فهرست مطالب
آمار بازدیدکنندگان
آرشیو مطالب در دسته بندی ‘ادعیه در قالب درد دل’

دعای اعمال ام داوود

بسم الله الرحمن الرحیم

خدای من سلام!
خدای مهربون من سلام!
از همه هیاهوی دنیا کندم و اومدم سه روز در بست در خدمتت؛ اومدم که سه روزی باهات خلوت کنم؛ اومدم بشینم و بشینی یه کم کارام رو حلاجی کنم؛ ببینم یک سال چی کار کردم و یک سال چیکار میخوام بکنم.
صدق الله العلی العظیم! صدق است و درست است کلام تو ای خدای من! ای محبوب من! عزیز من! معبود من!
خدایی که جز تو کسی رو ندارم. خدایی که فقط تو هستی که وقتی بهت دل بستم، وقتی بهت تکیه کردم خیالم راحته هیچ وقت، هیچ چیز نمی تونه تو رو از من جدا کنه. چرا که فقط و فقط تویی که حی قیومی.
آدما طمع دارن! حریصن! حسودن! همیشه دنبا چیزی هستن که کسی نداشته باشه! دنبال کسی هستند که فقط مال خودشون باشه، بعد هم که به دست میارنش، براش می خونن:

 افلاک را گردیده ام،

                  دور جهان چرخیده ام،

اما تو چیز دیگری…
من این کارا رو نکردم، جایی رو نگشتم، سختی نکشیدم، اما از تجربیات بقیه، از حال و روز مردم، از گفته های اطرافیان، از شهادت ملائکه و دانایان عالم فهمیدم: اما تو چیز دیگری
تویی که ذوالجلال و الاکرامی، تویی که رحمن و رحیمی، تویی که حلیم و کریمی، تویی که لیس کمثله شیئی، تویی که سمیع علیمی، تویی که بصیر خبیری، خلاصه تویی که همه چیزی، تویی که بهترینی.
و انا علی ذلک من الشاهدین! و منم مثل بقیه شاهد و گواه بر همه این امور هستم.
خدایا! همه عالم دلبری دارن، همه یکی رو دارن که همیشه به فکرشن، تا ازش دور می شن برای دیدنش لحظه شماری می کنن، همیشه به فکر این هستن که رضایتش رو جلب کنن، …
خلاصه که هر کی دلبری داره…
تا به این سن و سال رسیدم دلبرهای مختلفی رو تجربه کردم اما…
اما حالا رسیدم به اینکه غیر تو دلبری نیست. دلبری که همه چیز از آن توست. همه چیز مخصوص توست. همه چیز برای توست. عزت و فخر و بزرگواری و مهربانی و هیبت و پادشاهی و بخشش و پاکی و پاکیزگی و یکتایی و کبریایی و … همه و همه چیز از آن تو و برای تست.
همه عزت های دنیوی سرابیه که مردم دنیا بهش دل می سپارن و باهاش مغرور می شن و دنیا و آخرت خودشون رو خراب می کنن. عزت فقط از آن توست که گاهی شمه ایش رو به بندهات می دی.
یا الهی! کی می تونه خوار کنه اونی که تو از عزت خودت بهش بهره ای دادی؟!
الهی و ربی!
سلام و درود من رو به فرشته ات جبرائیل برسون. همو که امین وحی است و در اطاعت امرت نیرومند؛ و فرمانده ای مطیع برایت در آسمانها و حافظ و نگهبان سخنان وحی تو و یاری کننده و دلگرم کننده رسولان تو و هلاک کننده دشمنانت.
سلام و درود من رو به فرشته ات میکائیل که فرشته رحمتت هست برسان. همو که برای بندگان صالح و مطیعت طلب آمرزش می کند و همراه و یاری دهنده آنهاست.
خدایا! سلام من را به فرشته ات اسرافیل، کسی که حامل عرش است و صاحب سور برسان. کسی که از خوف تو ترسان و هراسان است.
الهی!
بر من رحم کن. بر خواری ام، بر فقر و تنهائی ام، بر بی کسی ام.
خدایا! کوله باری از گناه بر دوش دارم اما تو به رحمت و بزرگواری تو اعتماد و ایمان دارم.
محبوب من! با خضوع و خشوع و ترس و هراس از عقوبت گناهانم و با پریشانی به تو پناه آورده ام در حالی که به جرم و گناه خودم اعتراف می کنم. و از تو طلب مغفرت و آمرزش و چشم پوشی از خطاهایم رو دارم. یا ستار العیوب! یا غافر الذنوب!
یا الهی!
تو را به حرمت ماه رجب، به حرمت شهر مکه و خانه کعبه گناهانم را بیامرز و مرا از عذابت در پناه گیر، و از میان همه نعماتت خواهان رضایتت از خودم هستم.
خدایا! همه کدورت ها و ناراحتی و دشمنی هایی که بین من و دیگران هست را به حرمت این ماه و این روزهای عزیز برطرف گردان.
الهی! درهای خیر و برکت و گشایش را به رویم باز کن. و هر کار سخت و مشکلی را بر من آسان گردان.
خدایا! تو که همه امور به دست توست، زبان بدگویان من را ببند و شر هر دشمن و ستمگری را از من دفع کن.
الهی! هر آنچه که میان من و تو و میان من و عبادت تو جدایی افکند را از من دور کن.
خدایا! در طلب حوائجم اصراری ندارم. همه آنچه را که می خواهم تو خود خوب می دانی، از بین همه آنها آنچه را که به صلاح و مصلحت من است را برآورده به خیر بگردان.

