فهرست مطالب
آمار بازدیدکنندگان

نوشته های با برچسب ‘نماز’

عوامل حضور قلب در نماز

بسم الله

 عوامل حضور قلب در نماز

قرآن كریم یكی از ویژگی های انسان های مؤمن و رستگار را خشوع آنان در نماز دانسته و می فرماید: (( به راستی كه مؤمنان پیروز و رستگار شدند، آنان كه در نماز خشوع می كنند.))1

خشوع یعنی تواضع، اظهار ادب و بندگی و توجه قلبی و حضور انسان در پیشگاه خداوند با تمام وجود. نماز گزار واقعی كسی است كه به هنگام نماز چنان غرق در تفكر و حضور پروردگار و به راز و نیاز مشغول است كه ذره ای از دل خود را برای غیر خدا و امور مادی خالی نمی گذارد.

پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) مردی را دید كه درحال نماز با ریش خود بازی می كرد، آن حضرت فرمود: (( اگر قلب او خاشع بود، اعضا و اندام او نیز چنین بودند.))2

میزان اثر بخش بودن نماز و پذیرش آن، به میزان خشوع و حضور قلب انسان بستگی دارد؛ از این رو امام باقر(علیه السّلام) می فرماید: (( با تمام وجود نماز بخوان، چرا كه در مقابل آن مقدار از نماز پاداش داده خواهی شد كه با حضور قلب انجام می دهی.))3

عوامل مختلفی برای ایجاد حضور قلب در نماز وجود دارد كه برخی از آن ها را یادآور می شویم:

1. پی بردن به اهمیت نماز

مهم ترین عامل مؤثر در پیدایش حضور قلب در نماز، اهمیت دادن به راز و نیاز با خدا و ارتباط با او از راه نماز خواندن است.آثار و بركات و نتایج حاصله از نماز هر چه برای انسان مهم و ضروری جلوه كند، بر عشق و توجه قلبی او خواهد افزود و او را از توجه به غیر خدا باز خواهد داشت.

2. فهم معانی

بی توجهی و نداشتن حضور قلب در نماز معمولاً از آن جا ناشی می شود كه نمازگزار با الفاظ عربی آشنا نیست و نمی داند با چه كسی سخن می گوید و چه بر زبان جاری می-كند. الفاظی را از كودكی به او آموخته اند و او بدون توجه به معنای آن ها فقط طوطی وار تكرار می كند. پر واضح است كه این گونه سخن گفتن، نه احساس نیاز به صحبت كردن با خدا را در دل انسان زنده می كند و نه ایجاد كننده حضور قلب است.

3. شرایط و محیط منا سب

حضرت علی(علیه السّلام) در نامه خود به مالك اشتر، فرماندار مصر، می فرماید: (( ای مالك، در برنامه ی خود بهترین وقت ها را برای نماز و ارتباط با خدا قرار بده، هر چند همه وقت های تو برای خداست.))

بسیار اتفاق افتاده است كه انسان، بی حوصله است و انگیزه و شوق انجام هیچ كاری را ندارد، یا موضوع مهمی فكر و ذهن او را به خود مشغول كرده است و یا مشكلی سر راه او قرار گرفته كه او را از اندیشیدن به سایر مسائل زندگی باز می دارد؛ طبیعی است كه در چنین اوضاع و احوالی شرایط مناسب برای حضور قلب در نماز فراهم نیست. هم چنین ممكن است در اطراف انسان، اشیایی وجود داشته باشد كه حواس انسان را از توجه به نماز باز دارد؛ مانند: آیینه، عكس و … كه از نظر اسلام نماز خواندن در مقابل آن ها مكروه است،4 در چنین محیطی نیز پیدایش حضور قلب برای نماز گزار بسیار مشكل است.

این كه امام صادق(علیه السّلام) می فرماید: (( نماز حاقن و حاقب و حازق كامل نیست و حاقن كسی است كه ادار به او فشار می آورد و حاقب به كسی می گویند كه مدفوع به او فشار می آورد و حازق كسی است كه جوراب او را آزار می رساند))5 ، در واقع به مسأله حضور قلب در نماز اشاره می كند. بنابراین برای پیدا كردن حضور قلب باید نماز را در شرایط و محیط مناسب به جا آورد.

4. تعیین مكان مخصوص

امام صادق(علیه السّلام) به یكی از یاران خود به نام حریز می فرماید: (( اتخذ مسجداً فی بیتك؛ در خانه ی خود محلی را برای مسجد انتخاب كن.))6

انتخاب مسجد یا محل مناسب برای مناجات و راز و نیاز با خدا در منزل، در ایجاد حضور قلب بسیار تأثیر دارد. معمولاً وقتی انسان در چنین مكان هایی قرار می گیرد فكر و ذهن او خود به خود از چیزهای دیگر جدا شده و یاد خدا و نماز جایگزین آن می گردد و آمادگی انسان برای نماز گزاردن با حضور قلب بیشتر می شود.

5. اختصاص وقت مخصوص

یكی از عوامل موفقیت انسان، برنامه ریزی است. هر كاری باید در وقتی مشخص انجام شود تا از هدر رفتن نیروهای و سردرگمی جلوگیری شود. نماز كه یكی از وظایف سنگین ما در شبانه روز است، از این موضوع جدا نیست و باید برای آن وقتی مخصوص تعیین گردد.

6.یاد نماز وداع

هیچ انسانی نمی داند چند سال زنده خواهد بود، و هر روز این احتمال را می دهد كه شاید فردا زنده نباشم؛ نمازگزاری كه با توجه به این نكته نماز می خواند و چنین تصوری در ذهن او وجود دارد كه شاید این آخرین نمازی باشد كه توفیق انجام آن را دارد، بیشترین حضور قلب را نسبت به سایرین خواهد داشت.

امام صادق( علیه السّلام) به نماز گزاران توصیه می كنند: (( هنگامی كه می خواهی نماز واجب خود را بخوانی، در وقت بخوان و مانند كسی باش كه نماز وداع می خواند و می ترسد كه بعد از این توفیق نماز خواندن نصیب او نشود.))7

7. انجام مستحبات

انجام مقدمات و مستحبات نماز، چه آن اموری كه قبل از آغاز نماز باید انجام شود؛ مانند: اذان، اقامه، پوشیدن لباس های زیبا، استعمال عطر و بوی خوش و چه آن اموری كه همراه نماز یا بعد از آن مستحب است انجام گیرد، این ها نیز در حضور قلب در نماز بسیار تأثیر دارند.

8- یاری جستن ا ز خدا

انسان های والا مقام و نزدیكان به درگاه پروردگار، ضمن دعا و مناجات های خود همواره این خواسته را مطرح می كرده اند كه خدایا ما را لحظه ای به خودمان وامگذار و از شیرینی مناجات و ملاقات با خودت محروم مساز و این درسی است برای ما پیروان و شیعیان آن بزرگواران كه دست نیاز به سویش دراز كرده و از او بخواهیم به ما توفیقی عنایت كند كه با تمام وجود و با حضور قلب به درگاهش شرفیاب شدیم.

9. تمرین

انسانی كه در طول یك نماز ممكن است بیش از یك لحظه تمركز حواس یا حضور قلب نداشته باشد، می تواند با تمرین و تداوم بخشیدن به این خواسته ی خود، چنان قدرتی پیدا كند كه با تمام وجود به نماز بایستد و در لحظه ای از لحظات نمازهای خود چیزی غیر از خدا را در ذهن و قلب خود راه ندهد.

10ـ پرهیز از غذاهاى شبهه ناك نیز در این امر بسیار مؤثّر است.

«كَسْبُ الحَرامِ یُبینُ فی الذّرّیة؛[ وسائل الشیعه، ج12، ص53.] درآمد حرام در فرزندان اثر (نامطلوب) می گذارد (و هدایت آنها را دچار مشكل می كند)».

قساوت قلب

خوراكی كه انسان تناول می كند، اگر پلید و حرام باشد، قلب را تیره می سازد. در این صورت دیگر از او امید خیری نیست و پند و اندرز در او اثر نمی كنند و سخت ترین مناظر رقّت بار او را متأثر نمی كنند. امام حسین(ع) به لشكریان عمر سعد فرمود: «از اینكه شما نافرمانی ام می كنید، و به سخن من گوش فرا نمی دهید، این است كه شكم هایتان از حرام پر شده و بر دل هایتان مهر خورده و دیگر حق را نمی پذیرید. وای بر شما! آیا انصاف نمی دهید؟ آیا گوش فرا نمی دهید!؟» نفس المهوم، محدث قمی، ترجمه كهری، ص110.

11 پرهیز از گناه عامل مؤثّر دیگرى است; زیرا گناه آین قلب را مكدّر ساخته، مانع آن مى شود كه جمال محبوب حقیقى در آن منعكس گردد، و با حجابى كه به وجود مى آید انسانِ دعاكننده، یا نمازگزار، خویشتن را در محضر او نمى بیند، به همین دلیل، قبل از هر نماز و دعا باید از گناهان توبه كرد و خود را به خدا سپرد. توجّه به اذكارى كه در مقدّمه نماز آمده است بسیار مؤثّر است.

