فهرست مطالب
آمار بازدیدکنندگان

نوشته های با برچسب ‘عبادت’

حدیث نماز

بسم الله
امام حسن عسکری علیه السلام:

لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ؛

عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است.

تحف العقول، ص448

آیا نحوه نماز و عبادت در دین یهود را می دانید؟

 

بسم الله

 


تورات مقدس متن مدونی برای تفیلا (نماز) معرفی نكرده، لیكن هر فردی چه مرد و چه زن یعنی همه افراد یهود را موظف به خواندن نماز كرده است. در سفر تثنیه فصل 11 یه 13 چنین ذكر شده است: «خداوند خدای خود را دوست بدارید و او را با تمامی دل و با تمامی جان خود عبادت كنید». دانشمندان یهود درباره این موضوع تفسیر كرده ‏اند كه این كدام پرستش است كه به قلب مربوط می‏ باشد؟ جواب داده‏ اند كه همان نماز است.

تفیلا وسیله ارتباطی است بین انسان و خدا كه در این رابطه انسان خود را بی‏نهایت كوچك دانسته در مقابل نیرویی بی‏نهایت بزرگ، به مدح و ستایش می‏پردازد. در قسمت دیگری از تفیلا انسان خواست‏ه ی خود را با خدا مطرح می‏كند. دعا كردن تكلیف كردن بر خدا نیست بلكه برعكس تكلیف كردن بر خود ماست یعنی می‏توان این طور بیان كرد كه انسان هنگام دعا كردن با در نظر گرفتن عنصر مشترك با خدا یعنی عنصر اراده و اختیار كه او را از سایر موجودات جدا می‏كند خواستار آن است كه با داشتن چنین عنصری خود را از مقام بی‏نهایت كوچك به مقامی بی‏نهایت بزرگ برساند و با كسب چنین قدرتی قادر به رفع نیازها و برآورد خواست‏ها باشد. قسمت دیگر تفیلای ما مربوط به شكرگذاری از خداوند است و این بزرگترین نشانه آگاهی انسان است و عبارت است از آگاه بودن انسان به ارزش‏های خویش و آگاهی او نسبت به همه نعمت‏ها و موهبت‏هایی كه دارد.

حخامیم(دانشمندان یهود) شكرگذاری را وظیفه هر انسانی در تمام موارد زندگی می‏دانند. چنان چه وقتی غذیی را می‏خوریم این كار را انجام می‏دهیم و یا در موارد دیگری مانند بوییدن شكوفه ‏ی شكر می‏گوییم كه چنین بصیرتی در حواس و فكر انسان وجود دارد تا پی به چنین مخلوقاتی ببریم. اصولا فلسفه مدح و شكرگزاری انسان را از فلسفه نیهیلیزم و پوچی‏گری بیرون آورده و او را متوجه جهان خارج و طبیعت می‏سازد.

نزدیكی انسان به خدا (كه توسط تفیلا(نماز) انجام می‏گیرد) نتیجه پیشرفت‏های عقلانی و تزكیه نفس خود اوست، كه او را مسئول آن قرار می‏دهد تا شایستگی خود را نسبت به این موهبت الهی ثابت نمید. اگر به انسان این افتخار داده شده است كه پرتویی از انوار الهی در روح او به امانت گذاشته شود، این وظیفه نیز برعهده او نهاده شده است كه زندگی خود را به نحوی بگذراند كه مورد تعیید آفریدگار قرار گیرد.