یا قاضی الحاجات

به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

 

دعای امام سجاد ع در طلب عاقبت به خیری

بسم الله الرحمن الرحيم

اي كه يادت يادكنندگان را شرف است،
و شكرت شكرگزاران را كامروايي است،
و اي كه فرمانبرداريت براي فرمانبرداران نجات و رهايي است،
بر محمد و آلش درود فرست
و دلهاي ما را به ياد خودت از هر ياد
و زبان ما را به شكر خودت از هر شكر
و اعضايمان را به طاعت خودت از هر طاعت مشغول دار،
و اگر براي ما فراغتي از كار مقدر كرده اي پس آن را فراغت همراه با سلامتي قرار ده تا در دنبال آن هيچ وبالي به ما نرسد
و در آن فراغت ملالتي به دامن حيات ما ننشيند
تا نويسندگان اعمال زشت از نزد ما دفتري خالي از كردار بد برگردند
و نويسندگان خوبيها به سبب آنچه از حسنات ما نوشته اند شادان و مسرور بازآيند
و چون روزگار حياتمان سپري شود و رشته زندگيمان بگسلد و آن دعوت تو (مرگ) كه از خودش و اجابتش گريزي نيست ما را فراخواند
پس بر محمد و آلش درود فرست
و پايان آنچه را كه نويسندگان پرونده بر ما مي نويسند توبه اي مقبول قرار ده كه بعد از آن ما را بر معصيتي كه كرده ايم و نافرمانيي كه مرتكب شده ايم توبيخ و سرزنش نكني
و پرده اي كه بر ما پوشانده اي در برابر ديده حاضران از روي كار ما برمدار در روزي كه اخبار بندگانت را آشكار مي سازي
زيرا كه تو نسبت به هر كه تو را بخواند مهرباني و تقاضاي هر كه تو را صدا بزند اجابت كننده اي

و به بركت صلوات بر محمد و آل محمد

 

مناجات حضرت علی ع

بسم الله
روزای آخر ماه رمضونه، کم کم دیگه باید خداحافظی کرد، کم کم دیگه باید وداع کرد، ماه رمضون داره می ره، دارن سفره رو جمع می کنن.
خیلی دلم گرفته، بازم غریبی داره میاد سراغمون، بازم دلتنگی داره میاد.
سال دیگه هم زنده ایم؟ بازم مهمون خدا می شیم؟ اعتبار پرونده هایی که شب قدر برامون بستن حداقل اعتبارش یک سال هست؟
خیلی دلم گرفته! ماه رمضون داره میره! رو آوردم به مناجات حضرت علی ع!
دلم پره! از همه چیز! اما چقدر مناجات ادم رو اروم می کنه!
خدایا! خدا جونم! ماه رمضون، ماه مهربونی، ماه مهمونی داره می ره اما لطف و مهربونی تو که تمومی نداره! داره؟
خدایا! به دادم برس از روزی که نه مال و اندوخته های ثروتم به دردم می خورن و نه زن و بچه ای که یک عمر به خاطر راحتی و رفاهشون تلاش کردم.
هیچی به دردم نمی خوره و به کارم نمیاد الا کاری که از قلب سلیم و سالم از شرک و کبر و کینه و حسد حضور تو آورده باشم. الا اینا هیچی به سودم نیست و به کارم نمیاد.
الهی الامان!
خدایا پناه می برم به تو از روزی که ظالم پشیمان از روی گرداندن از راه حق و مسیر هدایت.
خدایا وحشت می کنم! می ترسم از روزی یعرف المجرمون بسیماهم از روزی که وقتی مردم به صورتم نگاه می کنن از صورت سیاه و کریهم متوجه مجرم بودنم می شن.
خدایا پناه می برم به تو از روزی که این فرصت هایی که تو این دنیا بهم می دی و عزت دارم تموم می شه و همه چهره واقعی منو می بینن!
اون روز چه کنم؟
وای از یوم تبلی السرائر
وای از روزی که پرده ها افکنده می شه.
خدایا! چقدر ضعیفم و در عین ضعفم چقدر مغرور
خدایا! چقدر ناتوانم و در عین ناتوانی چقدر خودخواه
روزی میاد که دیگه نمی تونم مثل این دنیا خطاهام رو به دوش فرد دیگه ای بندازم. اونجا پدر رو جای فرزند و فرزند رو جای پدر مجازات نمی کنن.
ان الله وعد الله حق
خدایا! پناه می برم به تو از روزی که دیگه معذرت خواهی سودی نداره.
خدایا! از روزی که دیگه دستور دادن و قلدری سودی نداره و کسی از صدای بلندم نمی ترسه و حرف حرف توست و فرمان فرمان تو به تو پناه می برم.
خدایا! از روزی که تنهاتر از این دنیا می شم، از روزی که همه ازم فرارمی کنن، روزی که از همه فرار می کنم به تو پناه می برم.
از روزی که پشیمونم چرا تو این دنیا برای پر کردن تنهاییم به غیر تو پناه بردم. روزی که تازه می فهمم فقط تویی که به درد می خوری و به درد می خوردی. از اون روز هم به تو پناه می برم.
مولای یا مولا
تو آقایی و من بنده و چه کسی بر بنده رحم می کنه الا آقا؟!
مولای یا مولا
تویی با عزت و اقتدار و من بنده ذلیل توام و چه کسی رحم می کنه بر ذلیل الا عزیز؟!
مولای یا مولا
تو غنی هستی و من فقیر و چه کسی رحم می کنه بر فقیر مگر غنی؟!
مولای یا مولا


مناجات شعبانيه

بسم الله الرحمن الرحيم

-: الو! سلام

-: سلام عليكم! بفرماييد.

