انس میگیرد، ذكر و یاد خدا چه فایدهای دارد، «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[7]، آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مىیابد.
و فایده اطمینان و آرامش چیست؟ قرآن كریم میفرماید: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّكِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً»[8]، تو اى روح آرامیافته، به سوى پروردگارت بازگرد، در حالىكه هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است.
4- نماز تقرب كه در سوره علق آیه كه سجده واجب دارد، ذكر شده: «…وَ اسْجُدْ وَ اقْتَرِبْ»[9]، خداوند به پیامبر می فرماید اگر میخواهی به من نزدیك شوی، راهش سجده كردن است .
چه كنیم بچهها را به نماز دعوت كنیم؟
خیلیها نسبت به نماز سنگین هستند، چه كنیم كه این سنگین نماز را از این افراد بگیریم، قرآن كریم میفرماید: «وَاسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ وَإِنَّها لَكَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ»[10]؛ از صبر و نماز یارى جویید (و با استقامت و مهار هوسهاى درونى و توجه به پروردگار، نیرو بگیرید) و این كار، جز براى خاشعان، گران است.
چرا نماز برای بعض افراد سنگین است، چون خشوع ندارند.
چه كنیم كه این افراد خشوع داشته باشند و دوای خشوع چیست؟
مقدمه: نماز سنگین است مگر برای خاشعین اگر نسل جوان را بخواهیم به نماز دعوت كنیم باید خشوع را اضافه كنیم.
برای خشوع مثالی ذكر میكنم كه ملموس شود، یك جوانی با پدر پیرش در پارك نشسته بود، چند قدم آن طرفتر پرندهای روی زمین نشسته بود، پیرمرد رو كرد به فرزندش كه این پرنده چیست؟ جوان گفت: گنجشك است چند دقیقه دیگر مجدد پدر پیر از فرزندش پرسید، این پرنده چیست؟ كمی ناراحت شد و گفت: گنجشك بعد از گذشت لحظهای مجدداً پیرمرد از جوانش پرسید: این پرنده چیست، جوان ناراحت شد و با عصبانیت فریاد زد: گنجشك است، پیرمرد ناراحت شد و رفت دفترچه یاداشتی را آورد و ورق زد و به جوانش گفت: یك بار كوچك بودی، بیست الی سی بار همین سؤال را از من پرسیدی و من هر وقت با قربانت و عزیزم جواب تو را دادم، اما من الان سه بار پرسیدم، تو بر سر من فریاد زدی، جوان خجالت كشید و پدر را در آغوش گرفت و معذرت خواهی كرد.
این خشوع و تواضع است، ما باید مردم خصوصاً نسل جوان را نسبت به نماز متواضع كنیم .
راه خاشع شدن و متواضع كردن مردم خصوصاً نسل جوان نسبت به دستورات خداوند چیست؟
1- شمردن نعمتهای خداوند: «أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ وَلِساناً وَشَفَتَیْنِ»[11]، «أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً وَالْجِبالَ أَوْتاداً»[12]، نعمت خداوند را باید آنقدر برای اشخاص تارك الصلاة و كاهل الصلاة بشماریم تا خجالت بكشند و متواضع شوند.
و یكی از راههای نعمت شماری نعمتها برعكس كردن نعمتها است، «تعرف الاشیاء باضدادها»، مثلاً اگر خداوند آب را تلخ قرار میداد، چه میكردید، «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ»[13]، هر گاه بخواهیم، این آب گوارا را تلخ و شور قرار مىدهیم، پس چرا شكر نمىكنید.
اگر در همین اعضای بدن تفكر كنید؛ اهمیت همین انگشتان دست اگر شصت نباشد، بسیاری از كارها تعطیل میشود:
1- نمیتواند دكمه یقه را ببندد.
2- نمیتواند آمپول بزند.
3- نمیتواند بیل در دست بگیرد.
4- نمیتواند پیچ كشتی در دست بگیرد.