ایمان به عالی‏ترین وجه، هنگام دعا كردن و نماز خواندن جلوه‏ گر می‏شود. زیرا آن كس كه به خدا علاقه و صمیمانه ایمان دارد، به حضور پروردگار دعا می‏كند و حاجات خود را از او می‏خواهد. دعا كردن و نماز خواندن تنها بری رفع حاجات نیست، دعا و نماز در حقیقت عبارت است از رابطه‏ی صمیمانه بین آفریدگار و آفریده، كه انسان به وسیله آن از اعماق قلب با خالق خویش سخن می‏گوید. از ین رو دعا و نماز هم به درگاه خداوند مقبول و خوش‏ایند است و هم به انسان كمك می‎كند تا غم از دل بزدید و بار روح را سبك‏تر سازد حتی گفته شده است: خداوند مشتاق شنیدن دعا و نماز عادلان و نیكوكاران است بری چه دعا و نماز نیكوكاران به پارو (كلمه «عِتِر» به معنی پارو می‏باشد و همان حروف عِِتِر ریشه فعل دعا كردن و نماز خواندن را دارد) تشبیه شده است؟ چون همان‏طور كه پارو محصول را زیرو رو كرده و آن را از جایی به جای دیگر منتقل می‏‎سازد، به همان ترتیب دعا و نماز عادلان و نیكوكاران خـشم و غـضب خـداوند را بـه رحمت مبدل می‏كند (تلمود: یواموت 64 الف) نماز حقیقی چیزی بیش از حركت و تلفظ لبان است و بایستی از اعماق قلب برخیزد. نماز انسان به حضور خداوند مورد قبول واقع نمی‏شود مگر این كه وی قلب و جان خود را كف دست بگذارد چنان كه در مراثی ارمیا فصل 3 یه 41 آمده: «قلب خود را همراه با دست‏هیمان به سوی خدایی كه در آسمان‏ها است برافرازیم». یعنی آن كه ما نباید تنها دست‏هیمان را هنگام دعا و نماز به سوی خداوند بلند كنیم بلكه باید قلب خود را نیز متوجه خالق جهان سازیم.

 

كسی كه دعا و نماز می‏خواند باید چشمانش را پائین افكنده و قلبش را متوجه بالا سازد و باید نزد خود چنین مجسم كند كه خداوند مقابل او است چنان كه در كتاب مزامیر داود (تهیلیم) فصل 16 یه 8 می‏فرمید: «خداوند را همیشه پیش روی خود می‏دانم». در تلمود؛ براخوت، 28 ب آمده است: «هنگامی كه شما دعا و نماز می‏خوانید بدانید كه در حضور چه كسی یستاده‏ید». دانشمندان یهود دعا و نماز را چیزی بزرگ‏تر و والاتر از درخواستی برای رفع احتیاجات مادی می‏دانند. در عین حال كه تقاضاهی زندگی جسمانی را از یاد نبرده‏اند ایشان دعا و نماز را به عنوان واسطه‏ی بری ارتباط با خدا و گسترش پا‏ك‏‎ترین و عالی‏ترین احساسات و انگیزه‏هی طبیعی به كار می‏برند. در نظر ایشان، عبادت و خواندن دعا و نماز ورزشی است روحانی بری افزودن قدرت روان، بدین نیت كه روح فرمانده زندگی و ارباب و سرور جسم شود.

«نیچه» می‏نویسد انسان همچنان كه به آب و اكسیژن نیازمند است به خدا نیز محتاج است. روح نیمش عقل است و نیم دیگرش احساس، ما باید هم زیبایی دانش را دوست بداریم و زیبایی خدا را.

«الكسیس كارل» می‏گوید: آثار نییش و رسم پرستش و دعا كردن در جامعه وقتی رو به ضعف و فراموش شدن می‏گذارد مقدمات انحطاط و عدم مقاومت ملت و جامعه را فراهم می‏كند. بنابرین جامعه با از دست دادن عمل پرستش و نیایش مزاج خود را بری رشد میكرب انحطاط ، متلاشی شدن، تجزیه و ضعف اجتماع آماده می‏كند او می‎‏گوید روم باشكوه و متمدن قدیم را، دوری مردمش و متروك ماندن سنت دیرین بشری در پرستیدن، رو به ضعف و ذلت برد.

محققین روانشناسی از روی آمارهی ممالك مختلف به این نتیجه مسلم رسیده‏اند كه تعداد نسبی انتحار و قتل و طلاق و اعمالی كه در هیجان‏هی یاس و غضب انجام می‏شود در اقوام معتقد و مومن خیلی كمتر از محیط‏هی بی‏ دین و لاقید است.

