فهرست مطالب
آمار بازدیدکنندگان

نامه خدا براي من و امثال من!

قل هو الله احد

يك هفته گذشت…

يك هفته از رفتنش مي گذره…

چقدر جاي خاليش به چشم مياد…

چقدر ادم احساس دلتنگي مي كنه…

مثل همه ادما كه وقت دلتنگيشون به چيزي پناه مي برن رفتم سراغ قرآن…

سر انگشتم رو شانسي گذاشتم روي يكي از صفحات و باز كردم…

آيه چي بود؟؟؟

نه! جالب تر از اون يه نامه بود.

از اونجايي كه من عاشق اينم كه سورپرايز بشم با ذوق نامه رو باز كردم

با هم مي خونيمش

29 رمضان المبارك 1425 ق


قل هو الله احد


بنده من سلام!

الان ساعتهاي پاياني ماه مبارك رمضان است و من در حال نوشتن نامه هايي براي بندگانم، كه حاكي از ياداوريهاييست كه تو اين يك سال، يعني تا سال ديگه که باز مهمون من مي شيد و بهش نياز داريد، هستم.

واسه همه بنده هايي كه اين يك ماه رو روزه گرفتن اين پيامها رو مي فرستم.

بعضي كه خودشون تو اين يك ماه لحظه به لحظه با پيام ها و انگيزه مهموني دادن من آشنا بودن و زندگي كردن.

بعضي هم كه ارتباطشون خوب بود به دلشون انداختم.

براي بعضي هم نامه نوشتم.

چرا نوشتم؟!

بنده من!

اگه يادت مونده باشه از همون اول اول وعده يه روز ديگه اي رو بهت داده بودم…

و هر روز 10 مرتبه اون روز رو به خودت ياداوري مي كني و اقرار مي كني به اينكه صاحب اون روز منم…

با احوال و روحياتت كاملا آشنام و همش رو مي دونم، بخاطر همينه كه 30 روز روزه رو برات اجبار كردم.

سخته! مي دونم!

اما بخاطر خودت گذاشتم…

اول بزار چند تا خبر از اينده بهت بدم.

تو همون روزي كه تو مي گي مالك يوم الدينش منم…

مي دوني چه حال و روزي داري؟!

مستاصل، نادم، دستت از همه جا كوتاست، هيچ كدوم از اطرافيانت به فكرت نيستند، همه افرادي كه الان دور و برت رو گرفتن و دل به اونا خوش كردي، همه اونايي كه قربون صدقت مي رن و بلات رو به جون خريدار مي شن تو همون روز نه تنها ازت فرار مي كنن و دور و برت نميان بلكه اگر از دستشون بر بياد سنگيني بار خودشون رو هم رو دوشت مي زارن.

بنده من!

پدر، مادر، همسر، دوست، آشنا، همسايه و … همشون وسيله ان. تو هم براي اونا وسيله اي. وسيله اي براي اينكه روز موعودتون رو درست كنيد.

همتون وسيله هم ديگه ايد براي رسيدن به من.

داشتم مي گفتم: تو اون روز كه دور و برت خاليه و هيچكس رو نداري فكر مي كني توجيه گره از مشكل لاينحلت باز مي كنه.

آره! توجيه…

همون فعلي كه تو اين دنيا هم بد جور داري بهش عادت مي كني…

اون روز وقتي نوبت تو مي رسه و پروندت رو باز مي كنم و شروع مي كنم به خوندن، مي دوني جواب تو در برابر سوال من چيه؟!

سوال من اينه كه: چرا؟ چرا گناه كردي؟

و جواب تو اينه که: نتونستم! نتونستم كه گناه نكنم.

و من اين يك ماه تو رو مهمون خودم مي كنم تا بهت ثابت كنم مي توني. و هر سال اين اثبات براي ياداوري تو تكرار ميشه.

اما امان از دل غافل تو زينب! امان!

من هر سال ميام بهت ثابت كنم:

خواستن، توانستن است.

آخر اين ماه براي همه بنده هام پيام مي فرستم كه:

ديديد تونستيد، فردا روزي نگيد: نتونستما

زينب! ديدي؟! ديدي مي توني تحمل كني؟!

مي توني جلوي خودت رو بگيري؟!

مي توني چشم پوشي كني؟!

هر چند از گشنگي جلوي چشمات رو نمي ديدي اما تونستي تحمل كني؟!

هر چند يخچال پر بود از مواد غذايي رنگارنگ اما تونستي جلوي خودت رو بگيري؟!

هر چند ليوان اب خنك تو دستت خيلي وسوست مي كرد اما تونستي ازش چشم پوشي كني؟!

تو تونستي و ديدي كه مي توني.

همينجوري كه جلوي شكم رو تونستي بگيري، جلوي شهوت رو هم مي توني بگيري و اگر جلوي اين دو تا كه ام الفساد هستند رو تونستي بگيري روز موعودت رو آباد كردي.

جلوي شهوت رو گرفتن خيلي اسون تر از جلوي شكم رو گرفتن، هست.

فقط اراده مي خواد، فقط اراده

زينب! خواستن توانستن است.

نمي گم سعي كن گناه نكني، ميگم گناه نكن. چون مي دونم و مي دوني كه اگه بخواي مي توني گناه نكني اما بهت مي گم برو تو فاز اينكه به خودتم ثابت كني كه مي توني.

برو به نفس امارت ثابت كن كه از پسش بر مياي و مي توني زمينش بزني.

مي دوني چرا نفس امارت اينقدر نسبت به تو جريح شده؟ اخه اينقدر بهش رو دادي كه ديگه باور كرده هميشه برنده ميدون بايد او باشه. يه بار هم كه تو مياي برنده شي بهش بر مي خوره و براش سنگين تموم ميشه.

خيلي تو اين روزا با هم انس گرفته بوديم. يادش بخير چقدر شباي قدر رو با هم درد و دل كرديم. اما چه ميشه كرد. موندن و رفتن من دست تو و دلته.خيلي دوست دارم بنده هام هر شبشون مثل شب قدر باشه.

دوستت دارم! تو هم منو دوست داشته باش.

به يادم باش

والسلام علي من اتبع الحق

یک نظر بگذارید


Warning: Undefined variable $user_ID in /home/etrenamaz/public_html/wp-content/themes/izidreams/izidreams/comments.php on line 201