مردي از حضرت اميرالمؤمين علي (ع) پرسيد: «يا أميرَالْمُؤْمِنينَ، اِنّي قَدْ حُرِمْتُ الصَّلاةُ بِاللَّيْلِ؟ قالَ: فَقال أميرُالمؤمنينَ (ع): أنْتَ رَجُلٌ قَدْ قَيَّدَتْكَ ذُنُوبُك».من از نماز شب محروم شدم.

حضرت فرمود: تو كسي هستي كه گناهان تو مقيّدت نموده است. (يعني تو آزاد نيستي و در قيد و بند گناهانت هستي).

امام صادق (ع) فرمود: «اِنَّ الرَجُلَ يَذْنِبُ الذَّنْبَ فَيَحْرُمُ صَلاة َاللَّيْلِ وَ اِنَّ الْعَمَلَ السَّيّيءَ اَسْرَعُ في صَاحِبِهِ مِنَ السِّكِين فِي اللَّحْمِ».

كسي كه مرتكب گناهي شود از نماز شب محروم ميگردد و به درستي كه نفوذ اثر كار ناپسند در انجام دهنده آن از نفوذ چاقو در گوشت سريعتر است».

حضور قلب در نماز از دیدگاه عالمان ربانی و عارفان الهی نوشته محمد بدیعی

 

 

نقش خانواده در گرایش کودکان و نوجوانان به نماز

با توجه به ارزش و قداست خانواده در می‏یابیم که: خانه، اولین مدرسۀ تربیت اخلاقی و دینی است و کودک به تدریج بر اساس مشاهدات روزمره، پایه‏های اخلاقی خود را پی‏ریزی می‏کند. در محیط خانه کودک تعالیم خوب و بد را فراگرفته و  زیربنای اخلاقی او شکل می‏گیرد. کودک مثال نهال تازه‏ای است که هر طور او را پرورش دهیم، رشد می‏کند و  نیز آنچه را که  بطور منظم در محیط خانه می‏بیند، نسبت به آن انس پیدا می‏کند. مشاهده آداب دینی و عبادات مذهبی بویژه نماز که در شبانه‏روز بطور منظم از  طرف بزرگترها در محیط خانه رخ می‏دهد، در ذهن و روان کودک نقش می‏بندد.

با توجه به حس تقلیــد کودک، مشاهده می‏شود که او با شروع سال دوم زندگی، از حرکــات والدین تقلیــد می‏کند. اگر انجـام این حرکات با نوازش و تشویق والدین همراه باشد، بر رغبت کودکان می‏افزاید. وقتی مادر چادر نماز بر سر می‏گذارد و به نماز می‏ایستد، دختر4 ساله دوان دوان به سراغ چادر یا روســـری خود رفته و آن را بر سر می‏کشد و مانند مادرش به رکوع و سجود می‏رود.

اگر مادر پس از اتمام نماز یک شکلات یا هدیه به کودک دهد، سبب تقویت روحیه نماز خواندن در کودک می‏شود. وقتی کودک بزرگتر می‏شود، از رفتن به کلاس‏های مذهبی‏ای که بصورت قصه و زبان ساده  دین را توضیح دهد، استقبال می‏کند. بنابراین به والدین توصیه می‏شود زندگی انبیاء و داستان‏هایی در مورد نماز را برای کودک خود بازگو کنند.

وقتی کودک خردسال بر اساس تقلید و الگوبرداری از والدین و دیگران، خود به رکوع و سجود می‏رود و حرکات و افعال یک نمازگزار را انجام می‏دهــد و بر اثر تقویت و تشویق، میل و گرایش به نماز در او نیرومند می‏شود، می‏توان اقامه نماز به صورت جماعت را در او قــوت بخشـید. والدینی که اهل عبادت و نمـاز هسـتند، مواقعی که اقوام دور هم جمع می‏شوند، نماز را به جماعت در خانه برگزار نمایند و با خوش رویی، فرزندان خود را به نماز دعوت کنند. به تـــدریج این فـرضیه را می‏توان از منـــزل به مسجد محل کشانید و بدین ترتـیب است که خانواده به نحو احسن می‏تواند فرزند خود را در گرایش به نماز یاری و کمک نماید.

قرآن می‏فرماید: "ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر". "نماز انسان را از فحشاء و منکر باز می‏دارد."

(سورۀ عنکبوت، آیۀ 45)

در جای دیگر می‏فرماید: "اقم الصلاة لذکری". "نماز را برای یاد و توجه من به پا دار."

(سورۀ طه، آیۀ 14)

و در جای دیگر می‏فرماید: "و انما للکبیرة الاعلی الخاشعین". "نماز بار سنگینی است مگر برای افراد خاشع."

(سورۀ بقره، آیۀ 45)

پیامبر گرامی اسلام صلوات الله علیه و آله فرموده‏اند:

"رکعتان من عالم خیر من سبعی رکعة من جاهل". "دو رکعت نماز عالم، بهتر از هفتاد رکعت نماز جاهل است."

در حدیث است: "نماز را در وقتش چنان بخوان که گویا آخرین نماز توست و تو بعد از نماز با دنیا خداحافظی می‏کنی."

( بحار الانوار، ج/84، ص/223)

حضرت علی علیه السلام فرموده‏اند:

"لاقربة بالوافل اذا اضرت بالفرائض". "هرگاه نمازی مستحب به نمازهای واجب ضرر برساند، آنگونه عبادت موجب قرب به خدا نخواهد بود."

(الحیاة، ج/1، ص/318) ( پرتوی از اسرار نماز محسن قرائتی، ناشر: ستاد اقامه نماز، پائیز 1386، صحفه 26).

 (مقدمه)

از آنجایی که روح پرستش از همان ابتدای خلقت انسان در نهاد او جای گرفت، انسان همواره به دنبال پناهگاه مطمئنی بود تا بتـواند به معبـود خویـش دست یابد. روح او خـدا را جستجـو کرد و در حال نماز خواندن، پی به خدا برد. الکسیس کارل فرانسوی می‏نویسد:

( نیایش در مرحلۀ عالی‏تر خود از سطح درخواست و عرض حال، فراتر است.)

نماز به قدری فضیلت دارد که حتی زمانی که پیامبر(ص) صاحب کوثــر شد، برای تشکـر و قدردانی از خداوند متعال، راهی را جهت شکر‏گـــزاری از او طلبید. خداوند فرمود: نخست نمــاز بخوان و بعـد از آن قربانی کن و به مستمندان ده.

جنبه‏های تربیتی نماز، بخشی است که تاثیرات قابل مشاهده نماز را بیان می‏کنند. این تاثیرات عبارتند از:

1ـ تهذیب اخلاق                                                 2- روح خوش‏بینی                                                     3- تکرار نمازها

اعمال مذکور در شبانه‏روز باعث بروز حالات معنوی در انسان نمازگزار می‏گردند.

در مورد اینکه چگونه کودک به نماز علاقه و گرایش داشته باشد و آن را انجام دهد، می‏بایست از ابتدای حیات کودک دقت لازم صورت گیرد. نوع انتخاب همسر نیز خود می‏تواند در زمان شکل‏گیری فرزند، نقش مهمی داشته باشد؛ چراکه کودک بیشترین ساعات خود را درخانه و با مادر سپری می‏کند. وقتی که این قضیه با دقت صورت گیــرد، کودک از همان سنین اولیه، تقلید اعمال دینی بویژه نماز را در رفتار پدر و مادر جویا می‏شود.

برخی از کودکان در سنین 2 الی 3 سالگی و برخی از 4 سالگی این حس را بروز می‏دهند. البته در 6 سالگی به عینیت می‏توان آن را مشاهده کرد. زمان آغاز نماز خود سخنی جداگانه است. در خاندان اهل بیت(ع) کودکان از 5 سالگی نماز می‏خواندند؛ اما در افراد عادی کودکان باید از سنین 7 سالگی به خواندن نماز بپردازند. علت آن هم این است که کودکان تا سن 7 سالگی باید بازی کنند.

(ماهنامه پرورشی تربیت وزارت آموزش و پرورش، شماره 10و11، تابستان 1383، صفحه 19)

بنابراین ما خانواده‏ها باید سعی بر آن داشته باشیم که از همان اوان کودکی فرزندانمان را با نماز آشنا سازیم؛ زیرا سعادت و خوشبختی آنان مهمتـر از هر چیز، در خواندن نماز و عمل به دستورات آن است و به این آیه شریفه قـــرآن تمسک جوییم که:

"ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر". و بدین ترتیب آیندۀ فرزندانمان بیمه خواهد شد.

(روش تحقیق)

در این مقاله از روش (جمع‏آوری اطلاعات) کتابخانه‏ای استفاده شده که با مراجعه به کتابخانه‏ها، اطلاعات جمع‏آوری گردیده و علاوه بر اطلاعات طبقه‏بندی شده در میان متن و دو منبع (گفتار فلسفی کودک) اثر روان شاد فلسفی و نشریۀ ماهنامۀ پیوند سازمان مرکزی انجمن اولیاء و مربیان، آبان ماه 1385، شماره 325، صفحه 21، از مجلات: رشد ـ تربیت ـ پیوند که در کتابخانۀ مدارس موجود بوده، مطالب و اطلاعات جمع‏آوری و سپس با استفاده از روش توصیفی جمع‏بندی گردید.