5- نمیتواند سوزن نخ كند و كارهای دیگری انجام دهد.
و با تفكر و اندیشه در خلقت خود میتواند پی به نعمتهای خداوند ببرد و در برابر دستورات او متواضع شود.
2- بیان اسرار و بركات نماز.
3- بندگان صالح خداوند را به رخ دیگران بكشیم و معرفی كنیم.
4- تهدیدات قرآن در مورد كسانی كه نماز را سبك شمردهاند یا نماز را ترك كردهاند را بیان كنیم؛ «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ»[14]، پس واى بر نمازگزارانى كه در نماز خود سهلانگارى مىكنند.
«ما سَلَكَكُمْ فی سَقَرَ قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ»[15]، چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! مىگویند: ما از نمازگزاران نبودیم.
پینوشتها:
1- زیارت وارث
2- ابراهیم/37
3- سوره بقره آیه/21
4- سوره قریش3و4
5- عنكبوت/45
6- طه/14
7- رعد/ 28
8- الفجر/27و 28
9- علق/19
10- بقره/45
11- البلد/8و9
12- النبأ/6و7
13- الواقعه/70
14- ماعون /4و5
15- المدثر /42و43
بر گرفته از مرکز تخصصی نماز
عوامل حضور قلب در نماز
بسم الله
عوامل حضور قلب در نماز
قرآن كریم یكی از ویژگی های انسان های مؤمن و رستگار را خشوع آنان در نماز دانسته و می فرماید: (( به راستی كه مؤمنان پیروز و رستگار شدند، آنان كه در نماز خشوع می كنند.))1
خشوع یعنی تواضع، اظهار ادب و بندگی و توجه قلبی و حضور انسان در پیشگاه خداوند با تمام وجود. نماز گزار واقعی كسی است كه به هنگام نماز چنان غرق در تفكر و حضور پروردگار و به راز و نیاز مشغول است كه ذره ای از دل خود را برای غیر خدا و امور مادی خالی نمی گذارد.
پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) مردی را دید كه درحال نماز با ریش خود بازی می كرد، آن حضرت فرمود: (( اگر قلب او خاشع بود، اعضا و اندام او نیز چنین بودند.))2
میزان اثر بخش بودن نماز و پذیرش آن، به میزان خشوع و حضور قلب انسان بستگی دارد؛ از این رو امام باقر(علیه السّلام) می فرماید: (( با تمام وجود نماز بخوان، چرا كه در مقابل آن مقدار از نماز پاداش داده خواهی شد كه با حضور قلب انجام می دهی.))3
عوامل مختلفی برای ایجاد حضور قلب در نماز وجود دارد كه برخی از آن ها را یادآور می شویم:
1. پی بردن به اهمیت نماز
مهم ترین عامل مؤثر در پیدایش حضور قلب در نماز، اهمیت دادن به راز و نیاز با خدا و ارتباط با او از راه نماز خواندن است.آثار و بركات و نتایج حاصله از نماز هر چه برای انسان مهم و ضروری جلوه كند، بر عشق و توجه قلبی او خواهد افزود و او را از توجه به غیر خدا باز خواهد داشت.
2. فهم معانی
بی توجهی و نداشتن حضور قلب در نماز معمولاً از آن جا ناشی می شود كه نمازگزار با الفاظ عربی آشنا نیست و نمی داند با چه كسی سخن می گوید و چه بر زبان جاری می-كند. الفاظی را از كودكی به او آموخته اند و او بدون توجه به معنای آن ها فقط طوطی وار تكرار می كند. پر واضح است كه این گونه سخن گفتن، نه احساس نیاز به صحبت كردن با خدا را در دل انسان زنده می كند و نه ایجاد كننده حضور قلب است.
