65 کلید درباره روح و فلسفه نماز
بسم الله |
1- انسان نمي تواند بدون نماز و عبادت زندگی کند ؛ همه مردم به شكلي و به نوعي عبادت و پرستش دارند و اين پرستش جزء غرائز ذاتي و فطري بشر است ، يعني بشر فطرتاً گرايش دارد كه يك چيزي را تقديس و تنزيه كند و خويشتن را به او نزديك نمايد . 2- آسمان كه گردش مي كند، آن گردش ، نماز و عبادت و پرستش آسمان است و زمين كه تكان مي خورد همين جور، باران كه ريزش مي كند ، آن ريزش ، پرستش اوست ، آب كه جريان پيدا مي كند ، آن جريان ، پرستش ، عبادت اوست . 3- چهار تا خم و راست شدن به صورت نماز كه انسان خودش هم نمي فهمد چه مي كند، و اصلاً نفهمد كه حال يعني چه، مناجات يعني چه ، راز و نياز يعني چه، منقطع شدن به حق يعني چه ، و اينكه لحظاتي بر انسان بگذرد كه در آن لحظات اصلاً انسان چيزي از غير خدا به يادش نيايد يعني چه ، اين عبادت نيست . 4- در اسلام شكل خاص يافته است كه حتي فردي كه مي خواهد در گوشه خلوت به تنهايي نماز بخواند خود به خود به انجام پاره اي از وظايف اخلاقي و اجتماعي از قبيل نظافت ، احترام به حقوق ديگران ، وقت شناسي ، جهت شناسي، ضبط احساسات، اعلام صلح و سلم با بندگان شايسته خدا و غيره مقيد مي گردد . 5- نماز قطع نظر از هر چيزي طبيب سرخانه است . يعني اگر ورزش براي سلامتي مفيد است، اگر آب تصفيه شده براي هر خانه اي لازم است ، اگر هواي پاك براي هركس لازم است، اگر غذاي سالم براي انسان لازم است، نماز هم براي سلامتي انسان لازم است . 6- شما نمي دانيد اگر انسان در شبانه روز ساعتي از وقت خودش را اختصاص به راز و نياز با پروردگار بدهد ، چقدر روحش را پاك مي كند ! عنصرهاي روحي موذي به وسيله يك نماز از روح انسان بيرون مي رود . 7- بپا داشتن نماز غير از خواندن نماز است. بپا داشتن نماز يعني نماز را جوري بخوانيد كه حق نماز ادا بشود، نماز با حضور قلب، نماز با خشوع و خضوع، نماز با تفكر كه اين را مي گويند اقامه نماز . 8- باور نكنيد كه يك كسي در دنيا پيدا بشود كه در مسائل اخلاقي و اجتماعي مسلمانان خوبي باشد ولي در مسايل عبادي مسلمان خوبي نباشد. ما براي آدم نماز نخوان چيزي از مسلماني قائل نيستيم. امير المؤمنين (ع) فرمود : بعد از ايمان به خدا چيزي در حد نماز نيست . 9- سه نوع عبادت خواهيم داشت: عبادت بدني مثل نماز خواندن، روزه گرفتن، عبادت مالي مثل زكات دادن، خمس دادن، و به طور كلي اتفاقات و عبادت فكري ( عبادت صرفاً روحي) كه نامش تفكر است . 10- آن وقت نماز عمل صالح است كه شما اول دين خود را بدهيد بعد نمازتان را بخوانيد، اگر شما با طلبكار خود بحث كنيد و به او بگوييد : اول بايد نمازم را بخوانم چون خدا از تو بزرگتر است و بايد اول طلب خدا را بپردازم و … اشتباه مي كني اين نماز براي تو عمل صالحي نيست . 11- عبادت طفل مميز غير بالغ در عين اينكه تكليف ندارد و مكلف نيست صحيح است. مي دانيد در نماز جماعت اين مسأله را طرح مي كنند كه نمازي كه كودك مي خواند ، آيا نماز صوري و ظاهري و براي تأديب و تربيت است كه براي آينده آماده بشود يا نماز واقعي و صحيح است ؟ تقريباً شبهه اي نيست كه عمل كودك صحيح است . 