(محدودیت‏های تحقیق) 

ـ دسترسی مشکل به منابع موجود در کتابخانه‏های مختلف شهر و سخت‏گیری مسئولین آن مکان‏ها در امانت دادن کتاب‏های مختلف.

ـ کمبود دقت با توجه به گستردگی موضوع مقاله.

ـ وجود مشغلۀ زیاد برای فرهنگیان بخصوص فرهنگیان خواهــر که چندین مسئولیت را در کنار هم دارند و فرصت کافی برای انجام بهتر تحقیق را ندارند.

(تعبیراتی از نماز در قرآن)

ـ نماز خواندن ارتباط با خدا پیدا کردن است.

ـ نماز به جهان ماورای طبیعت راه یافتن و به خداوند بزرگ ایمان داشتن و تنها در برابر او سر تعظیم فرود آوردن است.

ـ نماز سخن گفتن با خدا و سرانجام به افکار و رفتار و کردار رنگ خدایی دادن است.

ـ نماز هر گونه عوامل اضطراب و دلهره را از بین برده و دل را از آرامش کامل برخوردار می‏سازد.

ـ نماز خود را ساختن و برای جنگیدن با دشمن آماده نمودن است.  

ـ نماز یک وظیفۀ ثابت و معین برای مؤمنان است.

ـ نماز انسان را در برابر گناه بیمه می‏کند و نیز زنگار گناه را از آیینۀ دل می‏زداید.

ـ نماز عمل موثری برای مبازره با شرک و وسیله‏ای برای طرد هر گونه وسوسۀ شیطانی از دل و جان آدمی است.

ـ نماز خواندن و بر آن شکیبایی و استقامت ورزیدن برای انسان و خانوادۀ او مایۀ پاکی، صفای قلب، تقویت روح و دوام یاد خداست.

ـ نماز سمبل پیوند با خالق است. قدرتمندان با تقوا، هرگز دست از آن برنمی‏دارند.

ـ نماز انسان را به تجارت آخرت که کساد در آن نیست، امیدوار می‏سازد.

ـ نماز ستون دین، پیوندخلق و خالق، مربی نفوس، معرج مؤمن و نهی کننده از فحشاء و منکر است.

ـ نماز‏گزارانی که به نماز خودشان تداوم می‏بخشند، بندگان شایستۀ پروردگار هستند.

(روزنامه نگاه، شماره282، نیمه اول آذر ماه 1385)

( اهمیت نماز و جایگاه آن در رفتار اولیاء خدا)

ـ حضـرت عیسی(ع) در گهواره فرمودند: خداوند مرا تا زنده هستم، به نمـــاز و زکــات سفارش کرده است.

(سورۀ مریم، آیۀ 31)

ـ امام حسین(ع) حتی در ظهر روز عاشورا در میدان مبارزه و در برابر تیرهای دشمن هم نماز را رها نکرد.

ـ حضرت ابراهیم(ع) همسر و کودک خویش را در بیابان‏های داغ مکه که آن هنگام هیچ آب و گیاهی نداشت، مسکن داد و گفت: خدایا تا نماز به پا دارند.

(سورۀ ابراهیم، آیۀ 37)

ـ پیشوایان معصوم ما علیهم السلام، هنگام نماز رنگ خود را می‏باختند و می‏فرمودند: وقــت ادای امانت الهی و حضور در پیشگاه خداوند متعال است.

(بحارالانوار، جلد 81)

ـ گرچه بعضی نماز را به طمع بهشت یا ترس از عـذاب جهنم می‏خوانند، اما امیرالمؤمنین علی(ع) نماز را نه برای تجارت یا سپری از آتش، بلکه به خاطر شایستگی خدا برای عبادت انجام می‏داد.

(نهج البلاغه، حکمت 237)

""" برای اهتمام به این برنامه سازنده، اسلام به پدران و مادران سفارش کرده که اطفال خود را قبل از بلوغ مثلاً از سن هشت سالگی به هر نحو که می‏توانید وادار به نماز کنید و گاهی هــم به خاطـر بی‏اعتنایی‏شان، از خود خشونت نشان دهید."""

(محسن قرائتی (پرتوی از اسرار نماز)، ناشر: ستاد اقامه نماز، پاییز 1383، صفحه82)

(چگونه کودکانی متدین تربیت کنیم)

در ارتباط با تربیت دینی و رشد اخلاقی کودکان، باید خود والدین عامل به واجبات و دوری کننده از محرمات باشند. با زبان ساده و کودکانه و به تدریج، نگرش دینی مطلوب را در آنها بوجود آورند و توجـه آنها را به جهان آفرینش و آفرینندۀ عالم جلب کنند. در این زمینه توجه به نکات  زیـر ضروری به نظر می‏رسد: 

1ـ خانواده در تفکر اسلامی، جایگاهی بسیار رفیع دارد. برخی امور در خانواده مهم و بعضی اهم‏اند؛ اما اموری است که با واژه اهم نیز نمی‏توان جایگاه آن را معلوم کرد که از جملۀ این امور تربیت دینی است. تربیت دینی قبل از عوامل دیگر از درون خانواده ریشه می‏گیرد و از طریق تاثیر گذاری خانواده تکوین می‏یابد. 

2ـ صفاتی که بویژه به وسیلۀ مادر به فرزند منتقل می‏شود، اکتسابات بعدی او را در زندگی جهت می‏دهد، در واقع بخش سخن بر ذات و تکوین و نوع رحمی است که کودک در آن شکل پیدا کرده است.

3ـ آغاز خلقت انسان که در کرۀ زمین با خانواده شروع شده، در واقع نشانگر این است که خانواده رکن عالم هستی بوده و خانواده است که به کل هستی جهت می‏دهد.

"""از نکات فــوق در می‏یابیم که در طـول زندگی انسان، هیچ یک از نهادها، سازمان‏ها و عوامل اثـرگذار بر انسان، نمی‏توانند با خانواده و اثرگذاری آن بر کودک (انسان) برابری کنند. والـدین به اندازۀ قابلیت‏ها و شایستگی‏های خود می‏توانند محصول با ارزشی از جهات مختلف به خصوص رشــد دینی، تربیتی و اعتقادی به یادگار بگذراند. خداوند در قرآن به پاس این ارزش و اهمیت، حقوق والـدین را در کنـار توحید و خداشناسی قرار داده است."""

(سورۀ اسراء، آیۀ24)

با توجه به ارزش و قداست خانواده در می‏یابیم که خانه اولین مدرسۀ تربیت اخلاقی و دینی است و کودک به تدریح بر اساس مشاهدات روزمره، پایه‏های اخلاقی خود را پی ریزی می‏کند.

در محیط خانه کودک تعالیم خـوب و بــد را فرا گرفته و به این ترتیب زیر بنای اخلاقی او شکل می‏گیـرد. کودک همانند نهال تازه‏ای است که هر طور او را پرورش دهیم، همان گونه رشد می‏یابد.

(سادات محمد علی (رفتار والدین با فرزندان) انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، سال1382)

خانه، پرورشگاه اطـفال است؛ بنابراین اگر والدین و سایر اعضای خانواده دارای روش صحیح و اخلاق نیک باشند، کودکان خوب و به دنبال آن انسان‏های بزرگ، افــراد متعهد و فعال تربیت شده و به جامعه تحویل داده می‏شود و بالعکس. لازم به ذکر است که اسلام پدران و مادران را در امر تربیت دینی و اخلاقی فرزندان خویش مسئول می‏داند.

پیامبر اکرم(ص) در اینباره می‏فرماید:

"ادبوا اولادکم فانکم مسئولون"."( سفینةالبحار ـ ماده ادب)"

حضرت علی(ع) نیز فرموده‏اند:

"اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم." "بحارالانوار، جلد23، صفحه 114"

تربیت دینی کودک در دوران قبل از دبستان، محدود به ایجاد انس به مسائل دینی است. به این معنا که کودک آنچه به طور منظم در محیط خانواده می‏بیند، نسبت به آن انس پیدا می‏کند و همین انس اولیــه، زمینه را بـرای پدید آمدن عادت و انجام فرایض دینی در مراحل بعــدی فــراهم می‏آورد.

مشاهدۀ آداب دینی و عبادات مذهبی بویژه نماز که در هر شبانه‏روز به طور منظم از طرف بزرگترها در محیط خانه انجام می‏شود، در ذهن و روان کودک نقش می‏بندد و با توجه به حس تقلید در او، مشاهده می‏شود که کودک از سال دوم زندگی از حـرکات والدین تقلید می‏کند. اگر انجام این حرکات با نوازش و تشویق والدین همراه باشد، بر رغبت کودک می‏افزاید.

همین تأثیرات روحی و خاطرات شیرین است که در آیندۀ کودک و جهت‏گیری بعدی او بسیار مؤثر خواهد بود.

"""نکتۀ قابل تأکید در اینجا این است که بنا به علایق دینی خود والدین، آنها نباید فرزندانشان را به زیـاده‏خواهی در این زمینه وا دارند. این یک روش صحیح نیست. بلکه بایــد زمینۀ انجـام داوطلبانۀ برخی آداب دینی را برای فرزندان خود فراهم کنند."""

