آیا جایگاه نماز را در ادیان غیر ابراهیمی می دانید؟
بسم الله الرحمن الرحیم
ویل دورانت در تاریخ تمدّن خود در مورد عبادت یونان باستان می نویسد: «مؤمنان در جریان عبادت، خود را به مذبح، كه در جلوی معبد قرار داشت می رساندند و به وسیله قربانی و نماز از خشم خدا ایمنی می یافتند و یاری او را جلب می كردند».[4] و طبق آماری كه جان ناس در كتاب تاریخ ادیان خود می آورد، معابد مذهبی شینتو (مذهب وطن پرستی ژاپن) تعدادشان در سال 1945 یكصد هزار می رسید. این معابد عموماً دارای حصار مقدّس و دروازه هایی موسوم به «توری» كه شهرت جهانی دارد و مناره ای به سبك گلدسته های مساجد اسلامی و برج زنگ و بالاخره رواِ عبادت بود. پیش از آغاز پرستش، زائر باید تطهیر می كرد و دست و دهان خود را می شست و در وضو خانه معبد وضویی می ساخت و با بر هم نهادن دو كف دست به مجازات سینه كه شیوه مخصوص پرستش ژاپنی است، تعظیم و با به صدا در آوردن زنگ و انجام نماز و نیایش و تعظیم محدود و در حالت مراقبه و تأمّل از واجبان معابد بود[5].
درباره كنفسیوس آمده است، او ادّعای این كه پیامبر بوده و به او وحی می شده اشاره ای نكرده است، و در واقع بیشتر حكیم بوده تا این كه مرد دین باشد، ولی با وجود این احساس دینی داشت كه منجر به احترام خدایان و مداومت بر اقامه شعائر دینی می شد. او نماز می خواند، در حالی كه ساكت بوده، حرفی نمی زده است بر خلاف عادت مردم در زمان خودش و زشت می دانست نماز بخواند تا این كه خداوند او را ببخشد و یا نعمتی به او بدهد، زیرا او معتقد بود نماز هدفی جز تنظیم سلوك افراد و الفت میان آن ها نمی باشد.[6]
از ادیان دیگر در زمان پارت ها و ساسانیان «صابئین و مندائیان» هستند. این قوم خود را صابی می نامیدند. صابی دین كسانی است كه در زبان عربی «مغتسله» خوانده می شدند یعنی كسانی كه در امر پاكیزگی تن و جامه و شستشوی در آب رودخانه دلبستگی كامل داشتند.[7]نماز در آئین مندایی شبیه نماز مسلمانان بود و حتّی قبل از نماز، وضو گرفتن را هم لازم می دانستند و یكی از اساسی ترین آداب و واجبات در دین مندایی ـ قبل از این كه به نماز بایستند ـ انجام رشامه (وضو) است زیرا هر فرد مندایی باید سه بار در روز، صبح، ظهر و عصر عمل رشامه (وضو) را انجام دهد و این كار در بسیاری از مراسم دیگر مانند تعمید و غیره هم به جا آورده می شود و هر فرد برای این كار در بسیاری از مراسم دیگر مانند تعمید و غیره هم به جا آورده می شود و هر فرد برای این كه بخواهد وضو بگیرد باید اوّل نیّت كند و نیز فكر خویش را پاك و از هر گونه آلودگی افكار مادّی آزاد كند، آنگاه خالصانه به كنار رودخانه بیابد و با تواضح به طرف مجرای آب بایستد و دعاهایی را بخواند و به طریق خالص وضو بگیرد.[8]