12- در اسلام، به عبادت و اقامه نماز، به آنچه كه واقعاً روح نيايش و پرستش است، يعني رابطه انسان و خدا، محبت ورزي به خدا، انقطاع به ذات پروردگار- كه كاملترين عبادتهاست- توجه زيادي شده است . 13- هدف عارف و انگيزه عارف بر نماز و عبادت يكي از دو چيز است. يكي شايستگي ذاتي معبود براي عبادت يعني از آن جهت او را عبادت مي كند كه او شايسته عبادت است. هدف ديگر عارف از عبادت و نماز شايستگي خود عبادت يعني شرافت و حسن ذاتي عبادت است، عبادت از آن جهت كه نسبت و ارتباطي است ميان بنده و خدا كاري است در خور انجام دادن . 14- روح نماز و عبادت وابستگي كامل دارد به مفهومي كه عابد از عبادت دارد و به نوع تلقي او از عبادت و به انگيزه اي كه او را به اقامه و عبادت برانگيخته است و به بهره و حظي كه از عبادت عملاً مي برد . 15- بعضي مي گويند : نماز خواندن يعني چه ؟ عبادت يعني چه ؟ اينها مال پير زنهاست؛ انسان بايد اجتماعي باشد. اين حرف ها، يك نوع روشنفكري است . 16- نماز چيست ؟ تازه كردن ايمان . اين روحيه را از « الله اكبرش» گرفته است . وقتي كه در نماز چندين بار مي گويد : «الله اكبر» جواب همه را مي دهد؛ همه اينها هيچ است. وقتي چندصد هزار سرباز را در مقابل خود مي بيند، مي گويد : « لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم » ، « الله اكبر» خدا بزرگتر است، همه قدرت ها به دست خداست . 17- انسان بايد به خدا اتكاء داشته باشد، از خدا نيرو بگيرد؛ از خدا قدرت بخواهد. همين نماز است كه به او نيرو داده است ؛ اگر اين نماز نبود، آن سرباز مجاهد، مجاهد نبود . 18- اگر پيغمبر فرمود : « الصلوه عمود الدين » يا فرمود : مثل اين دين و نماز در اين دين، مثل خيمه اي است كه سرپاست؛ خيمه چادر دارد، طناب دارد، عمود هم دارد، عمود اين خيمه نماز است؛ براي اين بود كه به آثار نماز آگاه بود، مي دانست نماز بزرگترين عامل مؤثر در روحيه افراد است . 19- نماز و جهاد لازم و ملزوم يكديگرند ، هيچكدام جاي ديگري را نمي گيرد ، نه با نماز جهاد ساقط مي شود و نه با جهاد نماز ساقط مي گردد، بايد نماز خواند تا نيرو بيشتر شود و بهتر جهاد صورت گيرد « استعينوا بالصبر و الصلوه » چرا براي اهميت جهاد، نماز را تحقير مي كني و پايين مي آوري به حدي كه مي گويي فقط از خواب بهتر است ؟ 20- آن نمازي كه آدم از جهاد فرار كند و مسجد را انتخاب كند، نماز اسلام نيست ؛ نماز اسلام، خيرالعمل ست. نه اينكه بيايي « حي علي خيرالعمل » را از اذان برداري و خيال كني اين بدآموزي دارد، چون مسلمانان به جاي جهاد، سراغ نماز مي روند ! نه ، فكرش را اصلاح كن . 21- بايد به مردم فهماند كه تعليمات اسلامي تجزيه ناپذير است، به منزله اعضاء يك پيكره اند. نماز به جاي خود، حج به جاي خود، خمس به جاي خود، امر به معروف و نهي از منكر به جاي خود، هر كدام بايد موقعشان شناخته بشود . 22- يكي از روش هاي انساني كه اسلام آن را صد در صد تأئيد مي كند، عبادت است . عبادت به همان معني خاصش مورد نظر است؛ يعني همان خلوت با خدا، نماز، دعا، مناجات، تهجد، نماز شب و مانند آن كه جزء متون اسلام و از اسلام، حذف شدني نيست . 