3. شرایط و محیط منا سب
حضرت علی(علیه السّلام) در نامه خود به مالك اشتر، فرماندار مصر، می فرماید: (( ای مالك، در برنامه ی خود بهترین وقت ها را برای نماز و ارتباط با خدا قرار بده، هر چند همه وقت های تو برای خداست.))
بسیار اتفاق افتاده است كه انسان، بی حوصله است و انگیزه و شوق انجام هیچ كاری را ندارد، یا موضوع مهمی فكر و ذهن او را به خود مشغول كرده است و یا مشكلی سر راه او قرار گرفته كه او را از اندیشیدن به سایر مسائل زندگی باز می دارد؛ طبیعی است كه در چنین اوضاع و احوالی شرایط مناسب برای حضور قلب در نماز فراهم نیست. هم چنین ممكن است در اطراف انسان، اشیایی وجود داشته باشد كه حواس انسان را از توجه به نماز باز دارد؛ مانند: آیینه، عكس و … كه از نظر اسلام نماز خواندن در مقابل آن ها مكروه است،4 در چنین محیطی نیز پیدایش حضور قلب برای نماز گزار بسیار مشكل است.
این كه امام صادق(علیه السّلام) می فرماید: (( نماز حاقن و حاقب و حازق كامل نیست و حاقن كسی است كه ادار به او فشار می آورد و حاقب به كسی می گویند كه مدفوع به او فشار می آورد و حازق كسی است كه جوراب او را آزار می رساند))5 ، در واقع به مسأله حضور قلب در نماز اشاره می كند. بنابراین برای پیدا كردن حضور قلب باید نماز را در شرایط و محیط مناسب به جا آورد.
4. تعیین مكان مخصوص
امام صادق(علیه السّلام) به یكی از یاران خود به نام حریز می فرماید: (( اتخذ مسجداً فی بیتك؛ در خانه ی خود محلی را برای مسجد انتخاب كن.))6
انتخاب مسجد یا محل مناسب برای مناجات و راز و نیاز با خدا در منزل، در ایجاد حضور قلب بسیار تأثیر دارد. معمولاً وقتی انسان در چنین مكان هایی قرار می گیرد فكر و ذهن او خود به خود از چیزهای دیگر جدا شده و یاد خدا و نماز جایگزین آن می گردد و آمادگی انسان برای نماز گزاردن با حضور قلب بیشتر می شود.
5. اختصاص وقت مخصوص
یكی از عوامل موفقیت انسان، برنامه ریزی است. هر كاری باید در وقتی مشخص انجام شود تا از هدر رفتن نیروهای و سردرگمی جلوگیری شود. نماز كه یكی از وظایف سنگین ما در شبانه روز است، از این موضوع جدا نیست و باید برای آن وقتی مخصوص تعیین گردد.
6.یاد نماز وداع
هیچ انسانی نمی داند چند سال زنده خواهد بود، و هر روز این احتمال را می دهد كه شاید فردا زنده نباشم؛ نمازگزاری كه با توجه به این نكته نماز می خواند و چنین تصوری در ذهن او وجود دارد كه شاید این آخرین نمازی باشد كه توفیق انجام آن را دارد، بیشترین حضور قلب را نسبت به سایرین خواهد داشت.
امام صادق( علیه السّلام) به نماز گزاران توصیه می كنند: (( هنگامی كه می خواهی نماز واجب خود را بخوانی، در وقت بخوان و مانند كسی باش كه نماز وداع می خواند و می ترسد كه بعد از این توفیق نماز خواندن نصیب او نشود.))7
7. انجام مستحبات
انجام مقدمات و مستحبات نماز، چه آن اموری كه قبل از آغاز نماز باید انجام شود؛ مانند: اذان، اقامه، پوشیدن لباس های زیبا، استعمال عطر و بوی خوش و چه آن اموری كه همراه نماز یا بعد از آن مستحب است انجام گیرد، این ها نیز در حضور قلب در نماز بسیار تأثیر دارند.