همچنین براخته (نماز)، دعایی است كه بعد از رشامه (وضو) خوانده می شود. «براخه» هر روزی سه بار یعنی صبح، ظهر و عصر بعد از رُشامه (وضو) انجام می شود. براخه در هر مكان كه مقدور باشد می توان به جا آورد و نمازشان را با بوثه ی (آیه) زیر كه بوثه ی توحید است آغاز می كردند. «به نام خدای بزرگ، خداوند را با قلبی پاك ستایش باد! پروردگار وجود دارد به شهادت تو ای خدای جاویدان كه مالك عالم انواری و از ذات خویش منبعث شده ای و كسی را در وجود آمدنت دخالتی نبوده و نیست، نام تو هیچ گاه از بین نخواهد رفت و بعد نوبت به ادای احترام به پیامبران و مقدّسین می رسد كه طولانی است.»[9]
برای تأیید این مطلب در كتاب آثار الباقیّه، ابوریحان بیرونی می گوید: صابئین سه نماز واجب دارند. نسخت هنگام طلوع خورشید كه هشت ركعت می باشد. دوم قبل از زوال خورشید از وسط آسمان كه پنج ركعت می باشد. و سوم هنگام غروب آفتاب كه پنج ركعت می باشد و در هر ركعت از نماز شان سه سجده است و در ساعت دوم روز یك نماز نافله می خواندند و یكی را در ساعت نه روز و سومی را در ساعت سوم از شب و از برای نماز طهارت و وضو به جا می آورند و غسل جنابت می كنند.[10] و شاهد دیگری كه این مطلب را تأیید می كند سخنی از مرحوم شهرستانی در ملل و نحل می باشد آنجا كه او می گوید: «صابئون همه آن ها سه نماز می خواندند و غسل جنابت و مس میّت می كنند.»[11]
بالاخره در مورد مانی و آئین او گفته شده كه در شبانه روز چهار نماز را واجب می دانستند و نماز گزار باید با آب روان یا راكد مسح كند و روبروی آفتاب بایستد و به سجده رود و بگوید: «مبارك است راهنمای ما، فاراقلیط، پیامبر ما و مبارك است فرشتگان نگهبان او و مسبّحان، لشكریان پرتو افشان او» پس از گفتن این كلمات برخیزد و راست بایستد و بعد به سجده دوم رود، بگوید: «به پاكی یاد شده ای تو ای مانی پرتو افشان و راهنمای ما، كه ریشه روشنایی و نهال زندگی و شجره بزرگی هستی كه تمامش بهبودی بخش است» باز بلند شود و بایستد و به سجده سوم رود و دعاهایی بگوید تا سجده دوازدهم.[12]
اوقات نمازهای آن ها عبارتند از: 1ـ وقت نماز اوّل در هنگام زوال است. (متمایل شدن خورشید از میانه آسمان به سوی مغرب) 2ـ وقت نماز دوّم بین زوال و غرب آفتاب است. 3ـ وقت نماز سوّم كه نماز مغرب نامیده می شود بعد از غروب آفتاب تا سه ساعت بعد از آن می باشد. 4ـ وقت نماز چهارم كه نماز عشاء (شام) است، پس از گذشتن سه ساعت از غروب است. در تمام این نمازها و سجده ها نماز گزار باید همان كارهایی را انجام دهد كه در نماز اوّل، انجام داده است.[13]
[1]. تاریخ جامع ادیان جان ناش / 246.
[2]. همان مدرك 147.
[3]. تاریخ جامع ادیان جان ناس / 270.
[4]. تاریخ تمدّن / 1 / 228.
[5]. تاریخ جامع ادیان جان ناس / 427
[6]. ذیل الملل و النحل شهرستانى / 21
[7]. اصل و نسب و دین هاى ایرانیان باستان / 451
[8]. همان مدرك
[9]. همان مدرك / 453
[10]. آثار الباقیّه عن القرون الخالیه / 206
[11]. ملل و نحل شهرستانى / 2 / 57.