23- پيغمبر اكرم (ص) خطاب به جابرين عبداله انصاري فرمود : 24- بدون عبادت، بدون ذكر خدا ، بدون ياد خدا ، بدون مناجات با حق ، بدون حضور قلب ، بدون نماز، بدون روزه نمي شود يك جامعه اسلامي ساخت و حتي خود انسان سالم نمي ماند. و همچنين بدون يك اجتماع صالح و بدون يك محيط سالم، بدون امر به معروف و نهي از منكر ، بدون رسيدگي و تعاطف و ترحم ميان افراد مسلمان نمي شود عابد خوبي بود . 25- در نماز، بعد از آنكه خدا را حمد و ستايش مي كنيم : « الحمد الله رب العالمين » خدا را مخاطب قرار مي دهيم. من تها دارم نماز مي خوانم و نماز من فرادي است. مي خواهم بگويم خدايا تو را پرستش مي كنم و از تو كمك مي خواهم ولي اينطور مي گويم :« اياك نعبد و اياك نستعين» خدايا « ما » فقط تو را پرستش مي كنيم و « ما » فقط از تو ياري مي جوييم. نمي گوييم « من » فقط تو را پرستش مي كنم . 26- قرآن به ما گفته است كه نماز ، آن وقت نماز است كه اثرش هويدا باشد ، اثر خود را نشان دهد . چطور نشان مي دهد ؟ « ان الصلوه تنهي عن الفحشاء و المنكر» خصلت نماز درست، اين است كه انسان را از كارهاي زشت باز ميدارد. اگر ديدي نماز مي خواني و در عين حال معصيت مي كني ، بدان كه نمازت نماز نيست . پس نمازت را درست كن . 27- ريشه همه آثار معنوي اخلاقي و اجتماعي كه در نماز و عبادت است در يك چيز است : ياد حق و غير او را از ياد بردن . 28- به هر اندازه كه انسان به ياد خدا باشد كمتر معصيت مي كند، معصيت كردن و نكردن دائر مدار علم نيست، دائر مدار غفلت و تذكر است، بهر اندازه كه انسان غافل باشد يعني خدا را فراموش كرده باشد، بيشتر معصيت مي كند، بهر اندازه كه خدا بيشتر بيادش بيايد كمتر معصيت مي كند . 29- بپا داشتن نماز آن است كه حق نماز ادا شود، يعني نماز به صورت يك پيكر بي روح انجام نگردد ؛ بلكه نمازي باشد كه واقعاً بنده را متوجه خالق و آفريننده خويش سازد و اين است معني ذكر الله كه در آيه شريفه 14 س.ره « طه» بدان اشاره شده : « اقم الصلوه لذكري» 30- كسي از حضرت علي (ع) سؤال كرد : 31- نماز نمونه اي است از رابطه خلق و خالق، زكات نمونه اي است از حسن روابط مسلمانان با يكديگر كه در اثر تعاطف و تراحم اسلامي از يكديگر حمايت مي كنند و به هم تعاون و كمك مي كنند 32- تو كه خدا را عبادت مي كني سر بر روي هر خاكي بگذاري نمازت درست است ولي اگر سر بر روي آن خاكي بگذاري كه تماس كوچكي، قرابت كوچكي، همسايگي كوچكي با شهيد دارد و بوي شهيد مي دهد اجر و ثواب تو صد برابر مي شود . 33- قرآن مي فرمايد : « الا المصلين- الذينهم علي صلواتهم دائمون» آنهايي كه در نماز خود مداوم هستند، مقصود چيست ؟ در اينجا روايات، خوب معني مي كنند . از حضرت امام صادق (ع) و حضرت امام محمد باقر (ع) روايت كرده اند در اينجا منظور نوافل است . 34- از ديدگاه نهج البلاغه ، دنياي عبادت دنياي ديگري است، دنياي عبادت آكنده از لذت است. لذتي كه با لذت دنياي سه بعدي مادي قابل مقايسه نيست. دنياي عبادت پر از جوشش و جنبش ئ سير و سفر است اما سير و سفري كه « به مصر و عراق و شام » و يا هر شهر ديگر زميني منتهي نمي شود، به شهري منتهي مي شود « كه او را نام نيست» دنياي عبادت شب و روز ندارد، زيرا همه روشنايي است، تيرگي و اندوه و كدورت ندارد ، يكسره صفا و خلوص است . 