-: ببخشيد با خدا كار داشتم، مي خواستم با خودشون صحبت كنم.

-: خودم هستم، باز چي شده بنده من؟

-: اِ چه حافظه اي ماشا الله. چه زود منو شناختيد.

-: من هيچ كس و فراموش نميكنم. هيچكس.

-: ببخشيد خدا جونم! كارم يه خورده طول مي كشه وقت دارين؟

-: بگو! همه حرفات رو مي شنوم.

-: خدا جونم؟!

-: بگو جانم!

-: يه خواهش دارم.

-: بگو عزيزم.

-: ببين خدا! مي دوني! مي خوام بدونم وقتي باهات حرف مي زنم و درد دل مي كنم صدامو مي شنوي يا نه.

اصلا مي خوام هر وقت دعا مي كنم، دعامو بشنوي. به حرفم گوش بدي.

مي دوني! همينكه بدونم يكي حرفم رو مي شنوه برام كافيه.

-: من كه بارها گفتم ادعوني استجب لكم.

تو هر دفعه منو صدا كني جوابت رو ميدم.

هر موقع منو صدا كني ميام و پاي درد دلت مي شينم و باهات حرف مي زنم. اما وقتي اينقدر اين گوش تو هر صدايي و هر سخني رو شنيده و سنگين شده كه صداي منو نمي شنوه، تقصير من نيست.

-: واقعا حرفام رو مي شنوي؟!

-: واقعا حرفات رو مي شنوم.

-: ببين خدا! تو از همه چيز با خبري. همه چيز رو مي دوني، مگه نه؟

-: بله!

-: از حاجتم، از نامه نا نوشتم، از حرف نگفتم، از وضع دنيام، از آخرتم، از ظاهرم، از چيزي كه تو دل دارم، از همش خبر داري؟

-: آره همش رو مي دونم

-: هق هق گريه هام رو مي بيني؟

وقتي از بيچارگي و درموندگيم پيشت شكايت مي كنم، حرفام رو مي شنوي؟

وقتي از همه جا درمونده مي شم و طرف تو ميام، مي فهمي كه ميام؟

صداي در زدنام رو مي شنوي؟

-: بله بنده ام. مي بينم. مي شنوم. مي فهمم. مگه نشنيدي ان الله بصير بالعباد. مگه نشنيدي ان الله سميع الدعاء

-: مي دونم. اما من

-: هر جا كه بري بازم بنده مني. اما از بس كه باور نمي كني كه همشو مي بينم و مي شنوم اينقدر دل منو مي شكوني.

-: الهي بميرم!

-: بارها شده گفتم نرو. نفهميدي. رفتي. هي دنبالت اومدم. به ملائك گفتم مبادا چيزي بنويسينا صبر كنيد تا لحظه اخر. بر مي گرده. زينب اون عمل رو انجام نمي ده. زينب اون حرف رو نمي زنه. زينب اون

هر چي ملائك گفتن بار الها! اين بنده سابقه داره. دفعه اولش نيست. اما گفتم: نه شايد اين دفعه عوض شده باشه. صبر كنيد. چيزي ننويسيد.

و اونا هم با من منتظر نشستن تا ببينن تو عوض شدي.

هي صدات زدم. گفتم: زينب نرو. اما تو رفتي. گفتم: زينب نزن. اما تو زدي. گفتم: زينب نكن. اما تو كردي. اخر سر منو پيش ملائك سر افكنده كردي. ملائك گفتن: بار الها! بازم زينب عوض نشد.

-: شرمنده ام.

-: هر دفعه همين حرف رو مي زني. هر دفعه هم مي بخشمت. هر دفعه هم به روم سيلي مي زني.

-: شرمندتم. با وجود همه محبتي كه بهم داري سرم زيره. با اينكه خيلي بدم اما تو خيلي خوبي.

به جون خودم مي دونم كه اگه يكي از اين نعمتهايي رو كه بهم دادي بخاطر اين همه كفر و ناشكريايي كه مي كنم ازم بگيري، كسي نمي تونه اون رو دوباره بهم بده.

به جون خودم مي دونم اگر عزتي رو كه تو چشم مردم بهم دادي و خوب مي دونم كه لايق اين عزت نيستم، اگه ثانيه اي از من بگيري تو همون يك ثانيه كسي ديگه حاضر نيست بهم نگاه كنه. چه برسه به اينكه من رو به عنوان دوست، همراز و حتي فرزند قبول كنه.

اگه بگيري كي مي تونه اون عزت رو به من بر گردونه؟! مي دونم كه جز خودت هيچ كس.

خدا جونم! از روز برام روشن تره كه جز تو پناهي ندارم. هر جا برم، به هر راهي برم، به هر جا و مقامي برسم. باز اخر راه كه رسيدم و دستم رو خالي ديدم تو رو صدا مي كنم.

خيلي مي ترسم يه روزي پيمونه گناه من سر بره و خشمت بگيره.

خيلي مي ترسم كه بگي به اين بنده هر چي فرصت دادم آدم نشده.

خيلي مي ترسم از لحظه اي كه بخواي از من رو برگردوني.