[12]. اصل و نسب و دین هاى ایرانیان باستان / 263
[13]. همان مدرك
آیا جایگاه نماز در دین مسیحیت را می دانید؟
آنهم با بیان، مادامی كه زنده باشم و این به خاطر اهمیّت فوق العاده این دو برنامه است چرا كه این دو، رمز ارتباط خالق و خلق است. در تفسیر این آیه آمده است: این آیه دلالت دارد به این كه نماز و زكات و نیكی به پدر و مادر بر امّت های گذشته واجب بوده است، پس حكمش ثابت می باشد و در هیچ شریعتی امر به آن نسخ نشده است.[2]
این آیه به خوبی مؤیّد این مطلب می باشد كه در شریعت آسمانی حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ نماز و اقامه آن، از واجبات می باشد كه در شریعت آسمانی حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ نماز و اقامه آن، از واجبات مهمّی بوده كه از طرف خداوند از ابتدای تولّد به آن حضرت توصیه شده بود و مادرش حضرت مریم ـ علیه السلام ـ هم از طرف فرشتگان امر به اقامه نماز شده بود. چنانچه از جمله پندهای حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ در انجیل است: «به حقّ برایتان می گویم، چیزی بالاتر از نظر شرافت اخروی و یاری كننده تر بر حوادث دنیوی از نماز همیشگی نیست و چیزی نزدیك تر از آن به خداوند رحمان نیست، پس مداومت بر آن نمایید و آن را زیاد بشمرید. و هر كار شایسته ای نزدیك می كند (ما را) به خدا پس نماز به سوی او نزدیك كننده تر است و برگزیده تر در نزد اوست.»[3]
در قاموس كتاب مقدّس در بخشی تحت عنوان نماز آمده است كه (نماز از جمله واجبات دینیّه همه روز تمام ملل و مذاهب است چه به صورت منفرد و چه به صورت جماعت، و مقصود از نماز، گفتگو كردن و صحبت داشتن با خدا و خواستن احتیاجات و اظهار تشكّر و امتنان برای الطاف و مراحم حق تعالی می باشد.»[4]
در قاموس كتاب مقّدس می خوانیم «روح القدس وضع و طور و طرز نماز را به ما می آموزد و جمیع انبیاء و مؤمنین و مقدّسین سلف برای نماز و دعا مشهور بوده اند. از جمله حضرت ابراهیم ـ علیه السلام ـ و موسی و یوشع و سموئیل و داود، چنانچه از تمام مزامیز، آن چنان واضح می گردد و بسیاری از اوقات، منجی ما منفردا برای دعا و نماز در صحراها می رفت.»[5]
همچنین در قاموس كتاب مقدّس در مورد فایده نماز آمده است. «فایده دعا و نماز متنّبه ساختن قوی و منوّر نمودن قلوب و ضمایر و سبب ترغیب و استحكام اعتماد و توكّل بر حضرت خالق و قادر كلّ می باشد به طوری كه از آن پس امكان دارد و استدعاها و در خواست ها و تضرعات ما را مرحمت فرماید. امّا نماز خانگی كه عبارت از نماز جماعتی اهل خانه باشد، سبب استحكام و تقویت و تسلّط والدین و حفظ نظامات خانوادگی شده حقایق دینی را در قلوب اطفال غرس می نماید.»[6]