(زرهانی/1385) در زمینۀ رشد عواطف دینی کودکان، می‏توان از ایجاد احساسات مذهبی در آنها استفاده کرد. احساسات مذهبی یکی از عمیق‏ترین گرایش‏های فطری در انسان است که اگر زمینۀ شکوفایی دینی را با دلایل ساده‏ای که برای فرزند قابل فهم باشد فراهم کنیم، قانع و راضی می‏شود.

هرگز نباید ذهن او را با استلال‏هایی که فراتر از درک ذهنی او هستند آشفته ساخت؛ زیرا ظرفیت ذهنی کودک از طریق ارائه دلایل مورد قبولش، جهان بینی او را شکل داده و بینش دینی او را هـدایت می‏کند.

(ملکی حسن (تعلیم و تربیت کودک و نوجوان)، تهران، انتشارات مدرسه)

(نقش خانواده در گرایش کودکان و نوجوانان به نماز )

کودک در خانه به دنیا می‏آید و اولین کسی که با او ارتباط مستمر برقرار می‏کند، مادر و سپس پدر و سایر اعضای خانواده‏اند. نوع اعتقادات و ملاک و معیارهای اخلاقی، خلقی و دینی از والدین به کودک منتقل می‏گردد.

کودک نظرات دینی و اعتقادی خانواده‏اش را می‏پذیرد. ایمان دورۀ کودکی با همۀ پاکی و صفایش ایـن نقیصه را دارد که از آگاهی قوام با تجزیه و تحلیل، سرچشمه نگرفته است؛ بلکه بیشتر جنبۀ انفعال و تأثیر‏پذیری از محیط را دارد و در حقیقت نوعی بازتاب است. با این وجود، تکوین و پیدایش اعتقادات و توأم آن، بستگی به نوع بینش و جهان‏بینی‏ای دارد که درخانواده حاکم است.

به نظر نگارنده، سنگ بنای اولیۀ ایجاد رغبت و انگیزه در گرایش کودک به اعتقادات و متصف شدن وی به مناط و ملاک اخلاقی، از نام و نام‏گذاری آغاز و در طول فرآیند رشد با تقلید، تقویت و با تشویق استمرار یافته و از مرحلۀ نوجوانی به بعد براساس عقل و تفکر در عمق وجود فرد قوام می‏یابد. والدین باید برای فرزندان خود در راه سکونت، نامی نیکو انتخاب کنند.

پیامبر اسلام(ص) می‏فرمایند:

 وظیفۀ پدر نسبت به فرزندش آن است که او را نیکو نام گذارد و به نیکی تربیت کند و به کاری شایسته بگمارد. توانایی کودک است و برایش مسـیر است، از او بپذیرید و آنچه انجام دادنش برای کودک دشوار و طاقت فرساست، از او نخواهید و او را به گناه و طغیان و کارهای احمقانه وادار نکنید.

نتیجه اینکه انتقال ارزش‏ها و مفاهیم اعتقادی و مذهبی به کودک، سبک و سیاق مخصوص به خود را می‏طلبد. به عنوان نمونه نمی‏توان در اثبات وجود خدا برای کـــودک 10 ساله، اصل علیت (برهان استدلالی) را ارائه نمود؛ زیرا او هنوز به مرحلۀ هوش انتزاعی نرسیده تا بتواند درک نماید و همچنین انجام فرایض مذهبی از جمله نماز که امروزه روشی را می‏طلبد که در خور سن و سال کودک باشد.

از نظرگاه علم روانشناسی، می‏توان با استفاده از روش‏های تقلید، تقویت، تشویق و یادگیری ضمنی و مشاهده‏ای و ارائۀ الگوها، آداب و تکالیف مربوط به فریضۀ مقدس «نماز» را به کودک آموخت.

(تقلید)

نظریه پردازان معاصر می‏گویند، تقلید پدیده ایست همگانی و مریوط به هر سنی. توانایی‏ ایست که در ذات نوع بشر وجود دارد و یکی از عوامل موثر در رشد ذهنی نوع انسان، توانایی او در تقلید از دیگران است؛ زیرا تقلید، راه موثری برای یادگیری اعمال جدید است و کودکان بیشتر از سرمشق‏ها یا رفتارهــای دیگران تقلید می‏کنند.

کودکان مایلند از عملی تقلید نمایند که مورد تأیید همه باشد. همین کودک وقتی وارد سومین سن زندگانی خود می‏شود، به جای تقلید از اعمال خاص، از اشخاص خاص تقلید می‏کند. وقتی مادر چادر نماز بر سرمی‏گذارد و به نماز می‏ایستد، دختر بچۀ پنج ساله دوان دوان به سراغ چادر یا روسری خود رفته و آن را بر ‏کشیده و مثل مادرش به رکوع و سجود می‏رود.

(اصل تقویت در استمرار بخشی به خواندن نماز)

مقصود از تقویت، ارائۀ تقویت کننده بلافاصله بعــد از رفتـار است. تقویت کننده‏ها عواملی هستند که برای موجود زنده خوشایندند و همین خوشایندی موجب تکرار عمل بـرای دریافت آن می‏شود. در دورۀ کودکی اول(3 تا 7 سالگی)، کودک وقتی پدر در حال نماز خواندن است، به تقلید از او افعال نماز را انجام می‏دهد و گاهی که پدر در سجده است، از روی بازی گوشی دوران سن خود، به پشت او رفته و سرسره بازی می‏کند.

 پدر بعد از اتمام نماز، باید با ارائه یک هـدیه به کــودک مثل شکلات، سبب تقویت رفتـــار «نماز» در کودک شود.

لازم به یادآوری است که تقویت از نوع سهمی و آن هم نسبتی متغیر داشته باشد. بدین معنا که یک مرتبه پس از دو وعده نماز و بار دیگر بعد از پنج وعده نماز به او هدیه دهد و بار دیگر بعد از ده وعده نماز این کار را تکرار کند. مطلب مهم این که والدین برای تثبیت رفتار کودک «نماز»، باید هدایایی را برای او تهیه نمایند که مورد علاقه‏اش باشند.

در بـرنامۀ تقویت، توجه به اصل پریماک (زمینه روان‏شناسی اتکینسوین و هیلگارد، جلد1) نیز می‏تواند موثر باشد. بدین صورت که هر فعالیتی که جاندار انجام می‏دهد، می‏تواند فعالیتی را که معمولاً کمتر از او سر می‏زند را تقـویت کند. با فراهم آوردن فرصتی برای بازی پس از تکمیل تکالیف نوشتنی، می‏توان توانایی نوشتن را در دانش آمــوزان افزایش داد. این اصل حتی در کودکان سه سالۀ کودکستانی نیز موفقیت‏آمیز بوده است.

با توجه به اصل پریماک، برای جذب کودک به نماز، ابتدا باید علاقه‏مندی او را به چیزی مثل اسباب‏بازی کشف نمود و وقت معینی را برای بازی تدارک دید. سعی شود زمان بازی نزدیک به وقت نماز باشد. وقتی کودک وسیلۀ بازی را از مادر طلب نمود، وی با ملاطفت و مهربانی بگوید که بعد از نماز هر چقدر که بخواهی می‏توانی با آن بازی کنی و بعد از نماز مادر باید به وعدۀ خود عمل کند تا کودک درک کند که پس از انجام یک رفتار مطلوب و پسندیده «نماز»، می‏تواند بازی دلخواهش را انجام دهـد.

نکتۀ درخــور توجه این است که توسل به این اصل روانشناسی در جهت نیرومند ساختن رفتار «نماز»، بـا توجه به اینکه کودک هنوز به سن تکلیف نرسیده، نباید با اجبار، زور و یا تهدید باشد. کودک باید محبت، ملاطفت و نرمخویی والدین را کاملاً حس نماید.

 (داستان پردازی)

یکی از مراحل رشد و تکامل دینی در کودک که می‏توان از طریق آن الگوهای مذهبی را ارائه نمود، داستان‏گویی می‏باشد. به نظر دکتر بنیامین اسپاک (ترجمه دکتر منوچهر مهدوی (تربیت و نگهداری کودک)، انتشارات طلوع):

 در پنج سالگی کودک از رفتن به کلاس‏های مذهبی‏ای که به صورت قصه و زبان ساده دین را توضیح هد، خوشش می‏آید و دوست دارد والدین برایش کتاب بخوانند. به والدین توصیه می‏شود که زندگانی انبیائی را که در قرآن آمده است همچون حضرات ابراهیم و یوسف و … علیهم السلام را انتخاب کرده و برای کودک خود بخوانند.

( اقامه نماز در صبحگاهان)

ایمان در تقویت ارادۀ فـرد نقش مهمی دارد. مؤمن همین که موقع اذان صبح می‏شود، بدون استفاده از ساعت شماطه‏ای یا اینکه کسی او را از خواب بیدار کند، بر می‏خیزد. طی تحقیقی که محققان آلمانی(روزنامه اطلاعات، 26/10/1377) انجام دادند، ارادۀ انسان مهم‏ترین عامل بیدار شدن به موقع می‏باشد. هفته‏نامۀ (فـــوکـــوس) نوشت:

پزشکان دانشگاه (لویک) آلمان این راز را که چگونه انسان سـر ساعت معین از خواب بیدار می‏شود، را کشف کردند. نتیجۀ آزمایش‏ها نشان داد:

حدود یک ساعت قبل از ساعت مشخص بیداری، هورمون‏های (آدرنوکوتروفه) ترشح شده از هیپوفیز در خون افزایش می‏یابد و با این ترشح جسم خــود را برای بیدار شـدن دقیق در ساعت دلخواه آماده می‏کند. نتایج بدست آمـده نشان می‏دهد که ارادۀ بشر حتی در موقع خواب می‏تواند انسان را بطور هدفمند هدایت نماید.