35- رسول خدا بسيار روزه مي گرفت . علاوه بر ماه رمضان و قسمتي از شعبان، يك روز در ميان روزه مي گرفت . دهه آخر ماه رمضان بسترش بكلي جمع مي شد و در مسجد معتكف مي گشت و يكسره به عبادت مي پرداخت. ولي به ديگران مي گفت : كافي است در هر ماه سه روز روزه بگيريد. مي گفت : به اندازه طاقت عبادت كنيد . 36- از نظر قرآن، عبادت، يك عبادت درست و واقعي و جامع الشرايط، عبادتي كه روح آن توجه به خدا و استغفار و استمداد و استعانت از خداوند است و همچنين، توجه به خود و عيب هاي خود و نفس خود است . 37- با اينكه روح عبادت ارتباط و پيوند بنده با خدا و شكستن ديوار غفلت و توجه به خداست اما نكته جال اين است كه اسلام به عبادت شكل داده و به شكل هم نهايت اهميت را داده و در آن شكل نيز يك سلسله برنامه هاي تربيتي را در لباس اقامه نماز و عبادت وارده كرده است . 38- (مسأله ديگري كه در باب نماز مورد توجه واقع شده ) دقت زياد نسبت به مسأله وقت است به طوري كه دقيقاً روي دقيقه و ثانيه آن حساب مي شود. بدون شك اين امر در روح عبادت و رابطه انسان با خدا مؤثر نيست كه مثلاً اگر ما يك دقيقه قبل از زوال ظهر نماز را شروع كنيم آن حالت تقرب و توجه قلب به خدا پيدا نمي شود ولي همين قدر كه زوال ظهر انجام شد تقرب ايجاد مي شود. ولي اسلام اين را شرط قرار داده و نخواسته هرج و مرجي از نظر وقت و زمان باشد. نوعي وقت شناسي و تمرين احترام گذاردن به نظم زماني و وقتي است . 39- عبادت آن چنان مهم است كه اولين نقطه اي كه در جهان براي عبادت وضع شده، اولين مسجد، اولين معبد، امروز هم بايد رو به آن نقطه ايستاد . 40- روح عبادت يك امر مجردي است كه اگر انسان در گوشه خلوتي هم باشد و به قول سعدي سر به جيب مراقبت فرو برد و خدا را ياد كند، آن روح براي او حاصل شده است، ولي اسلام چنين عبادتي را قبول ندارد. گذشته از اينكه خود شكل هاي مختلف ركوع و سجود از نظر آن تذكر تأثيراتي دارد يعني هر حالتي نماينده يك خضوع و خشوع در حضور پروردگار است، اسلام خواسته اين روح را در لباس يك سلسله تربيت هاي ديگر كه آنها را براي زندگي لازم مي داند پياده كند . 41- يكي از مهمترين خصوصيات شكي كه اسلام به عبادت داده مسأله تمرين ضبط نفس در هنگام عبادت است. نماز واقعاً عبادت جامع و عجيبي است. البته اين خصوصيت در حج هم هست ولي به صورت ديگري، يعني همانجا كه انسان محرم مي شود خود را ضبط مي كند . 42- نماز بسياري از اصول تربيت اسلامي را در خود گنجانده است . خوردن و آشاميدن در آن ممنوع است؛ خنديدن، آن را خراب مي كند؛ گريستن براي غير خدا، براي هر موضوعي از موضوعات ديگر خرابش مي كند، زيرا در حال نماز انسان بايد بر تمايلات خود از قبيل خوردن و خوابيدن غلبه كند و بر احساسات خود از قبيل خنديدن و گريستن مسلط باشد و خود را نگهدارد . 43- الله اكبر يعني چه ؟! يعني من خدا را به عظمت مي شناسم. ديگر وقتي من خدا را به عظمت مي شناسم، همه چيز در مقابل من حقير است . اين كلمه « الله اكبر» به انسان شخصيت مي دهد ، روح انسان را بزرگ مي كند . 44- مسأله ديگر مسالمت طلبي و صلح جويي با مردم است كه در متن تعليمات نماز آمده است. در سوره حمد كه خواندن آن در نماز واجب است، بعد از حمد و ثنا ، خدا را مخاطب قرار مي دهيم ؛ اياك نعبد و اياك نستعين اهدنا الصراط المستقيم . 