نماز شكسته از احكام امتنانی و تسهیلی خداوند برای مسافران است؛ اما این كه چرا برای عبادت خداوند، شرایطی مقرر شده است، توجه به نكات ذیل مفید است:
الف) تمام عبادات و شرایط آنها توقیفی و تعبدی است؛ یعنی، از سوی خداوند است و هیچ كس حق كاستی و افزودن به آن را ندارد؛ پس همه این شرایط، از سوی خداوند است.
ب) خداوند بهتر از هر كس میداند كه راه وصول و تقرب به او چیست و چگونه میتوان بهتر به او نزدیك شد و به سعادت و كمال رسید. بنابراین اگر او جزء و شرطی را قرار داده و یا چیزی را حذف كرده، بر اساس مصالحی است كه بسیاری از آنها فراتر از توان درك عقل بشری است و تنها خداوند بدان آگاه است.
ج) عبادات به عنوان وسیلهای برای نیل به كمال در نظر گرفته شده است؛ از این رو قرآن كریم میفرماید: «یا أیها الذین آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرِینَ؛ ای انسانهای مؤمن! با استعانت از نماز و روزه به خدا نزدیك شوید». در همه اعمال عبادی، قصد قربت شرط است. گرچه نیت امری است قلبی، ولی وقتی همان نیت را با عبارات و الفاظ بیان میكنیم، میگوییم: «قربة الی الله»، یعنی این عبادتها را به عنوان وسیلهای برای تقرب به پیشگاه حضرت حق ـ تبارك و تعالی ـ انجام میدهیم.
پس این عبادات، زمانی نقش وسیله تقرب به خدا را ایفا میكنند كه با شرایط آن صورت گیرد. خدای متعال میفرماید: نماز باید برای یاد من میباشد (أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِی) و در عین حال تذكر میدهد كه «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكاری؛3 در حال مستی نزدیك نماز نشوید»؛ زیرا چنین نمازی غفلتزدا و نزدیك كننده بشر به خدا نیست و نمازگزار با چنین حالتی حضور قلب ندارد و نمیداند كه چه میكند. ازاینرو در ادامه همین آیه، در مقام تعلیل حكم میفرماید: «حَتّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُون».
علت بسیاری از نابسامانیها در جوامع اسلامی، این است كه عبادتهای مسلمانان روح ندارد و در حقیقت نماز و روزه بسیاری از آنان روح ندارد، وگرنه «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» در حالی كه وجود بسیاری از مفاسد فردی و اجتماعی در جوامع اسلامی، غیرقابل انكار است (گرچه نسبت آن با آن چه كه در جوامع غیرالهی و غیردینی است به مراتب بسیار كمتر است).
آیةالله مصباح یزدی در این زمینه مینویسد:
«ركن مهم همه عبادات، نیت و قصد قربت است و این ركن، مخصوص به نماز نیست؛ بلكه هر عمل عبادی، باید «قربة الی الله» انجام شود و داعی بر انجام آن اطاعت خدا باشد؛ چون پرستش با دل انسان بستگی دارد و به عبارت دیگر، عبادت از افعال و عناوین قصدی است. چنان كه هر گونه خم شدنی علامت تعظیم نیست؛ زیرا ممكن است به قصد مسخره كردن باشد، عبادت هم صرف حركات و سكنات یا اذكار و اوراد نیست؛ بلكه باید به خاطر اطاعت امر خدا باشد؛ پس نمازی كه برای تمرین و یاد گرفتن خوانده میشود، یا برای ریا و خودنمایی یا از روی نفاق و ترس از مسلمانان یا جلب توجه ایشان، عبادت حقیقی نیست …».
شاید این پرسش مطرح شود كه چرا خدای متعال، تقرب به خودش را با صرف اقدام بندگان به یك عمل عبادی با هر شكل و قالب و شرایطی كه انجام شود، قرار نداده است؛ بلكه این تقرب با شرایط خاص حاصل میشود؟ پاسخ آن ـ همان طور كه آیةالله مصباح یزدی نوشتهاند ـ این است:
«حكمت این كه خدای متعال خواسته است مردم از راه اسباب عادی به مقاصدشان برسند، این است كه در راه تحصیل اسباب، هزاران وسیله آزمایش و تكامل اختیاری برای انسانها پیش میآید كه هرگز در گوشه مسجد و معبد حاصل نمیشود؛ چنان كه بارها گفته شد، غرض از آفریده شدن انسان در این جهان مادی، همان است كه با اختیار و انتخاب خود راه كمال را بپیماید و اساسا كمال حقیقی انسان، همان است كه از راه اختیار حاصل میشود و انتخاب و اختیار، میدان عمل آزاد و راههای متعدد و وسایل گوناگون آزمایش لازم دارد و هر قدر زمینه آزمایش بیشتر باشد، امكان تكامل انسانی بیشتر خواهد بود. این است كه خدای متعال به انسان امر فرموده به كار و كوشش و تلاش و فعالیت بپردازد تا در زمینههای مختلف، آزمایش خود را بدهد، و كمال اختیاری خویش را به دست آورد (لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً) «وگرنه خداوند عاجز نبود كه روزی هر بندهای را به وسیله مائده آسمانی نازل كند …»؛ یعنی، كمال ما در گرو رفتارهای اختیاری ماست و اختیاری بودن رفتار، متوقف بر این است كه گزینههای مختلف باشد كه یكی از آنها صحیح یا بهترین باشد و همین كه یكی صحیح یا بهترین است، به این معناست كه شرط خاصی برای قبولی یا كمال آن عبادت گذاشتهایم.
|
سلام.ممنون بابت مطالب ارزنده و عالی تان بسیار استفاده کردیم..التماس دعا
بسمه تعالی : برای اینکه ازنماز زده نشوی چون درسفر انسان فکرش مشغول دنیا وکار وحل گرفتاریها ویابرای شادی وتفریح است خدای نکرده ازنماز بیزارنشود . البته بنظربنده حقیر