مسیحیان در كنیسه هاشان كتاب مخصوص برای نماز دارند و بر حسب آن چه در آن مكتوب است نماز باید بخوانند و امّا درباره نماز ارتجالی (فرادی) كه شخص مصلّی به خودی خود نماز كند این است كه افكار و استدعاهای مخصوص خود را به نوع مخصوص در حضور خالق خود می آورد و البتّه در این صورت با اختلاف ظروف و حرارت نفس مصلّی، تفاوت كلّی خواهد داشت و به هیچ وجه مقیّد به قیود مخصوصه نخواهد بود. طبق معتقدات اینان، مراعات اوقات معینّه برای نماز خالی از اهمیّت نخواهد بود، چنان كه یهود در ساعت سوم و ششم و نهم روز و ساعت اوّل شب و آخر شب و وقت تناول طعام نماز می گزارد. و بلندترین نمازی كه مسیح به جا می آورد و نسبت به سایر نمازها اهمیّتش بیشتر است همان نماز آخری است كه حضرتش با شاگردان و به جهت شاگردان خود بجا آورد كه به سه قسم تقسیم می شود. اوّل دعا به جهت خودش فی نفسه، دوم دعائی كه به جهت محافظت شاگردان خود فرمود، سوم دعا به جهت مؤمنین كه از آن وقت تا آخر الزمان ایمان خواهند آورد.[7]
[1]. سوره مریم / 30
[2]. الجامع الاحكام القرآن /11/ 103
[3]. نحف العقول / 508
[4]. قاموس كتاب مقدّس / 887
[5]. كتاب مقدّس (عهد جدید) / 384
[6]. همان مدرك / 385
آیا جایگاه نماز در دین زرتشت را می دانید؟
بسم الله الرحمن الرحیم
بنابر سنت زرتشتی، پنج بار در شبانه روز نماز خوانده میشود که خواندن آن نیز بر آنها واجب است. هر نماز با این مضامین آغاز میشود: «خشناتره، اهورامزدا» یعنی خشنود میگردانم اهورا مزدا را. و آنگاه ادامه می دهند: « ایمان دارم به کیش مزدا پرستی که آوردهی زرتشت است. پیرو آموزههای اهورایی هستم که از دروغ و دوگانه پرستی به دور است».
زرتشتیان هر 24 ساعت را به 5 گاه تقسیم میکنند و آداب مذهبی تابع این زمانهای مشخّص هستند.
نمازهای پنجگانه به صورت زیر میباشد:
1- نمازگاه هاون (هاونی، ونگاه): نماز بامداد است و هنگام آن از طلوع آفتاب تا نیمروز است. بعد از مضامینی که در بالا ذکر کردیم در ادامه میگویند: «من ستایش میکنم و ارج مینهم و خشنود میکنم فرشته پاسبان بامداد پاک و سازنده را. من ستایش میکنم و ارج مینهم و خشنود میکنم آن سرور دهکده (ویس) را که پاک و دادگستر و سازنده است.
2- نمازگاه درپتون (رپیتون، رپیتوهنگاه) هنگام آن از نیمروز تا سه ساعت بعدازظهر است. بعد از فقرات ابتدایی میگویند: من ستایش میکنم و ارج مینهم و خشنود میکنم فرشته پاسبان نیمروز پاک را (رپیتون). من ستایش میکنم و ارج مینهم و خشنود میکنم آن سرور شهر (نه نتو) را که پاک و دادگستر و سازنده است.
3- نمازگاه ازیران (ازیرینگاه) موقع آن از سه ساعت بعداز ظهر تا غروب آفتاب است. بعد از فقرات مشترکی که در همهی نمازها وجود دارد، میگویند: من ستایش میکنم و ارج مینهم و خشنود میکنم فرشته پاسبان پیشین پاک را. من ستایش میکنم و ارج مینهم و خشنود میکنم آن سرور کشور (رفیو) را که پاک و دادگستر و سازنده است.
4- نمازگاه سروترم: (ایویسروتریم، اویسروتریمگاه) وقت آن از غروب آفتاب تا نیمه شب است. بعد از فقرات مشترک میگویند: من ستایش میکنم و ارج مینهم و خشنود میکنم فرشته پاسبان شب پاک را. من ستایش میکنم و ارج مینهم و خشنود میکنم همه رهروان راه اشویی زرتشت را و سرور اشوان را.