لغت نماز و دعا در زبان عبری تفیلا گفته می‏شود و از ریشه (پیلِل) به معنی مجادله گرفته شده است چنان كه در تهیلیم (زبور داود) فصل 106 یه 30 آمده است: «پینحاس (نوه حضرت هارون) ایستاد و داوری نمود نماز و دعا كرد و مرگ و میر قطع گردی». در تلمود؛ سنهدرین 82 این جمله را چنین تفسیر كرده‏اند: پینحاس مثل ین كه با خدا مجادله كرد و درباره وبائی كه قوم را كشتار می‏كرد از خداوند توضیح خواست بنابرین هیتْپَلِل یعنی تقدیم اظهارنامه درباره مطلبی به پیشگاه قاضی عالم در عالیترین دادگاه و در سِفر پیدایش حضرت ابراهیم را می‏بینیم كه درباره افراد سِدُوم با خداوند به صورت مجادله و مانند یك وكیل مدافع با قاضی كل عالم بحث می‏كند و نمونه جالب دیگر دعا حضرت موسی است كه مانند وكیل مدافع شجاعی از قوم اسرائیل دفاع می‏كند و در سفر خروج فصل 32 یه‏هی 11 و12 و 13 چنین آمده: «موسی، به درگاه خداوند خدای خود التماس نموده، گفت: خداوندا چرا خشمت بر قومت افروخته شده است این قومی كه با قدرت عظیم و با نیروی قوی از مصر بیرون آوردی چرا مصریان بگویند از روی سوءنیت آنها را از مصر بیرون آورد تا این كه آنها را در بیابان بكشد … .

در طرف مقابل دعی سیر انبیاء به صورت مجادله با خداوند نیست، بلكه درخواست آنها به صورت التماس و تضرع است یعنی به درگاه خداوند بخشنده و مهربان روی آورده و طلب رحمت و بخشیش می‏نمایند. این نوع نماز را به نام (تفیلت ویدوی) یعنی اعتراف و اقرار به گناه خوانده می‏شود. در بیشتر قربانی‏هایی كه (در دوران معبد مقدس) تقدیم می‏شد صاحب قربانی دست‏هی خود را روی سر حیوان می‏گذاشت و مطالبی اداء می‏كرد و سپس مبادرت به قربانی می‏نمود و حال كه اجری مراسم قربانی امكان‏پذیر نیست این مطالب جزء دعا و نمازهی روزانه گردیده است.

دانشمندان یهود عقیده دارند كه اجداد مقدس ما حضرت ابراهیم و اسحق و یعقوب بنیان‏گذاران زمان نمازهی روزانه بوده ‏اند. حضرت ابراهیم نماز صبحگاه را بنیان گذاشت. «پیدیش فصل 22 یه 3: ابراهیم بامدادان سحرخیزی كرد …..» و حض اسحق نماز نیم‏ روز را «پیدیش فصل 24 یه 63: قبل از غروب اسحق بری راز و نیاز كردن (با خدا) به صحرا رفت….. ». حضرت یعقوب نماز شامگاه را. پیدیش فصل 28 یه 11: در آن محل (محل كوه موریا كه حضرت اسحق بری قربانی به آنجا برده شد) نماز خواند و نظر به ین كه آفتاب غروب كرد آنجا منزل نمود…».

بنی ‏اسرائیل در مصر نیز نماز می‏گذاشتند و دعا می‏خواندند چنان كه در سفر خروج فصل 2 یه 23 ین طور آمده: یعنی «پس از مدت مدید (كه فرزندان ییسرائل از گل‏كاری و خشت‏ زنی رنج می‏بردند) واقع شد كه پادشاه مصر درگذشت. فرزندان ییسرائل از آن بندگی نالیدند و از عذاب فریاد ‏زدند. فریاد شكایت آنها از بندگی به درگاه خداوند رسید».

در كتاب دانیال فصل 3 یه 11 مندرج است: حضرت دانیال روزانه سه مرتبه پنجره خانه خود را رو به بیت‏ المقدس (اورشلیم) باز می‏كرد و به زانو می‏افتاد و با سجده به درگاه خداوند نماز می‏گذاشت. این نماز با تسبیح و مدح شروع می‏شد و با شكرگذاری خاتمه می‏یافت.

