فهرست مطالب
آمار بازدیدکنندگان

اميد نا اميدان (قسمت چهارم)

بسم الله الرحمن الرحيم
***********
 اول خلاصه اي از سه قسمت قبل و بعد هم قسمت چهارم:
اميد نااميدان داستان پزشکي به نام قهار و بيماري به نام احسن الخالقين است.
احسن الخالقين دچار رذايل اخلاقي و امراض نفساني شده بود و همه پزشکان از او قطع اميد کرده بودند تا اينکه در کمال نا اميدي با پزشکي به نام قهار آشنا مي شود. احسن الخالقين با قهار تماس مي گيرد و قهار براي او وقتي را تعيين مي کند.
خلاصه اينکه پزشک مي گويد: شرط ورود به مطب اين است که از همه قطع اميد کني.
تنها و تنها به من اميد داشته باشي و مرا حلال مشکلاتت بداني. (تکبيره الاحرام)
احسن الخالقين پس از اينکه با قهار روبرو مي شود به دنبال کلامي مي گردد که هم به نوعي آغاز سخن کند و هم در همين کلام اول از قهار استمداد و طلب ياري کند تا نهايت سعي خود را براي بهبودي او بکار گيرد که در اين ميان صحبتهايي بين پزشک و احسن الخالقين رد و بدل مي شود.
(بسم الله الرحمن الرحيم)
سپس در ادامه صحبتها احسن الخالقين از اينکه سنگ صبور و مربي يافته جمله
الحمد لله رب العالمين را بر لب جاري مي کند و در اينجاست که قهار مسير تربيتي خود را براي احسن الخالقين توضيح مي دهد.

و اکنون ادامه داستان:

((قبل از اينکه شروع به خوندن کنيد اين نکته را متذکر شوم که در يادداشت زير هر کجا که کلمه راهنمايي به کار برده شده منظور همان رحمت است….
بخونيد! متوجه ميشيد.))

قهار به احسن الخالقين مي گويد: بيمار من! من درمان و بهبودي همه کساني را که به من مراجعه مي کنند بر خود لازم و واجب مي دانم.
منتهي چون علمي که من در طبابت دارم منحصر به فرد است و نزد هيچ طبيب ديگري يافت نمي شود من نسبت به کساني که بيمار نمي شوند و نزد من نمي ايند نيز توجهاتي دارم. اصلا بگذار مردم را براي تو دسته بندي کنم.
يک دسته کساني هستند که بيمار نمي شوند منتهي هميشه به من مراجعه مي کنند و با دستوراتي که به آنها مي دهم پيشگيري از امراض مي کنند.
يک دسته کساني هستند که به فکر من نيستند اما زماني که به مرضي دچار مي شوند سراغ من را مي گيرند و آنها هم مثل گروه اول بعد از آن دائم با من در ارتباطند.
عده اي تنها زمان بيماري به سراغ من مي ايند.
اما عده اي هم هستند که چه بيمار بشوند چه بيمار نشوند اصلا به سراغ من نمي ايند.
احسن الخالقين: جناب دکتر معذرت مي خوام ميشه در مورد شيوه درمان و اين گروههايي که نام برديد کمي بيشتر توضيح بديد؟!
قهار: ببين احسن الخالقين همونطور که قبلا گفتم هم شيوه درماني من با ديگر پزشکان متفاوت است و هم مريضهايي که به من مراجعه مي کنند با مابقي مريضهايي که به ديگر پزشکان مراجعه مي کنند فرق دارند.
من پزشکي هستم که بين مردم هستم. مي گردم. مي چرخم. به همه توجه مي کنم و همه را راهنمايي مي کنم.
خب! راهنمايي هاي من اسم داره.
اون راهنمايي را که همه را راهنمايي مي کنم. چه بيمار چه سالم چه کسي که مراجعه مي کنه چه کسي که مراجعه نمي کنه اون راهنمايي رحمن نام دارد و دسته سوم و چهارم توي اين دسته قرار مي گيرند.
اما يه راهنمايي مخصوص دارم که به همه کس نمي گم و فقط مخصوص افراديست که شخصا مراجعه مي کنند اين راهنمايي رحيم ناميده مي شود و دسته اول و دوم مشمول اين راهنمايي هستند.
احسن الخالقين: جناب پزشک چرا شما همه رو راهنمايي مي کنيد؟!
چرا به خودتون زحمت مي ديد؟!
چرا دنبال همه راه ميفتيد و راهنمايي رحمن را اعمال مي کنيد؟!
خب! شما به همون رحيم اکتفا کنيد. وقتي خود مردم دلشون براي خودشون نمي سوزه …
در اينجا قهار حرف احسن الخاقين را قطع مي کنه و مي گه: اما من دلم براشون مي سوزه. اينا طاقت رنج و سختي رو ندارن. بدنشون ضعيفه نمي تونن درد رو تحمل کنن. دنبالشون مي رم نکنه بفهمند.
اونا دلشون براي خودشون نمي سوزه اما من خيلي دلم براشون مي سوزه.خيلي دلم مي سوزه.
من اگر هم رحمن هستم و هم رحيم به خاطر اينه که (( کتب ربکم علي نفسه الرحمه …54-انعام)) من بر خودم واجب کردم که دنبال همه برم.
احسن الخالقين به قدري من مشتاقم که در اين مطب زده بشه و يکي وارد بشه.
به قدري من بيمارانم را دوست دارم.
به قدري من عاشق اين مردم هستم و علاقه مندم که چه بيمار و چه سالم بيان و در اين مطب رو بزنن.
احسن الخالقين همشون منو ميشناسن…
اما بعضياشون سراغم ميان و به يادم هستند. بعضياشون گهگاهي به يادم هستم. بعضياشون هم هيچ وقت يادي از من نمي کنند.
اما من به ياد همشون هستم به ياد همشون.
*********************************************************
نکته قابل توجه اينکه:
آوردن الرحمن الرحيم بعد از رب العالمين اشاره دارد به نکته که ما در عين قدرت نسبت به بندگان خويش با مهرباني و لطافت رفتار مي کنيم.
 
يا ربنا!
استر عيوبنا في الدنيا و الاخره به حق محمد و آله الاطهار
و به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
التماس دعا
يا علي

یک نظر بگذارید


Warning: Undefined variable $user_ID in /home/etrenamaz/public_html/wp-content/themes/izidreams/izidreams/comments.php on line 201