5- نمازگاه اوشهی نا ای (اوشهین، اوشهین گاه) هنگام آن از نیمه شب تا طلوع خورشید است. بعد از مضامین: من ستایش میکنم و ارج مینهم و خشنود میکنم فرشته پاسبان پگاه پاک را. من ستایش میکنم و ارج مینهم و خشنود میکنم آن سرور خانه که پاک و سازنده و دادگر است.زرتشتیان، نمازهای دیگری نیز دارند که در شبانه روز میخوانند. معروفترین این نمازها، نماز سروش باج است.[1]
آیا نحوه نماز و عبادت در دین یهود را می دانید؟
بسم الله
تورات مقدس متن مدونی برای تفیلا (نماز) معرفی نكرده، لیكن هر فردی چه مرد و چه زن یعنی همه افراد یهود را موظف به خواندن نماز كرده است. در سفر تثنیه فصل 11 یه 13 چنین ذكر شده است: «خداوند خدای خود را دوست بدارید و او را با تمامی دل و با تمامی جان خود عبادت كنید». دانشمندان یهود درباره این موضوع تفسیر كرده اند كه این كدام پرستش است كه به قلب مربوط می باشد؟ جواب داده اند كه همان نماز است.
تفیلا وسیله ارتباطی است بین انسان و خدا كه در این رابطه انسان خود را بینهایت كوچك دانسته در مقابل نیرویی بینهایت بزرگ، به مدح و ستایش میپردازد. در قسمت دیگری از تفیلا انسان خواسته ی خود را با خدا مطرح میكند. دعا كردن تكلیف كردن بر خدا نیست بلكه برعكس تكلیف كردن بر خود ماست یعنی میتوان این طور بیان كرد كه انسان هنگام دعا كردن با در نظر گرفتن عنصر مشترك با خدا یعنی عنصر اراده و اختیار كه او را از سایر موجودات جدا میكند خواستار آن است كه با داشتن چنین عنصری خود را از مقام بینهایت كوچك به مقامی بینهایت بزرگ برساند و با كسب چنین قدرتی قادر به رفع نیازها و برآورد خواستها باشد. قسمت دیگر تفیلای ما مربوط به شكرگذاری از خداوند است و این بزرگترین نشانه آگاهی انسان است و عبارت است از آگاه بودن انسان به ارزشهای خویش و آگاهی او نسبت به همه نعمتها و موهبتهایی كه دارد.
حخامیم(دانشمندان یهود) شكرگذاری را وظیفه هر انسانی در تمام موارد زندگی میدانند. چنان چه وقتی غذیی را میخوریم این كار را انجام میدهیم و یا در موارد دیگری مانند بوییدن شكوفه ی شكر میگوییم كه چنین بصیرتی در حواس و فكر انسان وجود دارد تا پی به چنین مخلوقاتی ببریم. اصولا فلسفه مدح و شكرگزاری انسان را از فلسفه نیهیلیزم و پوچیگری بیرون آورده و او را متوجه جهان خارج و طبیعت میسازد.
نزدیكی انسان به خدا (كه توسط تفیلا(نماز) انجام میگیرد) نتیجه پیشرفتهای عقلانی و تزكیه نفس خود اوست، كه او را مسئول آن قرار میدهد تا شایستگی خود را نسبت به این موهبت الهی ثابت نمید. اگر به انسان این افتخار داده شده است كه پرتویی از انوار الهی در روح او به امانت گذاشته شود، این وظیفه نیز برعهده او نهاده شده است كه زندگی خود را به نحوی بگذراند كه مورد تعیید آفریدگار قرار گیرد.