گاهی والدین در هنگام نماز صبح با مشکل دیر برخاستن کودک خود مواجه می‏شوند. هرگز نباید با تندخویی و پرخاشگری فرزند را از خواب بیدار نمود. روش مطلوب برای بیدار کردن، استفاده از ساعت شماطه‏دار است. در حـدود 15 الی 20 دقیقه قبل از اذان، زنگ ساعت به صدا در می‏آید. بعد از زنگ ساعت باید پدر یا مادر به سراغ فرزند بروند و با نوازش و ابراز محبت بگویند: وقت اذان است. هنوز وقت داری، می‏توانی چند لحظه دیگر بخوابی و بعد بلند شـــوی و نمازت را بخوانی.

قابل توجه است که این روش در هـنگام مدرسه رفتن نیز مفید و کارساز است. یعنی برای کودکانی که دیر از خواب بیدار می‏شوند و با تأخیر به مدرسه می‏رسند، بسیار مناسب است.

(نماز جماعت)

وقتی کودک خردسال براساس تقلید و الگوبرداری از والدین و دیگران، خود به رکوع و سجده می‏رود و حرکات و افعال نماز را انجام می‏دهد و بـر اثر تقویت و تشویق، میل و گرایش به نماز در او نیرومند می‏شود، می‏توان اقامۀ نماز به صورت جماعت را در او قــوت بخشید. والدینی که اهـل عبادت و نماز هستند، می‏توانند مواقعی که اقوام دور هم جمع شده‏اند، نماز را به جماعت در خانه برگزار نمایند و با خوشرویی فرزندان خود را به نماز فراخوانند. به تدریج این فریضه را می‏توان از منزل به مسجد محل کشانید. برای این کار پدر باید نزدیکی‏های اذان مغرب، فرزند خود را به پارک ببرد و همین که صدای اذان به گوش رسید، با مهربانی و عطوفت رفتن به مسجد را به فرزند پیشنهاد نماید.

اگر تمایلی از خــود نشان نداد، می‏توان از روش «مدل سازی» استفاده نمود که در روانشناسی کاربردی موثر دارد. یعنی اینکه پدر، کودک دیگری را «که ممکن است پسر همسایه یا هم محلی باشـــد» که با لبی خنــدان به همراه پدرش به مسجد می‏رود را به کودکش نشان دهـد و حتی زمینۀ دوستی آنها را نیز فراهم سازد. در این راستا، همانگی با امام جماعت مسجد محل نیز روش پسندیدۀ دیگری است که ایشان می‏تواند با خوشرویی و با دادن یک هدیه مثل شکلات از او استقبال نماید.

(ماهنامه پرورشی تربیت وزارت آموزش و پرورش، شماره2، آبان ماه 1381، صفحه 27)

(شیوه‏های آشنا سازی و تقید کودکان به نماز )

1ـ شرطی شدن پاسخ:

اگر مراسم مذهبی با وقایع خوشایندی همراه شود، کودک خود به خود به آنها علاقه پیدا می‏کند.

2ـ شرطی شدن عاملی:

 اگر نماز خواندن کودک همراه با پاداش باشد، استمرار و تقویت آن بیشتر خواهد بود.

3ـ طرح سؤال و معمّا:

 رسانیدن کودک به درک و ضرورت استدلال و مجهز شدن به منطق سؤال ابراهیم گونه، تأثیر مهمی در علاقه‏مندی کودک به نماز خواهد داشت.

4ـ دوری از جبر و تحمیل:

 باید آموزش‏های نماز را با توجه به آمادگی کودک انجام داد. اگر این آمادگی روحی و عاطفی میسر نشده باشد، به ناچار از جبر و تحمیل استفاده می‏شود که این قضـیه باعث دلزدگی کودک از نماز می‏شود. تا قبل از سن لازم برای تعلیم نماز که در احادیث 7 سالگی می‏باشد، نباید کودکان را مجبور به یادگیری نمود.

5ـ درونی کردن ارزش‏ها با پند و اندرز:

 در این قسمت باید توجه نمود که از گفتار مستقیم و الفاظ صریح باید پرهیز نمود؛ برای اینکه تأثیر پند و اندرز عمیق‏تر گردد، بهتر است نصایح ما با عمل توأم شود.

6ـ تعظیم و تکریم نماز:

 اگر‏ خانواده و مربیان به نماز اهمیت دهند، ارزش آن در نظر کودک بیشتر می‏شود. پس خانه و مدرسه باید‏ با نگاهی شکوهمندانه به نماز، آنرا تکریم نمایند.

7ـ بیان قصه‏ها و نمایش خاطره‏های زیبا در ارتباط با نماز:

قصه، شعر و نمایش می‏تواند با توجه به نوعی جذبه و کشش که در آن دیـده می‏شود، کودکان را به سمت نماز جذب نمایند. کودکان همیشه دوست دارند همۀ مسائل را مسـتقیماً نفهمند؛ پس از راه داستان، شعر و نمایش می‏توان به راحتی کودکان را به نماز خواندن واداشت.

8ـ توجه به توانمندی‏های کودکان و نوجوانان در اقامۀ نماز:

رسیدن به مرحلۀ رشد اولیه و لازم، می‏طلبد که اصول نماز به کودک گفته شود؛ اما در این میان باید قدرت تحمل کودک و توان او را در نظر گرفت. اگر نماز را پیش او بد جلوه دهیم، یعنی بیش از توان او بخواهیم که به عبادت بپردازد، این تفکر در کودک ایجاد می‏شود که نماز کار سختی است.

9ـ ارائۀ الگوی مناسب:

کودکان از همان سنین اولیه، کار الگوسازی را انجام می‏دهند. والدین و مربیان باید مواظب رفتار خود باشند و سعی کنند در کنار خواندن نماز، با داشتن خصلت‏های نیکویی چون ایثار، گذشت، محبت و  …، آگاهی لازم را به کودکان انتقال دهند.

10ـ نقش خانواده:

خانواده به عنوان جایگاه زیست اولیۀ کودک، مهمترین نقش را در تربیت کودک دارد. آمادگی کودک نیز از محیط خانواده آغاز می‏شود. اگر خانواده به امری چون: معطر کردن لباس، استفاده از لباس پاکیزه در هنگام نماز، برپایی جماعت در خانه، اختصاص دادن مکانی به عنوان مکان نماز در خانه، اذان گفتن یکی از اعضای خانواده، بردن کودکان مخصوصاً در اعیاد مذهبی به مساجد و اماکن مربوطه، برگزاری نماز جماعـت با مهمانان در خانه، بازی و سرگرمی ضمن آموزش دادن و هدیه دادن، برگزاری جشن تکلیف و اهتمام فرزند، انتقال فرهنگ نماز را به کودک در مسیر راحتی قرار خواهد داد.

11ـ برگزاری جشن تکلیف در خانواده:

باید در خانواده‏ها همانطور که به جشن تولد کودک اهمیت می‏دهند، به جشن تکلـیف او نیز اهمیت دهند. جشن تکلیف می‏تواند خاطرۀ خوشایندی از نماز در ذهن کودک ایجاد کند. خداوند یکی از ایام‏الله را روز به تکلیف رسیدن کودکان می‏داند.

(ماهنامۀ پرورشی تربیت، شماره 10و11، تابستان 1383)

(نتیجه‏ گیری)

نماز رکن اصلی دین است و باید اصلی‏ترین جایگاه را در زندگی مردم داشته باشد. حیات طیبۀ انسان در سایۀ حاکمیت دین خدا وقتی حاصل خواهد شد که انسان‏ها دل خود را با یاد خدا زنـده نگهدارند و به کمک آن بتوانند با همۀ جاذبه‏های شر و فساد مبارزه کنند و همۀ  بتها را بشکنند و دست تطاول همۀ شیاطین درونی و برونی را از وجود خود قطع کنند.

این ذکر و حضور دائمی فقط به برکت نماز حاصل می‏شود. نماز در حقیقت پشتوانه مستحکم و ذخیرۀ تمام نشدنی در مبارزه‏ای است که آدمی با شیطان نفس خـود که او را به پستی و زبونی می‏کشد، دارد. انسان همیشه به نماز محتاج است و در عرصه‏های خطر محتاج‏تر.

((یکصد و چهارده نکته درباره نماز)، محسن قرائتی، ناشر طرح اقامه نماز، پاییز 1372، صفحه11)

کودکان امانت‏های الهی هستند که در دست والدین خود قرار دارند. پس برای حفاظت از آن‏ها از فسادها و انحرافات فردی و اجتماعی، باید آنان را به دستاویزی محکم متصل نمود. اعمال عبادی باعث می‏شوند که کودک در برقراری روابط اجتماعی نیز موفق باشد.