خدا جونم! مي دونم اينقدر نافرماني و سركشي كردم كه لياقت مهر تو رو ندارم.

اما

اما بخشش صفتيه كه فقط در خور شان و مقام توست.

-: دلمو مي شكني. غم رو دلم مياري. غصه دارم مي كني. بعد مي گي غلط كردم؟!

مي دوني! هر بار كه مياي دلم نمياد دست رد تو سينت بزارم؟!

چشماي اشك بارونت رو كه مي بينم از خودم خجالت مي كشم كه در رو بروت باز نكنم. هر دفعه با روي گشاده در رو باز مي كنم و به استقبالت ميام به اميد اينكه ايندفعه، ديگه رو درست مي شي

اما تو مياي نمك مي خوري و نمك دون مي شكني

-: مي دونم كه با مدبر قرار دادن نفسم به خودم ستم كردم. اما خدايا! واي بر من اگر تو مرا نيامرزي. خدايا! تو زندگيم اين همه به من نيكي كردي من چطور مي تونم باور كنم كه لحظه مرگ منو تنها بزراي و خوبي خودت رو از من دريغ كني.

الهي اعتذاري اليك اعتذار من لم يستغن عن قبول عذره

فاقبل عذري يا اكرم من اعتذر اليه المسيئون

الهي لاترد حاجتي

و لا تخيب طمعي

و لا تقطع منك رجايي و املي

××××××

سلام!

گفت و شنودي رو كه خونديد قسمتي از ترجمه مناجات شعبانيه بود.

اگر مايل به خوندن ادامه گفت و شنود هستيد مراجعه كنيد به مفاتيح الجنان-اعمال مشتركه ماه شعبان

توصيه مي كنم اگه شده يك بار حتما بخونيد.

فوق العاده زيباست.

حقير رو هم از دعا فراموش نكنيد.

و به بركت صلوات بر محمد و آل محمد

التماس دعا

يا علي

مناجات صحيفه سجاديه

بسم الله الرحمن الرحيم

خداي من!

اي كسي كه ستار العيوبي و عيبهاي ما رو تو چشم همديگه مي پوشوني اما خودت آگاه و بصير بر همه اموراتي و چيزي بر تو پوشيده نيست.

مگه ميشه چيزي رو كه خودت به وجود آوردي از اون بي خبر باشي؟!

درسته كه از ناشكري حساب نعماتي رو كه به ما عطا كردي از دستمون در رفته اما

مگه ميشه شمار نعمتهايي رو كه به ما دادي رو نداشته باشي؟!

مگه ميشه چيزي كه خودت تدبرش رو مي كني ازش بي خبر باشي؟!

همه موجودات رو تو روزي مي دي

مگه ميشه كسي كه روزيش رو تو بهش رد ميكني از تو فرار كنه؟!

فقط و فقط يه خونه هست كه اون خونه هم مال توست و صاحب خونه تويي

وقتي فقط و فقط يه خونه باشه آدم به غير صاحب اون خونه به كي مي تونه پناه ببره؟!

سبحان الله!

كسي كه از تو بشتر مي ترسه يعني از بقيه داناتره.

كسي كه بيشتر از همه به فرمان تو عمل مي كنه يعني از بقيه متواضع تره.

 ملكا ذكر تو گويم كه تو پاكي و خدايي

اما كسي كه با اينكه تو روزيش رو مي دي باز از تو فرار مي كنه و به كس ديگه اي پناه ميبره يعني از بقيه پست تره.

سبحان الله!

اگه كسي بخواد براي تو شريكي قائل بشه و فرستادگان تو رو تكذيب كنه

با اين كارش از سلطنت تو چيزي رو كم نمي كنه

هي كي بخواد غير تو رو بپرسته آخر الامر سر و كارش با خودته

و اوني كه ديدار تو رو ناپسند مي دونه حيات جاودانه اي نداره.

سبحان الله!

چه بزرگ است مرتبه ات!

و قاهر است سلطنتت!

و شديد است نيرويت!

و نافذ است فرمانت!

سبحان الله!

براي همه آنچه را كه به وجود آورده اي مرگ را رقم زده اي.

چه بندگان خوبت كه اهل توحيد هستند

و چه آن كساني كه نافرماني ات كرده و به كفر گرائيده اند

و همگي طعم مرگ را مي چشند

و بازگشت همه به سوي توست

انا لله و انا اليه راجعون

سبحان الله!

پاك و والا و برتري!

لا اله الا الله

تنهايي و شريكي براي تو وجود ندارد

به تو روي مي آورم

و

فرستادگانت را تصديق كردم

و

كتابت را پذيرفتم

و

به هر معبودي جز تو كافر شدم

و

از هر كه غير تو عبادت كرده بيزارم.

خداوندا!

شبهايم را در حالي صبح مي كنم و روزهايم را به شب مي رسانم

كه عمل خود را در پيشگاهت اندك شمرده

و

به گناه خويش اعتراف دارم

و

به خطاهايم اقرار مي كنم

عملم مرا به عرصه هلاكت برده

و

هوسم مرا به تباهي انداخته

و

شهواتم مرا محروم نموده

مولاي من!

از تو درخواستي دارم و حاجتي را به درگاهت آورده ام.