ایمان به عالیترین وجه، هنگام دعا كردن و نماز خواندن جلوه گر میشود. زیرا آن كس كه به خدا علاقه و صمیمانه ایمان دارد، به حضور پروردگار دعا میكند و حاجات خود را از او میخواهد. دعا كردن و نماز خواندن تنها بری رفع حاجات نیست، دعا و نماز در حقیقت عبارت است از رابطهی صمیمانه بین آفریدگار و آفریده، كه انسان به وسیله آن از اعماق قلب با خالق خویش سخن میگوید. از ین رو دعا و نماز هم به درگاه خداوند مقبول و خوشایند است و هم به انسان كمك میكند تا غم از دل بزدید و بار روح را سبكتر سازد حتی گفته شده است: خداوند مشتاق شنیدن دعا و نماز عادلان و نیكوكاران است بری چه دعا و نماز نیكوكاران به پارو (كلمه «عِتِر» به معنی پارو میباشد و همان حروف عِِتِر ریشه فعل دعا كردن و نماز خواندن را دارد) تشبیه شده است؟ چون همانطور كه پارو محصول را زیرو رو كرده و آن را از جایی به جای دیگر منتقل میسازد، به همان ترتیب دعا و نماز عادلان و نیكوكاران خـشم و غـضب خـداوند را بـه رحمت مبدل میكند (تلمود: یواموت 64 الف) نماز حقیقی چیزی بیش از حركت و تلفظ لبان است و بایستی از اعماق قلب برخیزد. نماز انسان به حضور خداوند مورد قبول واقع نمیشود مگر این كه وی قلب و جان خود را كف دست بگذارد چنان كه در مراثی ارمیا فصل 3 یه 41 آمده: «قلب خود را همراه با دستهیمان به سوی خدایی كه در آسمانها است برافرازیم». یعنی آن كه ما نباید تنها دستهیمان را هنگام دعا و نماز به سوی خداوند بلند كنیم بلكه باید قلب خود را نیز متوجه خالق جهان سازیم.
كسی كه دعا و نماز میخواند باید چشمانش را پائین افكنده و قلبش را متوجه بالا سازد و باید نزد خود چنین مجسم كند كه خداوند مقابل او است چنان كه در كتاب مزامیر داود (تهیلیم) فصل 16 یه 8 میفرمید: «خداوند را همیشه پیش روی خود میدانم». در تلمود؛ براخوت، 28 ب آمده است: «هنگامی كه شما دعا و نماز میخوانید بدانید كه در حضور چه كسی یستادهید». دانشمندان یهود دعا و نماز را چیزی بزرگتر و والاتر از درخواستی برای رفع احتیاجات مادی میدانند. در عین حال كه تقاضاهی زندگی جسمانی را از یاد نبردهاند ایشان دعا و نماز را به عنوان واسطهی بری ارتباط با خدا و گسترش پاكترین و عالیترین احساسات و انگیزههی طبیعی به كار میبرند. در نظر ایشان، عبادت و خواندن دعا و نماز ورزشی است روحانی بری افزودن قدرت روان، بدین نیت كه روح فرمانده زندگی و ارباب و سرور جسم شود.
«نیچه» مینویسد انسان همچنان كه به آب و اكسیژن نیازمند است به خدا نیز محتاج است. روح نیمش عقل است و نیم دیگرش احساس، ما باید هم زیبایی دانش را دوست بداریم و زیبایی خدا را.
«الكسیس كارل» میگوید: آثار نییش و رسم پرستش و دعا كردن در جامعه وقتی رو به ضعف و فراموش شدن میگذارد مقدمات انحطاط و عدم مقاومت ملت و جامعه را فراهم میكند. بنابرین جامعه با از دست دادن عمل پرستش و نیایش مزاج خود را بری رشد میكرب انحطاط ، متلاشی شدن، تجزیه و ضعف اجتماع آماده میكند او میگوید روم باشكوه و متمدن قدیم را، دوری مردمش و متروك ماندن سنت دیرین بشری در پرستیدن، رو به ضعف و ذلت برد.
محققین روانشناسی از روی آمارهی ممالك مختلف به این نتیجه مسلم رسیدهاند كه تعداد نسبی انتحار و قتل و طلاق و اعمالی كه در هیجانهی یاس و غضب انجام میشود در اقوام معتقد و مومن خیلی كمتر از محیطهی بی دین و لاقید است.