اگر نماز را به خوبی در وجود کودک رشد دهیم، حالات مذهبی در او پایـدار می‏شوند. همان طور که می‏دانیم، ابتدا با تقلید، نماز را می‏آموزد؛ اما هر چه بالاتر می‏رود، این حالات مذهبی در او ملکه شده و گاهی ترک آن مـوجب اندوه کودک می‏شود.

رفتارهای عبادی باعث می‏شوند تا روح کودک قانع شود و از انجام نماز به لذت روحی خاصی بـرسد. این لذت ممکن است گاهی اوقات با دیدن نماز دیگران نیز بروز کند؛ چـــراکه امام حسین(ع) بارها و بارها از عبادات مادر خود لذت می‏برد و اگر از همان دوران طفولیت کودک شروع به خواندن نماز نماید، این فریضه در وی ملکه می‏گردد و تا آخر عمر به ادای ایـن فریضه ادامه خواهد داد و بیمۀ او در تمامی عمر از فحشاء و منکر خواهد بود.

 

منبع – ابنا

در چه سفری نماز کامل، و در چه سفر نماز شکسته است؟

بسم الله

 

شرط اول در نماز شکسته آنكه سفر او كمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد پس كسى كه رفتن و برگشتن او هشت فرسخ است اگر رفتن او كمتر از چهار فرسخ نباشد بايد نماز را شكسته بخواند بنابر اين اگر رفتن سه فرسخ و برگشتن پنج فرسخ باشد بايد نماز را تمام كند و همچنین اگر بين دو محلى كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است چند مرتبه رفت و آمد كند اگر چه روى هم رفته هشت فرسخ شود بايد نماز را تمام بخواند.

شرط دوم از سفر آنكه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد، پس اگربه جايى كه كمتر از هشت فرسخ است مسافرت كند و بعد از رسيدن به آن جا قصد كند جايى برود كه با مقدارى كه آمده هشت فرسخ شود، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر بخواهد از آن جا هشت فرسخ برود يا چهار فرسخ برود و به وطنش يا به جايى كه مى‏ خواهد ده روز بماند برگردد بايد نماز را شكسته بخواند.
كسى كه نمى ‏داند سفرش چند فرسخ است مثلا براى پيدا كردن گمشده‏اى مسافرت مى ‏كند و نمى‏ داند كه چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا كند بايد نماز را تمام بخواند


شرط سوم: آنكه در بين راه از قصد خود برنگردد، پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ از قصد خود برگردد، يا مردد شود، بايد نماز را تمام بخواند.

اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود چنانچه تصميم داشته باشد كه همان جا بماند يا بعد از ده روز برگردد يا در برگشتن و ماندن مردد باشد، بايد نماز را تمام بخواند.


شرط چهارم در شکسته شدن نماز در سفر، آنكه نخواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خود بگذرد، يا ده روز يا بيشتر در جايى بماند، پس كسى كه مى‏ خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش بگذرد، يا ده روز در محلى بماند بايد نماز را تمام بخواند و كسى كه نمى ‏داند پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطنش مى‏ گذرد يا نه،يا ده روز در محلى مى‏ ماند يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.

شرط پنجم از شکسته شدن نماز در سفر، آن كه براى كار حرام سفر نكند، و اگر براى كار حرامى مانند دزدى سفر كند، بايد نماز را تمام بخواند. و همچنين است اگر خود سفر حرام باشد،مثل آن كه براى او ضرر داشته باشد، يا زن بدون اجازه شوهر سفرى برود كه بر او واجب نباشد، ولى اگر مثل سفر حج واجب باشد، بايد نماز را شكسته بخواند و سفرى كه اسباب اذيت پدر و مادر باشد حرام است و انسان بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه هم بگيرد.


شرط ششم در نماز شکسته در سفر آنكه از صحرانشينهايى نباشد كه در بيابانها گردش مى‏ كنند و هر جا آب و خوراك براى خود و حشمشان پيدا كنند مى مانند و بعد از چندى به جاى ديگر مى ‏روند پس صحرانشينها در اين مسافرتها بايد نماز را تمام بخوانند.


شرط هفتم در نماز شکسته در سفر آنكه شغل او مسافرت نباشد، بنابراين شتردار و راننده و چوبدار و كشتيبان و مانند اينها، اگرچه براى بردن اثاثيه منزل خود مسافرت كنند، در غير سفر اول بايد نماز را تمام بخوانند، ولى در سفر اول اگرچه طول بكشد، نمازشان شكسته است.(جزئیات بیشتر هم دارد که باید سوال شود)


شرط هشتم در نماز شکسته مسافر آنكه به حد ترخص برسد، يعنى از وطنش يا جايى كه قصد كرده ده روز در آنجا بماند، بقدرى دور شود كه ديوار شهر را نبيند و صداى اذان آن را نشنود
پس در کمتر از حد ترخص و یا اگر بخواهد در محلى نماز بخواند كه شك دارد به حد ترخص، يعنى جايى كه اذان را نشنود و ديوار را نبيند رسيده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند

مسافرى كه در بين مسافرت به وطنش رسيده ، تا وقتى در آن جا هست بايد نماز را تمام بخواند و محلى را كه انسان براى اقامت و زندگى خود اختيار كرده وطن اوست چه در آن جا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش باشد، يا خودش آن جا را براى زندگى اختيار كرده باشد.

اگر مسافر بعد از رسيدن به هشت فرسخ، سى روز در محلى بماند و در تمام سى روز در رفتن و ماندن مردد باشد بعد از گذشتن سى روز اگر چه مقدار كمى در آن جا بماند بايد نماز را تمام بخواند.

مسافر مى‏ تواند در مسجد الحرام و مسجد پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم و مسجد كوفه نمازش را تمام بخواند. ولى اگر بخواهد در جايى كه اول جزو اين مساجد نبوده و بعد به اين مساجد اضافه شده نماز بخواند احتياط مستحب آن است كه شكسته بخواند اگر چه اقوى، صحت تمام است و نيز مسافر مى‏ تواند در حرم و رواق حضرت سيد الشهدا عليه السلام بلكه در مسجد متصل به حرم نماز را تمام بخواند.

تذکر: با توجه به احکام متنوع نماز مسافر و اختلاف نظر مراجع در این موارد،بهتر است سوال به صورت جزئی و با ذکر مرجع تقلید پرسیده شود.

رساله مراجع،احکام نماز مسافر،م1272تا1356

آثار بی توجهی به نماز

بسم الله

کسانی که به نماز به عنوان تکلیف و خواست الهی بی توجهی کنند و آن را کوچک بشمارند خداوند نیز به خواسته‏ها و اعمال آنان توجهی نخواهد داشت.

  

 

امام صادق ـ علیه السلام ـ می‏فرماید: «من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشره خصله…الثانیه یضیق علیه قبره و الثالثه تکون الظلمه فی قبره… ؛ هر زن و مردی که به نمازش بی‌اعتناء باشد خداوند او را به پانزده چیز مبتلا می سازد… و قبر بر او تنگ و تاریک می گردد.»

امام صادق ـ علیه السلام ـ می‏فرمایند ؛« إِذَا قَامَ الْعَبْدُ فِی الصَّلَاهِ فَخَفَّفَ صَلَاتَهُ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِمَلَائِکَتِهِ أَمَا تَرَوْنَ إِلَى عَبْدِی کَأَنَّهُ یَرَى أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِ غَیْرِی أَمَا یَعْلَمُ أَنَّ قَضَاءَ حَوَائِجِهِ بِیَدِی ؛ وقتی بنده‏ای نماز خود را با عجله و شتاب به پایان می‏برد و آن را کوتاه می‏کند خدا به ملائکه می‏فرماید: آیا نمی‏بینید بنده‌ی من چگونه نماز خود را کوتاه می‏کند گویا می‏پندارد که بر آوردن حوائجش به دست غیر من است (که اینگونه عجله می‏کند.) آیا نمی داند برآوردن حوائجش به دست من است .»

 

نمازی که با سهل‌انگاری و تحقیر خوانده شود مورد قبول خداوند متعال قرار نمی‏گیرد. امام صادق ـ علیه السلام ـ می‏فرماید: «انّ اللّه عزوجل لایقبل الاّ الحسن فکیف یقبل ما یستخف به ؛ خداوند جز نیکو را نمی‏پذیرد پس چگونه آن را که مورد استخفاف واقع گردیده است بپذیرد. »

نمازی که آورنده آن به آن بی مهری و بی توجهی دارد، چگونه مشمول قبول خداوند قرار گیرد ؟!

 

گفتگوی ملک نماز و انسان نمازگزار

برخی از روایات تصویر و تمثیلی را برای نماز ترسیم نموده‏اند که بر حسب آن، نماز بصورت ملکی با انسان به گفتگو می‏نشیند گاه تشکر می‏کند و گاه گله‏مند می‏شود.

در روایتی امام صادق ـ علیه السلام ـ می‏فرماید: وقتی نماز در وقت خود اقامه نگردد و بی دقّت ارائه شود با صورتی سیاه و تاریک به سوی انسان باز می‏گردد. می‏گوید: مرا ضایع کردی خدا تو را ضایع کند. و اگر در وقت خود اقامه شود برای انسان دعا می‏کند و می‏گوید: همان گونه که مرا حفظ و احترام نمودی خداوند تو را حفظ کند.