45- با اينكه از نظر روح عبادت هر چه غير خدا در ذهن انسان نبايد بهتر است، ولي اسلام به خاطر يك مصلحت اجتماعي بسيار مهم، براي اينكه روح يك مسلمان را روح اجتماعي كرده باشد آن را با چاشني عبادت به خورد مردم داده و مي گويد بگوييد : اياك نعبد و اياك نستعين اهدنا صراط المستقيم منحصراً تو را پرستش مي كنيم و منحصراً از تو كمك مي خواهيم، خدايا همه ما را به راه راست هدايت كن . در اينجا همكاري و همدلي و همگامي كاملاً مشهود است . 46- السلام علينا و علي عبادالله الصالحين سلام بر ما، سلامت بر ما و بر جمع بندگان شايسته خدا، اعلام صلح و اعلام صفا با همه بندگان صالح خدا مي كني . به قول امروزي ها اعلام همزيستي مسالمت آميز با همه افراد شايسته مي كني . در حال نماز مي گويي من با هيچ بنده شايسته اي سر جنگ ندارم ، چون اگر با بنده شايسته اي سر جنگ داشته باشم خود ناشايسته ام . 47- نماز گناهان را مانند برگ و گردن ها را از ريسمان گناه آزاد مي سازد، پيامبر خدا نماز را به چشمه آب گرم كه بر در خانه شخص باشد و روزي پنج نوبت خود را در آن شستشو دهد تشبيه فرمود، آيا با چنين شستشوها چيزي از آلودگي بر بدن باقي مي ماند ؟ 48- هيچ مي دانيد كه ما مسؤول نماز خواندن خاندان خودمان ، يعني زن و فرزند خودمان هستيم ؟ هر فردي از ما هم مسؤول نماز خودش است و هم مسؤول نماز اهلش، يعني زن و بچه اش . 49- بچه ها را چه بايد كرد ؟ بچه ها را از كوچكي بايد به نماز تمرين داد ، دستور به ما رسيده است كه به بچه از هفت سالگي نماز تمريني ياد بدهيد. البته بچه هفت ساله نمي تواند نماز صحيح بخواند ولي صورت نماز را مي تواند بخواند، از هفت سالگي مي تواند به نماز عادت بكند، چه پسر و چه دختر . 50- همان اولي كه بچه به دبستان مي رود، بايد نماز را در دبستان به او ياد بدهند. در خانواده هم بايد به او ياد بدهند ولي اني را توجع داشته باشيد كه ياد دادن و وادار كردن با زور نتيجه اي ندارد ، كوشش كنيد كه بچه تان از اول به نماز خواند رغبت داشته باشد و به اين كار تشويق بشود . 51- بهر شكلي كه مي توانيد موجبات تشويق بچه تان را فراهم كنيد كه با ذوق و شوق نماز بخواند ، زياد به لو بارك الله بگوييد، جايزه بدهيد ، اظهار محبت كنيد كه بفهمد وقتي نماز مي خواند ، بر محبت شما نسبت به او افزوده مي شود . 52- بچه را بايد در محيط مشوق نماز خواندن برد . اين به تجربه ثابت شده است كه اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد، نماز خواندن جمع را نبيند ، به اينكار تشويق نمي شود ؛ چون اصلاً حضور در جمع مشوق انسان است . 53- اسلام كه مي گويد، بچه ات را وادار به نماز خواندن كن، نمي گويد آقا مآبانه فرمان بده، تشر بزن ، دعوايش كم. نه ، از هر وسيله اي كه مي دانيد بهتر مي شود براي تشويق او به عبادت و نماز خواندن استفاده كرد، شما بايد استفاده بكنيد. بايد ما با بچه هاي خودمان برنامه مسجد رفتن داشته باشيم تا بچه ها با مساجد و معابد آشنا بشوند . 54- فوائد و خاصيت نماز خواندن را براي بچه ها بگوييم ، در حدودي كه مي توانيم فلسفه نماز خواندن را براي بچه ها بگوييم . 