لغت نماز و دعا در زبان عبری تفیلا گفته میشود و از ریشه (پیلِل) به معنی مجادله گرفته شده است چنان كه در تهیلیم (زبور داود) فصل 106 یه 30 آمده است: «پینحاس (نوه حضرت هارون) ایستاد و داوری نمود نماز و دعا كرد و مرگ و میر قطع گردی». در تلمود؛ سنهدرین 82 این جمله را چنین تفسیر كردهاند: پینحاس مثل ین كه با خدا مجادله كرد و درباره وبائی كه قوم را كشتار میكرد از خداوند توضیح خواست بنابرین هیتْپَلِل یعنی تقدیم اظهارنامه درباره مطلبی به پیشگاه قاضی عالم در عالیترین دادگاه و در سِفر پیدایش حضرت ابراهیم را میبینیم كه درباره افراد سِدُوم با خداوند به صورت مجادله و مانند یك وكیل مدافع با قاضی كل عالم بحث میكند و نمونه جالب دیگر دعا حضرت موسی است كه مانند وكیل مدافع شجاعی از قوم اسرائیل دفاع میكند و در سفر خروج فصل 32 یههی 11 و12 و 13 چنین آمده: «موسی، به درگاه خداوند خدای خود التماس نموده، گفت: خداوندا چرا خشمت بر قومت افروخته شده است این قومی كه با قدرت عظیم و با نیروی قوی از مصر بیرون آوردی چرا مصریان بگویند از روی سوءنیت آنها را از مصر بیرون آورد تا این كه آنها را در بیابان بكشد … .
در طرف مقابل دعی سیر انبیاء به صورت مجادله با خداوند نیست، بلكه درخواست آنها به صورت التماس و تضرع است یعنی به درگاه خداوند بخشنده و مهربان روی آورده و طلب رحمت و بخشیش مینمایند. این نوع نماز را به نام (تفیلت ویدوی) یعنی اعتراف و اقرار به گناه خوانده میشود. در بیشتر قربانیهایی كه (در دوران معبد مقدس) تقدیم میشد صاحب قربانی دستهی خود را روی سر حیوان میگذاشت و مطالبی اداء میكرد و سپس مبادرت به قربانی مینمود و حال كه اجری مراسم قربانی امكانپذیر نیست این مطالب جزء دعا و نمازهی روزانه گردیده است.
دانشمندان یهود عقیده دارند كه اجداد مقدس ما حضرت ابراهیم و اسحق و یعقوب بنیانگذاران زمان نمازهی روزانه بوده اند. حضرت ابراهیم نماز صبحگاه را بنیان گذاشت. «پیدیش فصل 22 یه 3: ابراهیم بامدادان سحرخیزی كرد …..» و حض اسحق نماز نیم روز را «پیدیش فصل 24 یه 63: قبل از غروب اسحق بری راز و نیاز كردن (با خدا) به صحرا رفت….. ». حضرت یعقوب نماز شامگاه را. پیدیش فصل 28 یه 11: در آن محل (محل كوه موریا كه حضرت اسحق بری قربانی به آنجا برده شد) نماز خواند و نظر به ین كه آفتاب غروب كرد آنجا منزل نمود…».
بنی اسرائیل در مصر نیز نماز میگذاشتند و دعا میخواندند چنان كه در سفر خروج فصل 2 یه 23 ین طور آمده: یعنی «پس از مدت مدید (كه فرزندان ییسرائل از گلكاری و خشت زنی رنج میبردند) واقع شد كه پادشاه مصر درگذشت. فرزندان ییسرائل از آن بندگی نالیدند و از عذاب فریاد زدند. فریاد شكایت آنها از بندگی به درگاه خداوند رسید».
در كتاب دانیال فصل 3 یه 11 مندرج است: حضرت دانیال روزانه سه مرتبه پنجره خانه خود را رو به بیت المقدس (اورشلیم) باز میكرد و به زانو میافتاد و با سجده به درگاه خداوند نماز میگذاشت. این نماز با تسبیح و مدح شروع میشد و با شكرگذاری خاتمه مییافت.