 

قرآن کریم راه تارکین نماز را به سقر منتهی می‏داند و در مورد آنان می‏فرماید: «ما سلککم فی سقر قالوا لم نک من المصلّین»

روزی فاطمه زهرا ، صدیقه کبری(سلام لله علیها) از پدر گرامی خویش سوال کرد: پدر جان مردان و زنانی که نماز خود را سبک می شمارند چه عذاب و عقوبتی دارند؟ رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند:

دخترم  هر زن و مرد مسلمانی که نماز خود را سبک و کوچک بشمارد، خداوند او را به پانزده بلا گرفتار می کند: شش بلا در دنیا، سه بلا هنگام مرگ، سه بلا در عالم قبر و سه بلای دیگر هنگامی که روز قیامت از قبر برانگیخته می شود.

 

امّا آن شش بلا که در دنیا به او می رسد :

اوّل: خداوند برکت را از عمرش برمی دارد و عمرش کوتاه می شود.

دوّم: خداوند برکت را از روزی اش برمی دارد و رزق و روزیش کم می گردد.

سوّم: خداوند نشانه بندگان صالح و شایسته را از صورت او پاک می کند و نور ایمان را از چهره او می برد.

چهارم: هر طاعتی که به جا آورد، بهره ای از آن نمی برد.

پنجم: دعایش مستجاب نمی شود.

ششم: بهره ای از دعای مردان و زنان صالح و شایسته نمی برد و مشمول دعای نیکان نمی شود.

 

امّا آن سه بلا که هنگام مرگ به او می رسد:

اوّل: با ذلّت و خواری از دنیا می رود.

دوّم: گرسنه می میرد.

سوّم: تشنه از دنیا می رود تا جایی که اگر از تمامی نهرهای دنیا به او آب داده شود، عطش و تشنگی او فرو نمی نشیند و عطشان می میرد.

 

و آن سه بلا که در عالم قبر به او می رسد:

اوّل: خداوند ملکی را بر او می گمارد که در قبر او را(به وسیله قهر و غضب و پریشانی و اضطراب) از جای خود برکند.

دوّم: گور بر او تنگ می شود و فشار قبرش زیاد می گردد.

سوّم: قبرش مملوّ از ظلمت و تاریکی می گردد.

  

و آن سه بلایی که در قیامت به او می رسد:

 

اوّل: خداوند فرشته ای را مأمور می کند تا او را در حالی که همه نظاره گرش هستند با صورت روی زمین بکشاند.

 

دوّم: به سختی از او حساب می کشند و به اعمالش رسیدگی می کنند.

 

سوّم: خداوند با نظر رحمت به او توجّه نمی فرماید و برای او عذاب و عقابی دردناک قرار خواهد داد.

فضيلت والاى دعاى متصل به نماز

بسم الله

قال على – عليه السلام –

من جلس فى مصلاة ثانيا رجليه يذكر الله – تبارك الله و تعالى – وكل الله – عزوجل – به ملكا يقول : ازدد شرفا تكتب لك الحسنات و تمحى عنك السيئات و تبنى لك الدرجات حتى ينصرف
كسى كه درجايگاه نمازش بنشيند، و به ذكر خداى تعالى و به تعقيبات بپردازد خداوند فرشته اى را بر او ماءمور و موكل مى گرداند كه به وى مى گويد: اى نمازگزارى كه مشغول به دعا هستى ، به شرف و كرامت و فضيلت خود بيفزا (يعنى بيشتر و زيادتر دعا كن ) كه از براى تو حسنات ثبت مى گردد و سيئات و بديهايت محو و نابود مى شود و درجات براى تو افزون مى گردد و اين گفتگو ادامه دارد تا وقتى كه او از دعا و تعقيباتش فارغ شود.

(دعائم الاسلام ، ج 1 ص 165).

وقت استجابت دعا

بسم الله
 
قال الصادق – عليه السلام –

يستجاب الدعاء فى اربعة مواطن : فى الوتر و بعد الفجر و بعد الظهر و بعدالمغرب
دعا در چهار وقت به اجابت مى رسد: 1 – در نماز وتر 2 – پس از نماز صبح 3 – بعد از نماز ظهر 4 – پس از مغرب

(بحارالانوار، 85، ص 324 روضة المتقين ، ج 12 ص 38).

دعاى بعد از نماز

بسم الله
 
قال الصادق – عليه السلام –

من صلى صلوة و عقب الى اخرى فهو ضيف الله و حق على الله ان يكرم ضيفه


هر كه نماز فريضه كند و بعد از آن تعقيب بخواند تا نماز ديگر (يعنى به خواندن دعاهايى كه بعد از نماز بايد خواند و قرائت قرآن و غيره مشغول گردد تا وقت نماز ديگر) پس آن بنده مهمان خدا مى باشد و حق است بر خداى – عزوجل – اينكه اكرام كند مهمان خود را.

(بحارالانوار، ج 85 ص 322)

فضيلت تسبيح حضرت فاطمه (س)

بسم الله
 
قال الصادق – عليه السلام -تسبيح فاطمة الزهراء – عليهاالسلام –

فى كل يوم فى دبر كل صلاة احب الى من صلاة الف ركعة فى كل يوم :


تسبيح حضرت زهرا (س) در هر روز در تعقيب هر فريضه نزد من محبوب تر است از به جا آوردن هزار ركعت نماز در هر روز

 

(ثواب الاعمال ، ص 166)

صلوات بر محمد (ص) و اهل بيت‌اش

بسم الله
 
قال الصادق – عليه السلام -كل دعاء يدعى الله – عزوجل –

به محجوب عن السماء حتى يصلى على محمد و آل محمد


هر دعايى كه خدا با آن خوانده شود، پوشيده است ، بالا نمى رود و به هدف اجابت نمى رسد مگر اين كه صلوات بر محمد و آل محمد (ع ) همراه باآن باشد .

(اصول كافى ، – ج 2، ص 493)