كسي از تو درخواست مي كند كه به سبب آرزوهاي دور و دراز به لهو و بيهوده كاري پرداخته

و

بدنش به خاطر سلامتي از عبادت و ياد تو بي خبر مانده

و

دلش به خاطر فراواني نعمات تو و غفلت از تو به خوشي دنيا خوش شده

و

از عاقبت كار و اعمالش غافل شده

كسي به درگاه تو خواسته و حاجتي رو آورده

كه آرزو بر او غالب شده

و

هواي نفس گرفتارش كرده

و

دنيا بر او دست يافته

و

مرگ بر سرش سايه انداخته

به درگاه تو خواسته اي دارم

در حالي كه گناهانم را بسيار مي دانم

و

به خطاهاي خود معترفم

از تو مي خواهم

چون به غير از تو كسي را ندارم تا اجابت خواسته ام را به او واگذار كنم

و سرپرست و بزرگتري كه از درونم با خبر باشد و از خواسته ام آگاه باشد را ندارم.

براي من پناهگاهي از تو جز به سوي تو نيست.

بارالها!

از تو به حقي كه بر همه مخلوقات داري

و

به اسماء حسنايت كه به پيامبرت فرمان دادي تا تو را با آن نامها بخواند

و

به بزرگي ذاتت كه هيچ گاه كاستي ندارد و دگرگون نمي گردد و تغيير حال نميدهد و فناپذير نيست

مسئلت دارم

و

از تو مي خواهم

كه بر محمد و آلش درود فرستي

و

مرا با عبادت خود از غير خودت بي نياز سازي

و

با ترس خود قلبم را از اندوه دنيا تسليت دهي

و

اكنون كه براي اجابت خواسته ام به تو روي آورده ام

مرا با دستي پر از كرامتهاي فراوانت بازم گردان

چرا كه به سوي تو مي گريزم

و

از تو مي ترسم

و

ايمان به آن دارم كه تنها تو توان رد حوائجم رو به من داري

و

تنها تو را مي خوانم

و

به تو پناه مي آورم

و

به تو اطمينان دارم

و

از تو ياري مي خواهم

و

به تو ايمان دارم

و

بر تو توكل مي كنم

و

بر جود و كرمت اعتماد مي نمايم.

و

خوب مي دانم كه حاجتم را مي دهي

چرا كه هر آنچه را كه از تو نخواستم به من دادي

پس اكنون كه از تو مي خواهم

حتما مي دهي

يا غياث المستغيثين

اياك نعبد و اياك نستعين

**********************************

هنوز خيلي مونده تا آدم بشم

امام ره مي گفتند:

ملا شدن چه راحت

آدم شدن محاله

دعا کنيد خدا توفيق عمل بده.

********************

و به برکت صلوات بر محمد و آل محمد

التماس  دعا

يا علي

مناجات صحيفه سجاديه

يا لطيف!

ارحم عبدك الضعيف

الهي! اي كسي که گره گشاي همه مشكلات لاينحلي.

اي كسي كه با ياد تو تحمل سختيها و نا گواريهاي زندگي آسون ميشه.

خدايا! تو همون كسي هستي كه هر كسي با هر دين و عقيده اي وقتي ديد ديگه كاري از دست خودش و بشر مثل خودش بر نمياد به يه نيروي ديگه اي متوسل ميشه و اون نيرو تويي.

تو هموني هستي كه به همه نعمت رحمانيت خودت رو عطا كردي، چه خوب، چه بد.

پروردگارم! روزگار با قدرت تو در حال چرخشه و هر چيزي، جاندار و بي جان با قدرت تو حركت مي كنه.

همه چيز به فرمان توست.

خديا! با اينكه بنده بدي ام و وقت خوشي به سراغت نميام، وقت ناخوشي و گرفتاري ياد تو ميفتم.

بازم تو خلوت خودم وقتي كه از همه جا نا اميد شدم فقط يكي رو صدا مي زنم:

خدا!

تو تنهاييام فقط خدا خدا مي كنم.

هر چند اون موقع بازم طلبكارتم و مي گم:

خدا!

اگر در خونت نيام مي گي چرا نيومدي؟!

حالا هم كه اومدم چرا جوابم رو نمي دي؟!

خوب مي دونم كه عاشق ناله ها و ضجه هاي مني

خوب مي دوني كه وقتي بهم دادي ميرم و ديگه بر نمي گردم تا مشكل بعدي

اما بازم مي دي و راهيم مي كني

دم در برام ايينه قران درست مي كني، آب پشت سرم مي ريزي.

درد دلها با خدا كردن خوش است/اشك را مشكل گشا كردن خوش است/در ميان خلوت شبهاي هجر/با دو چشم تر دعا كردن خوش است

لحظه اخر كه توي آب رو نگاه مي كنم و لاي قران رو باز مي كنم صدام مي زني و بهم مي گي:

بنده من هر چند كه مي دونم حالا كه داري مي ري ديگه پيشم نمياي، اما بازم معرفتي كن و گهگاهي سراغم بيا.

اگر چه دوستم نداري

اما خيلي دوستت دارم

اگر چه وقتي مشكل داري سراغم مياي اما من مدام مواظبم كه خاري به پات نره اگه هم سر راهت سختي ميزام چون ديگه خيلي دلتنگت ميشم.

مي گم: خدا! قول ميدم زود به زود بيام.

به صورتم لبخندي مي زني و پيشونيمو مي بوسي در گوشم مي گي: واقعا؟

خدايا هيچ مشكلي حل نميشه الا اينكه تو بخواي.

خداي من! حالا هم بلايي بر من وارد شده كه سختي و ثقل اون منو در هم شكسته و گرفتاريهايي بر من حمله ور شده كه تحملش براي من دشواره.