8- یاری جستن ا ز خدا
انسان های والا مقام و نزدیكان به درگاه پروردگار، ضمن دعا و مناجات های خود همواره این خواسته را مطرح می كرده اند كه خدایا ما را لحظه ای به خودمان وامگذار و از شیرینی مناجات و ملاقات با خودت محروم مساز و این درسی است برای ما پیروان و شیعیان آن بزرگواران كه دست نیاز به سویش دراز كرده و از او بخواهیم به ما توفیقی عنایت كند كه با تمام وجود و با حضور قلب به درگاهش شرفیاب شدیم.
9. تمرین
انسانی كه در طول یك نماز ممكن است بیش از یك لحظه تمركز حواس یا حضور قلب نداشته باشد، می تواند با تمرین و تداوم بخشیدن به این خواسته ی خود، چنان قدرتی پیدا كند كه با تمام وجود به نماز بایستد و در لحظه ای از لحظات نمازهای خود چیزی غیر از خدا را در ذهن و قلب خود راه ندهد.
10ـ پرهیز از غذاهاى شبهه ناك نیز در این امر بسیار مؤثّر است.
«كَسْبُ الحَرامِ یُبینُ فی الذّرّیة؛[ وسائل الشیعه، ج12، ص53.] درآمد حرام در فرزندان اثر (نامطلوب) می گذارد (و هدایت آنها را دچار مشكل می كند)».
قساوت قلب
خوراكی كه انسان تناول می كند، اگر پلید و حرام باشد، قلب را تیره می سازد. در این صورت دیگر از او امید خیری نیست و پند و اندرز در او اثر نمی كنند و سخت ترین مناظر رقّت بار او را متأثر نمی كنند. امام حسین(ع) به لشكریان عمر سعد فرمود: «از اینكه شما نافرمانی ام می كنید، و به سخن من گوش فرا نمی دهید، این است كه شكم هایتان از حرام پر شده و بر دل هایتان مهر خورده و دیگر حق را نمی پذیرید. وای بر شما! آیا انصاف نمی دهید؟ آیا گوش فرا نمی دهید!؟» نفس المهوم، محدث قمی، ترجمه كهری، ص110.
11 پرهیز از گناه عامل مؤثّر دیگرى است; زیرا گناه آین قلب را مكدّر ساخته، مانع آن مى شود كه جمال محبوب حقیقى در آن منعكس گردد، و با حجابى كه به وجود مى آید انسانِ دعاكننده، یا نمازگزار، خویشتن را در محضر او نمى بیند، به همین دلیل، قبل از هر نماز و دعا باید از گناهان توبه كرد و خود را به خدا سپرد. توجّه به اذكارى كه در مقدّمه نماز آمده است بسیار مؤثّر است.
مردي از حضرت اميرالمؤمين علي (ع) پرسيد: «يا أميرَالْمُؤْمِنينَ، اِنّي قَدْ حُرِمْتُ الصَّلاةُ بِاللَّيْلِ؟ قالَ: فَقال أميرُالمؤمنينَ (ع): أنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَيَّدَتْكَ ذُنُوبُك».من از نماز شب محروم شدم.
حضرت فرمود: تو كسي هستي كه گناهان تو مقيّدت نموده است. (يعني تو آزاد نيستي و در قيد و بند گناهانت هستي).
امام صادق (ع) فرمود: «اِنَّ الرَجُلَ يَذْنِبُ الذَّنْبَ فَيَحْرُمُ صَلاة َاللَّيْلِ وَ اِنَّ الْعَمَلَ السَّيّيءَ اَسْرَعُ في صَاحِبِهِ مِنَ السِّكِين فِي اللَّحْمِ».
كسي كه مرتكب گناهي شود از نماز شب محروم ميگردد و به درستي كه نفوذ اثر كار ناپسند در انجام دهنده آن از نفوذ چاقو در گوشت سريعتر است».
حضور قلب در نماز از دیدگاه عالمان ربانی و عارفان الهی نوشته محمد بدیعی