فهرست مطالب
آمار بازدیدکنندگان

قضا و قدر ، اراده يا اجبار

بسم الله الرحمن الرحيم

قضا و قدر

اراده يا اجبار؟

يه بحثي كه امروزه براي خيليا جا نيفتاده و از پس تجزيه و تحليلش بر نميان قضيه شب قدر، رقم خوردن تقدير، مختار يا مجبور بودن انسان، تحميل شدن يك آينده اجباري و تحت قالب برنامه ريزي شب قدر زندگي كردن هست.

زياد تا حالا سوال شده:

انسان مختار يا انسان مجبور؟

اگر انسان اراده داره و با اراده خودش كاري رو انجام مي ده پس شب قدر براي چيه؟

مگه شب قدر همه افعال و كردارمون در سال آينده رقم نمي خوره پس چطور ميگن انسان با اراده خودش عملي رو به وجود مياره؟

اگر انسان بايد در چهارچوب برنامه شب قدر زندگي كنه پس اين سخن براي چيه كه مي گن انسان در گرو اعمال خودشه؟

اگر شب قدر راست باشه پس خدا عادل نيست چرا كه براي بعضي اتفاقات و رخ دادهاي خوبي رو در سال آينده رقم مي زنه و براي بعضي اتفاقات بد رو.

اين بي عدالتي نيست؟

و …


قبل از اينكه بحث رو شروع كنيم عرض كنم كه اين جوابي كه در ادامه به نظر شما مي رسه به اين شكل و شيوه حداقل خود من تا حالا هيچ جا نخوندم و نتيجه مطالعه اي هست كه از كتب مختلف داشتم اگر دوستان فاضلي كه قدم رو چشم ما ميزارن، شاهد اشتباهي بودن انشا الله حتما متذكر بشن.


و اما…

با يك مثال شروع مي كنيم:

من تصميم مي گيرم كه به برنامه هاي روزانم سر و ساموني بدم و يك برنامه ريزي مشخصي رو براي خودم تهيه كنم تا كار عقب مونده اي نداشته باشم و كاراي عقب افتاده قبل رو هم جبران كنم.

برنامه ريزي صورت مي گيره.

اخر شب ميام سري به عطر نماز و باكس ميلم بزنم، آفلاينهام رو چك كنم و طبق برنامه ريزي كه كردم زود بخوابم تا فردا، سر حال بيدار بشم و روزم رو طبق برنامه ريزي شروع كنم اما …

تا مسنجرم رو روشن مي كنم مي بينم چراغ مسنجر يكي از دوستان روشنه ترجيح ميدم سلام و احوالپرسي داشته باشم اما…

اين سلام و احوالپرسي چند ساعتي طول مي كشه…

يه دفعه اي وصل مي كنم به نماز صبح، نماز رو مي خونم و مي خوابم…

خب؟

اين باعث ميشه كه يا صبح روز بعد طبق برنامه اي كه ريخته بودم از خواب بيدار نشم و يا اگه به زور هم بيدار بشم نتونم دقيق به همه برنامه ريزي كه داشتم برسم.

پس يك فعل بيهوده و اشتباه من باعث شد تا عمل مثبت من رو تحت تاثير قرار بده.

ميريم سراغ شب قدر

خوبه بدونيد كه هيچ عملي براي انسان اجبار نيست الا مرگ

مرگ هم دو نوع داريم: اجل معلق و اجل قطعي

اجل معلق رو با فعل خوب و بد ميشه جلو و عقب انداخت ولي اجل قطعي رو نمي شه كاريش كرد. همون دقيقه و ثانيه اي كه از روز اول معين شده حتي يك ثانيه هم به هيچ عنوان زيادتر نمي شه.

براي خيليا هنوز هم سواله كه چرا وقتي سال 68 از تلويزيون پخش شد كه براي سلامتي امام ره دعا كنيد و اكثر مردم روونه مساجد شدن و صداي امن يجيب… آسمون ايران رو پر كرد اما…

بله! جواب اينه كه: اون ديگه اجل قطعي حضرت امام ره بود.