خودم خوب مي دونم كه همه اينها نشونه قدرت توست تا اينكه بهم بفهموني نه به خوشي اين دنيا اعتمادي هست نه به ناخوشيش.

خدايا! چيزي رو كه تو بياري الا خودت كسي توانايي اين رو نداره كه پس ببره،

چيزي رو كه تو دشوار مي كني الا تو كسي نمي تونه آسونش كنه،

كسي رو كه تو ذليل كني الا تو كسي نمي تونه عزيزش كنه.

پس خدايا! بحق محمد و ال محمد در آسايش را برويم باز كن.

و به قدرتت صولت سلطان غم را در ميدان حيات من بشكن.

و مرا در موردي كه از آن شكوه دارم به عنايت و احسانت كامياب كن.

و به درخواست من شيريني اجابت را بچشان.

و از سوي خودت رحمت و گشايشي دلخواه نصيبم فرما،

و برايم نجات و خلاصي سريع از گرفتاريها مقرر كن.

و مرا به خاطر چيرگي غم از رعايت واجبات و به كار بستن مستحبات خود باز مدار.

چرا كه من به سبب آنچه به سرم آمده بي تاب و توان شده و قلبم از تحمل آنچه در زندگي ام رخ نموده لبريز از اندوه گشته و تو به رفع گرفتاري ام و رفع آنچه در آن افتاده ام توانايي

پس قدرتت را درباره من به كار بر.

گرچه!

از جانب تو مستحق نيستم.

********************************

خب! اگه الان هر کدوم داريد توي تنهايي خودتون با خداي خودتون راز و نياز مي كنيد خواهشا عطر نماز رو هم فراموش نكنيد.

چرا؟

چون خداوند به پيامبرش ميگه: يا رسول الله! به زباني مرا بخوان كه با آن زبان معصيت من نكرده باشي تا اجابت كنم دعاي تو را.

پيامبر مي گويد: خدايا! با اين زبان بارها گناه كرده ام پس چگونه بخوانم تو را تا مستجاب نمايي دعايم را؟

خداوند مي فرمايد: ‌به برادر مسلمان خود بگو تا تو را دعا كند چرا كه تو با زبان او معصيت من نكرده اي.

اما

اين مناجاتي رو هم كه بالا خونديد دعاي هفتم صحيفه سجاديه دعايي كه اما سجاد ع به هنگامي كه مهمي دست مي داد با اين دعا با خدا راز و نياز مي كردند هست البته با كمي دخل و تصرف.

و به بركت صلوات بر محمد و ال محمد

التماس دعا

يا علي

دعاي عرفه 2

تق تق!
– کيه؟
– يکي از بنده هاتونم!
– امرتون؟
– ببخشيد يه خورده اين دل من تنگ اومده اومدم باهاتون صحبت کنم خالي بشم.
– خواهش مي کنم. بفرماييد بنده من.
– سلام!
– عليکم السلام! شما دو روز پيشم اومده بودي درسته؟!
– شرمنده ام! جاي ديگه اي ندارم برم.
– خوش اومدي. خب! بگو ببينم چرا دلت تنگ اومده.
– خدا جونم!
– بگو جانم!
– من خيلي بدم!
– چرا فکر مي کني که بدي؟
– چونکه:

فان دعوتک اجبتني و ان سئلتک اعطيتني و ان اطعتک شکرتني و ان شکرتک زدتني
دعايت کردم اجابت کردي
و
اگر از تو خواستم عطايم کردي
و
اگر فرمانت بردم قدرداني نمودي
و
اگر شکرت بجاي اوردم افزودي .

با وجود اينا

انا الذي تعمدت انا الذي وعدت و انا الذي اخلفت انا الذي نکثت انا الذي اقررت:
منم که تعمد مي کنم
و
منم که وعده مي دهم
و
منم که خلف وعده مي کنم
و
منم که پيمان شکنم

قربون شکلت برم!
کاش مي تونستم يه کمي تنها يه کم مثل تو خوب باشم.
کاش مي تونستم مثل تو خوبيها را ببينم و سعي در برطرف کردن بديها داشته باشم.
تا من گناه مي کنم دنبال بهانه مي گردي که يه جوري اون گناه منو پاک کني.
کاش منم مثل تو بودم… مثل تو که نمي شه اما کاش خيلي خيلي کوچولو مثل تو بودم.
مي دوني خدا جونم!

الهي امرتني فعصيتک و نهيتني فارتکبت نهيک:
فرمانم دادي و نافرمانيت کردم
و
نهيم کردي مرتکب شدم