55- يكي از گناهان ، استخفاف نماز است يعني سبك شمردن نماز ، نماز خواندن يك گناه بزرگ است و نماز خواندن اما نمازرا خفيف شمردن، استخفاف ردن، بي اهميت تلقي كردن، نيز خود ، گناه است . 56- امام نفرمود كه شفاعت ما به مردمي كه نماز نمي خوانند نمي رسد ، آنكه تكليفش خيلي روشن است ، به كساني كه نماز را سبك مي شمارند . يعني چه نماز را سبك مي شمارند ؟ وقت و فرصت دارد ، مي تواند نماز خوبي با آرامش بخواند ولي نمي خواند . 57- اينكه عده اي عربي بخوانند ، عده اي فارسي، عده اي تركي، و خلاصه هركس به زبان ملي خود بخواند (اعمال سليقه است. ) يا بگوييم در مسافرت ها، قديم نماز دو ركعتي بده ولي اكنون چون با هواپيما مسافرت مي كنند بايد چهار ركعتي بخوانند زيرا اين سفر مشقت ندارد . اگر در عبادت ها سليقه را دخالت بدهيم به تدريج چيزي از آب در مي آيد كه مصداق اين شعر مي شود . 58- مسجد مدينه، در صدر اسلام، تنها براي اداء فريضه نماز نبود ؛ بلكه مركز جنب و جوش فعاليت هاي ديني و اجتماعي مسلمانان، همان مسجد بود . هر وقت لازم مي شد اجتماعي صورت بگيرد مردم را به حضور و در مسجد دعوت مي كردند. 59- اولين كاري كه رسول اكرم بعد از مهاجرت به اين شهر (مدينه) كرد ، اين بود كه زميني را در نظر گرفت، و با كمك ياران و اصحاب اين مسجد را در آنجا ساخت . 60- در متن فقه اسلامي آمده است كه مستحب است مؤذن « صيت » يعني خوش صدا باشد . زيرا : طبع آدمي اينطور است كه وقتي اذان را از يك خوش صدا مي شنود، جملات آن جور ديگري بر قلبش اثر مي گذارد . همينطور است قرآن خواندن، تبليغ كردن، كه اگر با لحن خش باشد ، زودتر بر شنونده اثر مي گذارد . 61- اسلام هيچ عبادتي را بدون نيت نمي پذيرد و نيت از نظر اسلام داراي دو ركن است. يكي اينكه عمل بايد از روي ت.جه باشد نه از روي عادت . ركن دوم نيت ، اخلاص است و اينكه انگيزه انسان از عمل چيست ؟ 62- از نظر اسلام ، معنويت جدا از زندگي در اين جهان وجود ندارد . همان طور كه اگر روح از بدن جدا شود، ديگر متعلق به اين جهان نيست و سرنوشتش را جهان ديگر بايد معين كند ، معنويت جدا از زندگي نيز متعلق به اين جهان نيست و سخن از معنويت منهاي زندگي در اين جهان بيهوده است . 63- نماز و عبادت براي يك عبادتگر واقعي «پيمان» است و صحنه زندگي وفاي پيمان است. اين پيمان مشتمل بر دو شرط اصلي است : 64- اين از اوجب واجبات است كه مسلمان ها با زبان عربي آشنا بشوند. بفهمند كه در نماز چه مي گويند. قرآن خودشان را بفهمند، ولي چه بايد كرد، حرص دنيا آن چنان ما را گرفته است كه چون زبان انگليسي كليد درآمد و ماديات است، بچه هفت ساله مان را هم مي فرستيم تا زبان انگليسي ياد بگيرد . كمتر خانواده اي است كه لااقل يك نفر در آن زبان انگليسي را نداند ولي حاضر نيستيم يك كلاس عربي تشكيل بدهيم و زبان عربي را به خاطر خدا ياد گيريم . بخاطر نمازمان ياد بگيريم . بخاطر قرآنمان ياد بگيريم . 65- بعيد نيست كه در معني حمد ، مفهوم ديگري نيز دخالت داشته باشد و آن مفهوم، پرستش است . پس در مفهوم حمد سه عنصر در آن واحد دخيل است : ستايش ؛ سپاس ؛ پرستش ؛ به عبارت ديگر حمد ؛ ستايش سپاسگزارانه پرستشانه است . استاد شهيد مطهري/ طهارت روح/ ص 330 |