از نماز و دعاهی حضرت موسی در تورات زیاد بازگو شده است از جمله در كتاب تثنیه فصل 3 یه 24 و 25 آمده است: «یعنی خداوندا تو شروع كردی كه بزرگواری و قدرت زیادت را به بنده‏ات نشان دهی چون كه كدام نیروئی در آسمان و زمین وجود دارد كه كارها و دلاوری‏هی تو را انجام دهد. تمنی این كه (اجازه دهی از رود اردن) عبور نمیم و آن سرزمین خوبی را كه در آن طرف رود اردن است یعنی آن كوه زیبا و لِوانُون را ببینم».

سیر تكامل نماز از حضرت ابراهیم تا ظهور حضرت موسی به طور بسیار خلاصه شروع می‏شود و در زمان حضرت موسی با نزول تورات نمازهی خاصی به آنها اضافه می‏گردد و پس از دوران انبیاء به طور كلی بنا به مقتضی وضع اجتماعی و سیاسی و اتفاقات تاریخی ادعیه بوجود آمده و تصنیف می‏گردد و به مجموعه دعاهی قبلی اضافه می‏گردد و در دوران بازگشت پراكندگی اول توسط «عِزرا» و یارانش در حدود دو هزار و چهارصد سال قبل شكل كامل به خود می‏گیرد و به صورت مدون در می‏ید و سپس در تمام دوران استقرار معبد مقدس دوم به شكل ثابت می‏ماند و در زمان تدوین تلمود یروشلمی حدود 1800 سال قبل ختم می‏گردد.

به طور خلاصه انبیاء بعد از حضرت موسی مانند یهوشوع پیغمبر، حنا زن القانا، شموئل نبی، حضرت داود، حضرت سلیمان، حزقیاهو پادشاه و یا حضرت یونس، ارمیا نبی، حبقوق نبی، دانیال نبی، مردخی و استر و عزرا و (دانشمندان تلمود) هركدام در عصر خود بر نماز و ادعیه‏هی موجود دعاهایی افزودند. نمونه‏ هایی از این دعاها بدین مضمون می‏باشند:

در پیان لحش (دعی نوزده بركتی) این درخواست را می‏خوانیم:

«ای خدی من زبان مرا از بدگویی، و لبانم را از تكلم به نیرنگ باز دار، در برابر اشخاصی كه مرا نفرین می‏كنند، زبانم ساكت و خاموش بماند، و روانم در برابر همگان همچون خاك باشد. قلبم را برای پذیرفتن تورات بگشا، جانم فرمان‏هی تو را پیروی و تبعیت و اگر كسانی علیه من بد بیندیشند و به زیان من قصد كنند، تو به فوریت مشورت آنها را برهم زن و فكرشان را باطل كن. سخنان دهان من مورد رضای تو قرار گیرند و تفكر دلم به حضور تو مقبول افتد، ای خدیی كه آفریدگار و نجات‏دهنده من هستی». (براخوت 17 الف)

یكی از دانشمندان یهود، در پیان دعا فوق، این دعا را افزوده است:

«ای خداوند من، خدای اجداد من میل و رضای تو بر این تعلق گیرد، كه در دل هیچ انسانی كینه و دشمنی علیه ما وراد نشود. و كینه و عداوتی علیه هیچ انسانی بر دل ما نگذرد. حسادتی نسبت به ما در دل هیچ‏كس رسوخ نكند، و نسبت به هیچ‏كس نیز حسد به دل ما راه نیابد. در سراسر روزهی عمر تحصیل تورات و اجری فرایض تو مشغله ما باشد، و سخنان ما به حضور تو التماس و تضرع محسوب می‏گردد، قلب‏هی ما را متحد كن تا از نام تو بترسیم. از آن چه كه منفور درگاه تو است ما را دور بدار، و به آن چه مورد راضی تو است ما را نزدیك ساز، و به خاطر نام مبارك خودت با ما احسان كن. (تلمود یروشلمی براخوت 7 دال)