نماز و خانواده

بسم الله
بررسی آثار تبلیغ كلامی صرف در دو حیطه خانواده و جامعه >نماز و خانواده

نماز از اركان متعالی و از رشته های مستحكم ارتباطی میان صانع و صنع در دین مبین اسلام است. ارتباط اهل راز با خداوند، از خود دور شدن و به خداوند نزدیك شدن، همه و همه با انجام مراسم ویژه ای به نام نماز امكان پذیر است. اگر انسان بداند نماز چیست؟ آثار و نقش آن در زندگی بشری چگونه است؟ تفاوت انسان نماز گزار با انسان كاهل یا تارك نماز چیست؟ و نیز بداند كه انسان می تواند هویت اصلی خویش را در ارتباط با معبود منسجم و آن را دریافت كند. غفلت از نماز را یك خسران مادی و معنوی می داند.
آری، نمازگزار خود را در دنیا بدون تكلیف و سرگردان نمی داند و با اندیشه در اهداف زندگی، مشغول برنامه ریزی برای آینده می شود. اعتقاد به خداوند را به عنوان حلال مشكلات برای رسیدن به آرامش در بحران می داند آن را تجربه و درك می كند. از سوی دیگر بی توجهی به نماز از سوی محیط و نیز خود فرد، روح طغیان گر و عصیان گر را تقویت می كند و سهل انگاری در دیگر امور را نیز خوب می داند. پیامبر اكرم(ص) می فرمودند: «كودكان خود را از كودكی به نماز وادار كنید.» و امام صادق(ع) نیز می فرمودند: «پیش از این كه محوری گمراه كننده بر فرزندان غلبه كند آنها را با جریان های دینی آشنا كنید.» و هم آن كه ایشان فرموده اند: «از سنین میان ۶ تا ۷سالگی، كودك را به نماز وادار كنید و در ترك آن، او را مؤاخذه كنید.»
این دستورات، اهمیت دوره نوجوانی و كودكی را در شكل گیری های مذهبی و اجتماعی یادآوری می كند. میان زندگی اجتماعی و سیاسی انسان و زندگی معنوی و فردی او تعاملی عجیب وجود دارد. به طوری كه بی نمازی یك نوجوان یا جوان می تواند در دزدی، رشوه خواری و نیز اعمال ناهنجار اجتماعی مؤثر باشد و انجام این رذایل نیز بر حیات نماز و روحانیت آن، تأثیر متقابل دارد.
اسلام بیش از ۱۴قرن پیش، پرچم هدایت بشریت را به دست گرفته، آنها را كه خواستار سعادت هستند به زیر لوای خود فرامی خواند. اكنون كه در كشور ما نوای اسلام سر داده می شود و به بركت این آئین مقدس، قدم در راه رقابت های جهانی می گذاریم، چرا برخی از افراد به ویژه جوانان به رفتارهای دینی از جمله نماز، كم رغبتی نشان می دهند! چه علتی موجب نفوذ بی رغبتی واجباتی نظیر نماز در دل جوانان و نوجوانان می شود!
در این مقاله به بررسی آثار تبلیغ كلامی صرف در دو حیطه خانواده و جامعه می پردازیم.
۱) خانواده
خانواده نهاد مقدس و امنی است كه هر جامعه ای راسازمان دهی و پی ریزی می كند و سلامت و سعادت هر جامعه به داشتن كانون گرم و سالم خانواده بستگی دارد. انتقال ارزش های اخلاقی و دینی در هر جامعه در وهله اول به عهده خانواده است. در خانواده ای كه میان والدین و فرزند، ارتباط فرهنگی، متزلزل می شود، فرزندان این خانواده دچار بی هویتی فرهنگی و سردرگمی می شوند. عوامل اجتماعی زیر می تواند تبلیغات مثبت برای گسترش و تعمیق نماز در جامعه را كم اثر كند :
الف ) اعتقاد نداشتن به تدین
درخانواده هایی كه در آن ها مقوله ای به نام دین هویت ندارد، اگر فرزندی وجود داشته باشد چه انتظاری می رود كه برخلاف فكر و اندیشه پدرومادرش به اموری نظیر خدا، قیامت و … معتقد شود. عضو این خانواده از جمعیت نمازگزار، قیام، سجود و ركوع شان لذت می برد ولی باز پایش در رفتن می لنگد. انسانی كه معتقد به خدا و قیامت نیست لزومی نمی بیند كه شبانه روز چند نوبت نماز بخواند یا روزه بگیرد و به فكر جواب دادن به پاسخ و پرسش های قیامت هم نیست. پدر و مادر بی ایمان و بی اعتقاد كانون اصلی پرورش فرزندان بی اعتقاد هستند.
ب ) توجه نكردن به مقوله تربیت اخلاقی
چه بسیار والدینی كه به تربیت جسمی فرزند اهمیت می دهند اماچشم از تربیت دینی فرزندان خود پوشیده اند و اعتقاد دارند كه فرزند باید آزاد باشد. پیامبر اكرم (ص) در این باره فرموده اند: «بدا به حال بچه های دوره آخرالزمان از دست پدر و مادر ایشان، به خاطر این كه پدر و مادرها به فكر دنیای بچه هایشان هستند اما به فكر آخرت آنها نیستند، به فكر تأمین آتیه برای اولادشان هستند، اما به فكر تربیت صحیح، ادب و دین آنها نیستند.» بعد فرمودند: «من بری هستم از این گونه مردم و آنها هم از من بری هستند.» بنابراین هسته اولیه علت بی رغبتی جوانان، ریشه در نحوه نگرش پدر و مادر بر جنبه های رفتارهای دینی دارد.
از سوی دیگر والدینی هستند كه خود، عبادات كاملی دارند اما لزومی نمی بینند كه آنها را به فرزندان منتقل كنند و معتقدند كه هركس در آخرت، خود جوابگوی اعمالش است. این دسته از والدین نه فقط دنیا و آخرت فرزندان را تباه می كنند بلكه آخرت خود را هم نابود می كنند.
پ ) آشنا نبودن با ابزارهای كنترل
خانواده هایی هستند كه خود دین دار و معتقدند و فرزندان متدینی نیز دارند اما پس از آموزش احكام، آن ها را به حال خود رها می كنند. مشغله كاری و امور منزل و اداره موجب این شكاف ارتباطی می شود. در این شرایط عضو خانواده به دور از چشم والدین دستخوش آلودگی می شود. والدین باید با دلسوزی و نظارت مستمر، عقاید و اجرای فرایض الهی را در افراد ریشه دار كنند بنابراین تذكر مداوم كه آن هم دارای شرایط خاص است می تواند آموزش فرایض دینی از جمله نماز و مناجات را بهینه كند.
ت ) سخت گیری و خشونت
زیر فشارهای شدید و كتك قراردادن بچه ها از سوی خانواده ها، سرخوردگی زیادی نسبت به اعتقادات دینی به وجود می آورد، این احساس ناخوشایند برای اقامه ی مناسك دینی ایجاد شده تا جوانی و بزرگسالی ادامه پیدا می كند. امروزه بیش از هر چیز به ابزارهای روانی و اجتماعی جذاب، ساده و مؤثر برای اقامه نماز نیاز داریم آیا فردی كه با آرامش و منطق به نماز خوانده می شود فردا كه لذت عبادت را چشید به نوافل نخواهد پرداخت؟!
ث۰ آموزش نادرست والدین
به طور مطمئن خانواده های مسلمان با آموزش ناصواب فرزندان درباره نماز قصد ستیز با دین را ندارند اما ناخودآگاه به دین ضربه می زنند. بویژه در آموزش دین و دینداری نباید خرافات و عرف را بر احكام دین و روش های منطقی ارجحیت داد.
با جوانان نباید زیاد از عقوبت و عذاب صحبت كرد بلكه باید، بیش تر از ثواب و پاداش های شیرین گفت تا جوانان و نوجوانان جذب نماز شوند.
ه) رفتارهای نادرست
بداخلاقی، بدزبانی و نقاط ضعف رفتارهای دینی خود را بیان كردن، موجب گریز از دین می شود. والدینی كه نماز را هروقت كه كارشان تمام شد، می خوانند و حتی به ظاهر پوشش خود در وقت نماز اهمیت نمی دهند، چگونه می توانند نوجوانان و جوانان را تحت تأثیر مسائل مذهبی قرار دهند؟
۲) جامعه
الف) الگوسازی غلط
برخی از گروه ها، رسانه ها و مطبوعات یك سویه عوامل بیگانه را الگوسازی می كنند.
زمانی كه اندیشه غربی به جای اندیشه اسلامی تبلیغ شود جوان در عمل دچار تزلزل می شود و شاید به سمت اعتقادات غربی هم سوق پیدا كند.
ب) مبلغ نماها
انسان های ریاكار به دنبال جاه و مقام اجتماعی در لباس شیادی، بلا و ضربه ای به دین وارد می كنند كه امروزه از این نقطه، ضربات مهلكی به دین وارد شده و می شود. زمانی كه اعمال و عبادات در جامعه توأم با تظاهر است، روح نداشته و به دل و جان نمی نشیند. نتیجه این تظاهرها و شیادی ها، بی تفاوتی و خستگی طالب دین می شود.
پ) نارسایی مكان ها و امكانات برپایی نماز
طولانی بودن برنامه نماز، فقدان امكانات وضو گرفتن و همه عواملی كه به نمازخانه و غیره مربوط است بر اقبال نداشتن جوانان به نماز می افزاید. آموزش و تربیت ائمه جماعات و تغذیه آنها به طور مداوم از نظر آشنایی با علوم دین و نیازمندی های نماز و بكارگیری امامان جماعت آگاه، با قرائت صحیح به جذابیت نماز كمك فراوان می كند.
● راهكار مناسب
علاوه بر شركت اساتید صاحب نام و صاحب شهرت در نمازهای جماعت، ارائه پاسخ های علمی و قانع كننده به سؤالات مذهبی نمازگزاران، آگاهی بخشی به نمازگزاران درباره فلسفه نماز، عامل بودن توصیه كنندگان به نماز، بیان زندگی بزرگان دین و احیاكنندگان نماز در طول تاریخ، اجتناب از روش های خشن، توبیخ، تنبیه، تهدید، تمسخر و غیره در امر نماز، اجتناب از اجبار و جلوگیری از ریا در فرهنگ نماز، استقبال پرجاذبه از نمازگزاران در مساجد به ویژه جوانان و گوش دادن به حرف های جوانان در مساجد می تواند برای حذف آثار منفی تبلیغ كلامی صرف برای نماز مؤثر باشد.
جوان به علت برخورداری از حس كنجكاوی و دقت نظر شدید، همواره محیط اطراف خود را زیرنظر دارد. چنین فردی به خاطر دقت و تیزبینی نسبت به محیط اطراف و رفتارهای اطرافیان، جایگاه خود و نحوه برخورد با پدیده های اجتماعی را طراحی می كند. مواجهه با دوگانگی در رفتار و كردار برخی مبلغان یكی از مهم ترین عوامل دلزدگی جوان از دین و دین داران است. دعوت به ساده زیستی، عدالت، سلامت اخلاقی و مالی، پرهیز از دروغ و تهمت و حسادت از جمله تعالیمی است كه معمولاً برخی از مبلغان به آن نمی پردازند.
عمل گزینشی به تعالیم دینی و ملاحظه منافع شخصی و گروهی در حوزه سیاست و اقتصاد تأثیری عمیق در نگرش نمازگزار بویژه جوان به دین دارد. بنابراین باید تلاش كرد كه با ارائه الگوهای عملی مناسب، از انحراف فكری آنها جلوگیری كرد و به آنان آموخت كه حساب دین داران و متولیان امر دین را نباید با دین یكی كرد.

منابع و مآخذ
۱ـ نقش نماز در هویت یابی انسان مسلمان، عباس ملاتقی، نشر ستاد اقامه نماز، چاپ اول، ۱۳۸۰.
۲- تجلی نماز در نهضت عاشورا، عباس ملاتقی، نشر فردابه، چاپ اول، ۱۳۸۶.
۳ـ تربیت فرزند از نظر اسلام، استاد حسین مظاهری.
۴ـ تاریخ اسلام (دانشگاه پیام نور) كلیه رشته ها به غیر از الهیات، دكتر علی اكبر حسینی، فصل سوم.
۵ـ اصول كافی، ثقهٔ الاسلام كلینی، ترجمه و شرح رسولی.
۶ـ وسایل الشیعه، شیخ محمد حر عاملی، جلد ۳.

 


                     عباس ملاتقی