از روزي كه حضرت امام ره متولد شدن همين مقدار عمر رو براي ايشون مشخص كرده بودن به خاطر همين دعاهاي مردم…

پس متوجه شديد كه تنها اجبار مرگه اونم از نوع قطعيش

حالا…

فردا شب، شب اول قدره.

يكي از سه شبي كه اينده ما رقم مي خوره.

فكر كنم با توضيحي كه بالا دادم ادامه مطلبم رو حدس زده باشيد.

درسته! شب قدر فقط يك برنامه ريزي براي انسانه كه خوب و بدش بر مي گرده به كرده هاي انسان در سال قبل اما با اين وجود اجباري در كار نيست. اين برنامه قابل تغييره.

انسان با عبادت و عمل نيكش، با درست كاري خودش مي تونيه اتفاقات بدي رو كه توي اين برنامه ريزي هست رو به عقب بندازه يا كاملا محو كنه.

فلسفه صدقه دادن همينه ديگه

صدقه بلا رو دور مي كنه

بلا چيه؟

همون اتفاقات بدي كه قراره برات اتفاق بيفته.

گاهي پنج تا يك تومني كه تو صندوق صدقات مي ندازي شايد تصادفي رو كه اونور خيابون در انتظارت نشسته و باعث ميشده تا اون اجل معلق به سراغت بياد رو يا به كلي محو مي كنه يا باعث ميشه اون اجل معلق رو عقب بندازه.

حتي با يك ليوان آب دست تشنه دادن هم ميشه اين برنامه رو عوض كرد.

اما در عين حال

كوچكترين فعل بدي اتفاقات خوب و زيباي اين برنامه ريزي رو محو يا به عقب مي ندازه.

خداي نكرده فقط يه دل شكستن كافيه تا كل برنامه ريزي اون سالت رو به روزهاي سياهي تبديل كنه.

پس…

شب قدر تنها يك برنامه ريزي هست كه قابل تغييره

شايد تو اين شبا براي خيليامون زيارت كعبه رو بنويسن.

شايد براي خيليامون همسر خوب، فرزند صالح، شفاي مرض يا مريضمون، رفع گرفتاري زندگي و … ديگه رقم بخوره و چه بسا كه با يه دروغ خيلي كوچولو با يه ناشكري با يه عمل خلاف يا همشو محو كنيم يا به عقب بندازيم.

بزاريد يه تجربه شخصي رو براتون تعريف كنم:

مدتها بود كه نيت داشتيم ماشينمون رو تبديل به احسن كنيم منتهي هر دفعه اي كه مي رفتيم سراغش يا جور نميشد يا يه خرج خيلي بزرگي رو دوشمون ميومد كه به كلي از خيرش مي گذشتيم تا اينكه يه شب كه با خانواده با هم نشسته بوديم من و خواهرام خيلي نق و نوق كرديم، هر چي هم بابا مي گفتند: نگيد اين حرفا درست نيست به خرج ما نرفت كه نرفت…

خلاصه اونشب داداشم خوابي مي بينه كه بهش مي گن: برو بهشون بگو ما تبديل به احسن كردن ماشينتون رو نوشته بوديم. اما هر دفعه كه ميايم اجرا كنيم مي بينيم كه به عقب افتاده.

داداشم مي پرسه: چرا؟

مي شنوه كه: هر دفعه با يه شكوه و ناشكري به عقب مي ندازيدش.

مي بينيد: شب قدر كاملا اراديه منتهي اراده اي كه شايد خيلي از اوقات ازش غافليم.


پس:

شب قدر براي ما يك برنامه ريزي مي كنند.

نوع اين برنامه ريزي به سال پيش ما بستگي داره.

اين برنامه قابل تغييره.