با اين حال:
انا يا الهي المعترف بذنوبي فاغفرها لي:
معترف به گناهان خودم بيامرز برايم آنها را
خدا جونم!
يا من اقال عثرتي و نفس کربتي و اجاب دعوتي و ستر عيوبي و غفر ذنوبي و بلغني طلبتي و نصرني علي عدوي
اي که درگذشتي از لغزشم
و
برطرف کردي گرفتاريم
و
اجابت کردي دعايم
و
پوشيدي عيبم
و
آمرزيدي گناهانم
و
رساندي مرا به مقصودم
و
ياريم کردي بر دشمنم
يا من سترني من الاباء و الانهات ان يزجروني و من العشاير و الاخوان ان يعيروني و من السلاطين ان يعاقبووني و لو اطلعوا يا مولاي علي ما اطلعت عليه مني اذا ما انظروني و لرفضوني و قطعوني فها:
اي که پرده پوشم کردي از نظر پدران و مادران تا مرا نرانند
و
از خويشان و برادران تا سرزنشم نکردند
و
از سلاطين تا شکنجه ام ندادند
و
اگر مطلع شده بودند
اي اقايم بر انچه مطلعي بر آن از من به من مهلت نمي دادند
و
رهايم مي کردند
و
از من قطع مي نمودند.
فاي نعمتک يا الهي احصني عددا و ذکرا ام اي عطاياک و اقوم بها شکرا و هي يا رب اکثر من ان يحصيها العادون
کدام نعمتهاي تو را معبودا به شماره در اورم و بيادگار
يا کدام عطايت توانم شکر کنم
و
آنها اي پروردگار بيش از آنهاست که شمارندگان آمار گيرند.

خب! خداي من!
به خاطر اين چيزايي که گفتم و به هزار و يک علت ديگه من بدم!
البته بد نبودما… منتهي بد شدم ديگه.
خدايا! ازت يه چيز مي خوام.
– بگو.

– خداوندا! به حق هشت و چارت*****زما بگذر شتر ديدي نديدي

– خب!
– يه چيز ديگه هم مي خوام.
– بگو.
– مي خوام خوب بشم. دوست دارم اونجوري باشم که تو مي خواي. نيت دارم خيلي خوب بشم…
– خب!
– اما…
– اما چي؟؟؟
– حالا که مي خوام خوب باشم تو هم يه لطفي کن.
– چيکار کنم؟!!!

– وفقتني لما يزلفني لديک
توفيق دهي مرا به آنچه خوشايند باشد تو را.

– ديگه چي؟

– اللهم اجعلني اخشاک کاني اراک و اسعدني بتقويک و لا تشقني بمعصيتک و خرلي في قضائک و بارک لي في قدرک حتي لا احب تعجيل ما اخرت و لا تاخير ما اجلت
خدايا! قرار بده مرا ترسان از خودت گويا تو را مي بينم
و
خوشبختم کن به تقواي خود
و
بدبختم مگردان به نافرمانيت
و
خير برايم مقرر کن
و
برکت برايم مقدر کن تا که دوست نداشته باشم آنچه را که پس انداخته اي
و
نه تاخير آنچه را که پيش انداخته اي.

– بازم مي خواي؟

– اللهم اجعل غناي في نفسي و اليقين في قلبي و الاخلاص في عملي و النور في بصري و البصيره في ديني و متعني بجوارحي و اجعل سمعي و بصري الوارثين مني و انصرني علي من ظلمني و ارني فيه ثاري و ماربي و اقر بذلک عيني
خدايا قرار ده مرا بي نيازي در نفسم
و
يقين در قلبم
و
اخلاص در عملم
و
روشني در چشمم
و
بينايي در دينم
و
بهره ام ده به اعضايم.
و
گوش و چشم بفرمانم قرار ده
و
ياورم باش به زيان آنکه ستم کند بر من
و
بنما به من انتقام گيري
و
آرزوهايم را در باره او
و
روشن کن بدان چشمم را.

– خب! ديگه چي؟

– اللهم اکشف کربتي و استر عورتي و اغفر لي خطيئتي واخسا شيطاني
خدايا بر طرف نما گرفتاريم را
و
بپوش عيبم را
و
بيامرز خطايم را
و
دور کن شيطانم را.
و في نفسي فذللني و في اعين الناس فعظمني
و
مرا در پيش خودم خوار کن
و
در نظر و چشم مردم بزرگ نما
– ديگه چي؟
– و بذنوبي فلا تفضحني و بسريرتي فلا تحزني و بعملي فلا تبتلني و نعمک فلا تسلبني و الي غيرک فلا تکلني
و
به سبب گناهانم رسوا مکن مرا
و
بباطنم رسوايم مکن
و
به دانشم گرفتارم مکن
و
نعمتت از من مبر
و
به ديگري مرا وا مگذار

– خب!
– خداجونم!
– بگو جانم!
– يه مشکل دارم!
– بگو عزيزم!
– خسته ام!
– الا بذکر الله تطمئن القلوب
– اما …
– اما چي؟!!!
– اروم نمي شم.
– برو ببين کجاي کارت گير داره. حتما يه مشکلي داري.
– خدا جونم!
– جون خدا! بگو بنده ام!
– من مي ترسما.
– از چي؟
– از شب اول قبر! از سنگ لحد!
– خب! با خودت يه همراهي بيار.
– کي رو بيارم؟! کي با من مياد؟!
– هادي رو بيار.
– اوا خاک به سر صدام.
– ذهنتم که حسابي منحرفه… هادي همون اعمال نيکته… واجباتته… مستحباتته… خب! اونو بيار.
– ازش خيلي دورم! بهش دسترسي ندارم.
– خب! صداش کن.
– نمي فهمه
– مي فهمه! تنها بايد از گذشته نادم باشي!
– همين؟
– اره همين! شما بنده ها خيلي به خودتون سخت مي گيريد در حالي که من بهتون اسون مي گيرم.
– خدا جونم!
– جون خدا!
– يه چيزي مي خوام.
– بگو بنده ام!
– شب اول قبر…
– چيه بازم مي ترسي؟
– نه! من منتظرم…
– منتظر؟؟؟
– ببين خدا جونم بزار بهت يه چيزي بگم
– بگو بنده ام
– يادمه يه جايي خوندم توي بهشت از سرما و گرما و نور خورشيد و از اين چيزا خبري نيست.
– خب!
– بعد يه موقعي بهشتيا يه نوري مي بينند…
– خب!
– بر مي گردند به توي خدا مي گند: خدا مگه نگفتي از نور خورشيد خبري نيست پس اين چي بود؟
– تو بهشون مي گي الان زهرا س بروي علي ع لبخند زد… اين نور لبخند فاطمه س بود.
– خب!
– خدا جونم!
– جون خدا!
– خودت مي دوني حتي توي همين دنيا هر باري اين مطلب رو مي خونم چقدر از لبخند فاطمه س شاد مي شم و اون شادي رو حاضر نيستم با هيچ چيزي عوض کنم.
– مي دونم!
– خدا جونم!
– جون خدا!
– اگر منو بردي جهنم… که مي دونم نمي بري… حداقل اون نور لبخند فاطمه س رو بهم نشون بده…
– …
– خدا جونم!
– جون خدا!
– خسته ام!
– الا بذکر الله تطمئن القلوب
– اروم نمي شم…
– برو ببين مشکل کجاست…