از نماز و دعاهی حضرت موسی در تورات زیاد بازگو شده است از جمله در كتاب تثنیه فصل 3 یه 24 و 25 آمده است: «یعنی خداوندا تو شروع كردی كه بزرگواری و قدرت زیادت را به بندهات نشان دهی چون كه كدام نیروئی در آسمان و زمین وجود دارد كه كارها و دلاوریهی تو را انجام دهد. تمنی این كه (اجازه دهی از رود اردن) عبور نمیم و آن سرزمین خوبی را كه در آن طرف رود اردن است یعنی آن كوه زیبا و لِوانُون را ببینم».
سیر تكامل نماز از حضرت ابراهیم تا ظهور حضرت موسی به طور بسیار خلاصه شروع میشود و در زمان حضرت موسی با نزول تورات نمازهی خاصی به آنها اضافه میگردد و پس از دوران انبیاء به طور كلی بنا به مقتضی وضع اجتماعی و سیاسی و اتفاقات تاریخی ادعیه بوجود آمده و تصنیف میگردد و به مجموعه دعاهی قبلی اضافه میگردد و در دوران بازگشت پراكندگی اول توسط «عِزرا» و یارانش در حدود دو هزار و چهارصد سال قبل شكل كامل به خود میگیرد و به صورت مدون در میید و سپس در تمام دوران استقرار معبد مقدس دوم به شكل ثابت میماند و در زمان تدوین تلمود یروشلمی حدود 1800 سال قبل ختم میگردد.
به طور خلاصه انبیاء بعد از حضرت موسی مانند یهوشوع پیغمبر، حنا زن القانا، شموئل نبی، حضرت داود، حضرت سلیمان، حزقیاهو پادشاه و یا حضرت یونس، ارمیا نبی، حبقوق نبی، دانیال نبی، مردخی و استر و عزرا و (دانشمندان تلمود) هركدام در عصر خود بر نماز و ادعیههی موجود دعاهایی افزودند. نمونه هایی از این دعاها بدین مضمون میباشند:
در پیان لحش (دعی نوزده بركتی) این درخواست را میخوانیم:
«ای خدی من زبان مرا از بدگویی، و لبانم را از تكلم به نیرنگ باز دار، در برابر اشخاصی كه مرا نفرین میكنند، زبانم ساكت و خاموش بماند، و روانم در برابر همگان همچون خاك باشد. قلبم را برای پذیرفتن تورات بگشا، جانم فرمانهی تو را پیروی و تبعیت و اگر كسانی علیه من بد بیندیشند و به زیان من قصد كنند، تو به فوریت مشورت آنها را برهم زن و فكرشان را باطل كن. سخنان دهان من مورد رضای تو قرار گیرند و تفكر دلم به حضور تو مقبول افتد، ای خدیی كه آفریدگار و نجاتدهنده من هستی». (براخوت 17 الف)
یكی از دانشمندان یهود، در پیان دعا فوق، این دعا را افزوده است:
«ای خداوند من، خدای اجداد من میل و رضای تو بر این تعلق گیرد، كه در دل هیچ انسانی كینه و دشمنی علیه ما وراد نشود. و كینه و عداوتی علیه هیچ انسانی بر دل ما نگذرد. حسادتی نسبت به ما در دل هیچكس رسوخ نكند، و نسبت به هیچكس نیز حسد به دل ما راه نیابد. در سراسر روزهی عمر تحصیل تورات و اجری فرایض تو مشغله ما باشد، و سخنان ما به حضور تو التماس و تضرع محسوب میگردد، قلبهی ما را متحد كن تا از نام تو بترسیم. از آن چه كه منفور درگاه تو است ما را دور بدار، و به آن چه مورد راضی تو است ما را نزدیك ساز، و به خاطر نام مبارك خودت با ما احسان كن. (تلمود یروشلمی براخوت 7 دال)