هم ميشه خوبيها رو به بد تبديل كرد هم بديها رو به خوب. كه اين كاملا دست خود انسانه، حالا ديديد انسان مختاره نه مجبور.

اما حتما قبول داريم كه انسان غافله. خيلي غافل


سعي كنيد اين شبها رو تا جايي كه مي تونيد احياء بگيريد، لازم نيست از سر شب تا سحر رو بيدار بمونيد، بعد نماز رو كه خونديد پيش به سوي رختخواب

نه!

سر شب رو تا يك و دو راحت بخوابيد نيروتون رو ذخيره كنيد دو سه ساعت قبل از اذان صبح و بين و الطلوعين رو بيدار بمونيد.

كاراي ما برعكسه از سر شب بيدار مي مونيم تا دو و سه بعد سحري خورده و نخورده مي خوابيم تا كله ظهر.

از فضيلت قبل و بعد از اذان صبح غافل مي مونيم كه اتفاقا اصل كاري هم همين موقعهاست نه ساعت 12 شب


تا مي تونيد گريه كنيد و اظهار ندامت از كرده هاي سال گذشته و سالهاي گذشته

گريتون نمياد حالت ندامت و گريه بگيريد.

توي اين سه شب نماز قضا يادتون نره، البته يكي از مستحبات كل ماه رمضان خواندن 1000 ركعت نماز قضاست. اما اين سه شب رو از نماز قضا غافل نمونيد.

اما يه قول هم به خدا بديد:

قول بديد در سالي كه در پيش داريد حتما پيگير اداي ديون باشيد: چه حق الله چه حق الناس

چيزي كه خداي نكرده اگه آدم يه دفعه اي اجل معلق به سراغش اومد و ماشاء الله اكثر ماها هم كه از اسم وصيت و وصيت نامه گريزونيم مي مونه گردنمون بدون اينكه كسي بدونه.

حتما صفحه اول سر رسيدتون مقدار روزه و نماز قضا و حتي ديونتون(طلبكار و بدهكار) رو بنويسيد. حداقل اينجوري ديگه زحمت سروش و بهنوش كمتره.


يه دوستي دارم زماني كه عراق خيلي بحران بود شوهرش ماموريتي رفت عراق.

يه بار تو دوران ماموريت شوهرش رفتم خونشون.

چون كلا ادمي هستم كه خيلي به اتفاقات اطرافم دقيق و حساااااااااااسم ديدم يه گوشه از اتاق رو اصلا نمي ره و اگه اونطرف هم چيزي لازم داره به دخترش مي گه.

برام سوال شد كه اين فعل او يعني چه

ازش پرسيدم فلاني قضيه چيه؟

زد زير گريه. پيش خودمون گفتيم اي بابا از كي تا حالا حرف زدن ما هم شده گريه آور.

خلاصه بعد اينكه خانوم آروم شد فهميديم بله.

شوهر ايشون قبل از رفتن وصيت نامه نوشته. و اتفاقا وصيت نامه رو هم روي ميز همون گوشه اتاق گذاشته و تازه فهميدم كه…

گفتم خوبه ماها از ورق وصيت نامه مي ترسيم، حالا باز خوبه وقتي حضرت عزراييل مياد در اتاق در ميزنه اذن دخول بگيره، كارش رو راحت مي كنيم در جا سكته رو مي زنيم.

دعاي تعجيل در فرج رو هم در صدر دعاهاتون قرار بديد. حضرت به شيعيانشون مي فرمايند: براي ظهور من مثل يك زنداني اسير در بند و مثل يك مرغ در قفس دعا كنيد.

اللهم عجل لوليك الفرج

و به بركت صلوات بر محمد و ال محمد

التماس دعا

يا علي


یک نظر بگذارید


Warning: Undefined variable $user_ID in /home/etrenamaz/public_html/wp-content/themes/izidreams/izidreams/comments.php on line 201