و به برکت صلوات بر محمد و ال محمد
التماس دعا
يا علي

دعاي عرفه 1

 بسم الله الرحمن الرحیم

خدا جونم سلام!
از ته قلبم می گم سلام!
با تمام وجودم می گم سلام!
خدای من سلام!
تنها یار من توی غربتم! اومدم باز یه کم درد دل کنم!
اومدم یه کم خودمو خالی کنم.
از یه طرف دلم خیلی پره.
از یه طرف عرفه داره میاد.
عید قربان داره نزدیک می شه.
عید غدیر هم پشت سرش تندی میاد.
اما…
عزیزکم! مونده بودم باز با چه زبونی بیام در خونتو بزنم.
می دونی! اخه دردای من همش تکراریه منتهاش سعی کردم نحوه درد دل کردنم رو تغییر بدم شاید از یه نواختی بیاد بیرون.
اون دفعه با نماز اومدم.
های های چقدر حال کردم.
این دفعه قربونت برم با عرفه از زبون حسینت اومدم.
اما اول یه گله…
پس اقامون کو؟؟؟؟؟؟
کی اقامون میاد؟؟؟؟؟
هی این هفته نیومد گفتیم حتما هفته بعد میاد.
این ماه نیومد گفتیم ماه بعد میاد.
امسال نیومد گفتیم سال بعد……..
اخه دیگه چقدر انتظار؟؟؟؟؟
چه قدر دیگه باید بگیم اللهم عجل لولیک الفرج؟!!!!
اقامون رو بفرست دیگه!!!
ما مخلصتیم….
خدای من! من اومدم پیش تو
چرا؟!!
چون:

و هو للدعوات سامع و للکربات واقع و للدرجات رافع و للجباره قامع
و اوست شنوای دعا گویان و دافع گرفتاریها و بالابرنده درجات و ریشه کن جباران

اره خدا جونم! همه کاره تویی.
پس اومدم پیش تو
خسته ام!
خسته شدم!
از این دنیا خسته ام!
از اطرافیانم خسته ام!
از اونایی که دور و برم شدند مگسان گرد شیرینی خسته ام!
از اونایی که گرگ در لباس میش اند خسته ام!
از اون قیافه های مذهبی که به اسم تو و دین تو هر غلطی که می خوان می کنن بعد هم همه چیز رو به اسم تو تموم می کنند خسته ام.
خدایا خسته ام!
مهمتر از همه
بار الها! خسته ام از دوری و هجران تو…
اما دلم به این خوشه که:

فلا اله غیرک
نیست معبود به حقی جز تو

و

مقرا بانک ربی
معترفم که تو پروردگار منی!

خدایا از خودمم خسته ام!
چرا؟
از بس که تو خوبی و من بدم!
از بس که هی نعمت می دی من کفران می کنم.
هی می بخشی و دوباره گناه می کنم.
اصلا بزار از زبون حسینت بگم که چرا از خودمم هم خسته ام:

یا من قل له شکری فلم یحرمنی و عظمت خطیئتی فلم یفضحنی و رانی علی المعاصی و لم یشهرنی
ای که اندک ترا شکر کرده ام و ومحرومم نکردی و بزرگ شد خطایم و رسوایم نکردی و دیدی در گناهم و معرفی ام نکردی

خدا جونم!
فبای شیء استقبلک
با چه رویی برابرت آیم؟؟؟

یا مولای ابسمعی ام ببصری ام بلسانی ام بیدی ام برجلی الیس کلها نعمک عندی و بکلها عصیتک
ای مولایم! آیا با گوشم یا با چشمم یا زبانم و یا دستم یا پایم با آن همه نیست این ها نعمت تو نزد من؟ و به همه انها نا فرمانیت

یا مولای فلک الحجه و السبیل علی
ای اقایم حق با توست و مسئولیت با من

خدای من!
تو چقدر خوبی!
من از بنده تو به خاطر خطایی که کرده متنفرم.
بدم میاد.
با اینکه نافرمانی امر تو رو کرده
منتهی من می شم کاسه داغتر از اش و ازش رو بر می گردونم
اما تو…
با اینکه سر کشی از فرمان تو کرده همون لحظه اگه برگرده بگه خدا!
بلافاصله می گی: لبیک


ادامه دارد….


و به برکت صلوات بر محمد و ال محمد